ه گزارش پایگاه عدالت خواهان گلستان "تقریبا چهار ماه از انتخاب دکتر روحانی به عنوان رئیس جمهوری اسلامی میگذرد، نخستین دغدغه و یا به عبارتی نخستین اولویت هر رئیس جمهور بعد از تصدی پست حساس ریاست جمهوری، انتخاب کابینه و تیم پشتیبانی قوی و به تبع آن انتخاب استانداران و سایر مقامات رده بالا است، در طول مدت این چهار ماه، تقریبا اکثر استانداران استانهای مختلف کشور انتخاب شدهاند.
در این بین حسن صادقلو نیز به عنوان استاندار گلستان معرفی شد تا این استان پس از سالها شاهد سکانداری یک استاندار بومی به عنوان بالاترین مقام سیاسی و اجرایی در استان باشد.
بیشک بعد از انتخاب صادقلو به عنوان استاندار گلستان، از سوی وزارت کشور، اکثریت قریب به اتفاق چهرههای سیاسی استان، منتظر تعیین فرمانداران شهرستانها از سوی ایشان هستند.
هر چند «اعتدال» شعار اولیه دکتر روحانی و دولت تدبیر و امید بود ولی اینکه انتظار داشته باشیم که نیرویهای جناح مقابل اصولگرا، اجازه تصدی پستهای کلیدی در سطوح مختلف را، به نیرویهای دولت دهم و به عبارتی جناح رقیب بدهند، تقریبا محال ذاتی است و هر روز شاهد عزل و نصب و مراسم تودیع و معارفه در سطوح مختلف هستیم.
البته چنین عزل و نصبهایی دور از انتظار هم نبود و به نظر میرسد شعار اعتدال و استفاده از نیرویهای شایسته دولت قبلی در بدنه این دولت، بیشتر شبیه به یک ژست ژورنالیستی از سوی جناح موسوم به اصلاحطلب بود مگر اینکه بپذیریم در دولت احمدینژاد هیچ نیروی کارآمد و شایستهای وجود نداشت!
شرح وظایف فرماندار
هر چند ذکر شرح وظایف فرماندار در این مقال نمیگنجد، ولی دوستانی که اندکی با شرح وظایف فرماندار آشنایی دارند، نیک میدانند که وظایف و مسئولیت یک فرماندار کمتر از استاندار نیست و در برخی استانها و تحت شرایطی، هدایت و کنترل یک شهر به مراتب دشوارتر و حساستر از یک استان خواهد بود.
وجود قومیتهای مختلف با نگرشهای مختلف اعتقادی و سیاسی در استان گلستان، هم مرز بودن با کشورهای همسایه، وجود برخی درگیریهای قومی و قبیلهای و ... شرایط امنیتی و سیاسی خاصی را در این استان به وجود آورده است که بدون اشراف به لایههای مختلف اجتماعی شهرها و روستاهای استان، ارائه یک مدیریت شایستهمحور و کارآمد در شهرهای استان امکانپذیر نخواهد بود.
از سویی با وجود منابع و استعدادهای طبیعی و خدادادی، زمینهای مستعد کشاورزی، وجود برخی معادن خاص، دریا، رودخانه و سدهای مختلف، جاذبههای گردشگری و ... در استان گلستان، متاسفانه تعداد زیادی از جوانان استان شغل ثابت و درآمد مکفی ندارند و بعضا به شغلهای سایه یا حتی شغلهای خلاف اصول و مقررات کشور روی آوردهاند.
تلاش برای ایجاد وفاق و همدلی بین روسای ادارات برای ایجاد اشتغال، ایجاد امنیت پایدار و بالا بردن رفاه عمومی جامعه و در نهایت پیش بردن امورات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در شهرهای استان از جمله وظایف اولیه و اصلی یک فرماندار است که در چنین استانی با وجود قومیتهای مختلف و سلایق سیاسی دوگانه، تبعا کار اجرایی منسجم و پایدار با دشواریهایی همراه خواهد بود و نیاز به یک کارگروه و تیم پشتیبانی قوی و حرفهای دارد.
