دولت آمریکا چند ماه است در اقدامی غیرقانونی از صدور ویزا برای حمید ابوطالبی- معاون سیاسی پیشین دفتر رئیس جمهور- امتناع میکند و برخی محافل آمریکایی حتی او را متهم به تروریست بودن کردهاند.
سعید لیلاز که به تازگی به حزب کارگزاران پیوسته در مصاحبه با سایت ضد انقلابی روز آنلاین با این سؤال روبرو شد: «آمریکاییها اعلام کردهاند به آقای ابوطالبی ویزا نخواهند داد در شرایطی که سیاست خارجی دولت روحانی مبتنی بر تنشزدایی است چرا او با توجه به حساسیتهایی که در آمریکا به خاطر گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی در ایران وجود دارد برای چنین پستی معرفی شده است؟!»
لیلاز در پاسخ گفت: من با توجه به شناختی که در این یکی دو هفته از آقای ابوطالبی پیدا کردم خیلیخیلی متاسفم که چرا آمریکاییها وی را رد کردند و به هوشمندی آقای روحانی و همین طور آقای ظریف احساس بهتری پیدا کردم. به دلیل این که آقای ابوطالبی اولا دیپلمات باسابقهای است و ثانیا با سواد و ثالثا افکار روشنی دارد.
یعنی در صورتی که نماینده ایران در سازمان ملل شود دقیقا برخلاف آنچه که الان درباره ایشان ادعا میشود عمل خواهد کرد. حدس خود من این است که اصلا ماموریت آقای ابوطالبی، بهتر کردن روابط ایران و آمریکا و یا حداقل کاهش تشنج است.
وی با بیان این که آمریکاییها اشتباه میکنند، میافزاید: آقای ابوطالبی قبلا در آمریکا بوده. یعنی این که کسی از دیوار رفته باشد بالا و الان بگوید من مخالف از دیوار بالا رفتن هستم و کسی که از دیوار بالا نرفته باشد ولی الان بگوید موافق از دیوار بالا رفتن هستم برای آمریکاییها تفاوتی ندارد؟
یعنی شما تایید میکنید که آمریکاییها یک نفر تندرو را که معتقد به تشنج در روابط بین ایران و آمریکا است راحتتر بپذیرند تا یک نفر که در اشغال لانه جاسوسی نقشی نداشته بلکه به عنوان مترجم کار کرده. اگر باری روزن میتواند با عباس عبدی ملاقات و تعامل کند چرا آمریکا با ابوطالبی نتواند بکند؟
اگر در روابط بینالملل این منافع است که ابدی است نه دوستان و دشمنان، این بهانهگیری که آمریکا میکند باز علیه اصلاحطلبان تمام میشود. شگفتا که آمریکاییها هر وقت خواستند تکانی بخورند علیه اصلاحطلبان و به نفع محافظهکاران در ایران گام برداشتند و این حرکتشان هم کاملا به نفع محافظهکاران تمام خواهد شد.
لیلاز با وجود این ادعا توضیح نداد که چرا اصلاحطلبان کمترین اعتراضی به رفتار مستکبرانه و توهینآمیز نشان ندادند و حتی بسیاری از آنها تمکین به زورگویی آمریکا و کنار گذاشتن ابوطالبی شدند؟ خود لیلاز نیز در پاسخ این سؤال که «آمریکا کوتاه نیامده و رسما هم گفتهاند ویزا صادر نخواهند کرد، ایران هم گفته گزینه دیگری معرفی نخواهد کرد مسئله به چه صورتی خواهد بود؟!» اظهار داشت: اگر آقای ابوطالبی برای رفتن به آمریکا ویزا نگیرد اتفاق مهمی نمیافتد. یک مدت بالاخره ایران با کاردار ادامه میدهد. الان هم کاردارها هستند و بعد از یک مدت نماینده جدیدی انتخاب خواهد شد. بالاخره درست است که حوزه نمایندگی در سازمان ملل برای همه کشورها مهم است و بیشتر دیپلماتهایی که در کشورشان، وزیر خارجه میشوند قبل از آن یا سفیر آمریکا بودهاند یا سفیر سازمان ملل. در همه جای دنیا همین طور است. مثلا در روسیه سنت این است که کسی را که میخواهند وزیر خارجه کنند ابتدا میفرستند سازمان ملل. درست است که سازمان ملل مهم است اما بالاخره یک کاری میکنیم(!)
عضو کارگزاران همچنین با لحنی ملتمسانه و منفعلانه مجددا گفته است: آقای ابوطالبی در واقع یک فرصت برای روابط ایران و آمریکا بود، جدا از روابط ایران و سازمان ملل. مهم این است که