ایجاد اشتغال، ریشهکن کردن یا کمرنگ کردن اثرات فقر در جامعه، توجه به آموزش در سطوح مختلف، مقابله با پدیدههای شومی نظیر زمینخواری، حفاظت از محیط زیست، راهاندازی و تکمیل پروژههای نیمهکاره و ... بخشی از خواستههای منطقی و اصلی ساکنان شهرهای استان است که تحقق این خواستهها جز در سایه همدلی و هماهنگی دستگاهها و نهادهای ذیربط میسر نخواهد شد.
بیشک نقش فرمانداران در به وجود آوردن این وفاق و همدلی بر هیچ کسی پوشیده نیست و هر قدر فرمانداران از قدرت تعامل و نفوذ بیشتری برخوردار باشند، زمینههای رشد و توسعه همه جانبه استان زودتر فراهم خواهد شد.
چگونه فرماندار انتخاب کنیم؟!
هر چند انتخاب فرمانداران و سایر مقامات سلسله مراتب خاص خود را دارد ولی متاسفانه در سالهای اخیر یک رویه غلط و ناصواب در انتخاب مسئولان یا به عبارتی انتظار تصدی پست در ردههای مختلف در سطح جامعه به وجود آمده است که باید مورد توجه و کارشناسی قرار گیرد، این رویه که در اکثر شهرهای استان به چشم میخورد «انتظار واگذاری پستهای اجرایی» به افرادی است که در ستاد کاندیدای پیروز مشغول فعالیت بودهاند.
هر چند مسئولان رده بالای مملکت هوشمندتر و با درایتتر از این هستند که به صِرف فعالیت عدهای در یک ستاد انتخاباتی یا تنها به سبب رای دادن به کاندیدای پیروز، ایشان را در پستهای مختلف بگمارند؛ ولی ذکر این نکته نیز ضروری است که بعد از انتخابات بیشترین فشارها از سوی همین اعضای ستادها به مسئولان رده بالاتر، در انتصاب افراد در تصدی پستهای مختلف اعمال میشود.
در حال حاضر نیز بسیاری از افرادی که به نوعی در ستادهای مختلف فعالیت داشته و خود را از چهرههای سیاسی (!) میدانند، انتظار تصدی پست فرمانداری دارند و حتی در برخی موارد ستادهای یکدیگر را با القابی نظیر بدلی و اصلی زیر سئوال میبرند و یکدیگر را به نداشتن وجاهت قانونی در راهاندازی ستاد تبلیغاتی نیز متهم میکنند!
در واقع این سهمخواهیهای جناحی نه تنها به اعتبار یک حزب یا نهاد نمیافزاید، بلکه موجب کمرنگ شدن اعتماد عمومی یا حتی ایجاد جو بیاعتمادی نسبت به حزب مذکور، در جامعه میشود.
بیشک انتخاب یک فرماندار باید بر مبنای اصول و ضوابطی صورت پذیرد که با معیارهای علمی، سیاسی، اخلاقی، اسلامی و ... کشور جمهوری اسلامی ما همخوانی داشته باشد.
معمولا داشتن تخصص و تعهد در کنار سوابق اجرایی را به عنوان معیارهای اولیه و اصلی یک فرماندار شایسته در نظر میگیرند. اما شجاعت، خداترسی، قدرت تفکر و تعقل، خلاقیت، قدرت به کارگیری نیروهای متخصص، توان جذب سرمایهگذار داخلی و خارجی، داشتن روابطعمومی و سیاسی بالا در هماهنگ کردن نیروها و ادارات تحت امر و ... از جمله مواردی هستند که زمینههای شایستهسالاری را در جامعه فراهم میکنند.
در این برهه از زمان که تحریمهای ناجوانمردانه از یک سو و فشارهای عوامل قدرت و ثروت و مافیای واردات که چرخ تولید را از کار انداختهاند و مشکلات مردم را صد چندان کردهاند، مردم بیش از همه چیز به آرامش و ثبات اقتصادی و امنیت اجتماعی نیاز دارند و اعتقاد آنها بر این است که شخصی را بر مسند و در راس امور سیاسی شهر ببینند که دارای توانمندی و صلاحیت از هر لحاظ باشد.
امید است شخص آقای صادقلو که از نظر سیاسی دارای سابقه بالایی است و به اصطلاح سرد و گرم روزگار را چشیده است، در انتخاب فرمانداران تحت تاثیر القائات جناحبندیهای سیاسی قرار نگیرد و افرادی را در این منصب بنشاند که دغدغه مردم را نخستین دغدغه خود بدانند.سعیدی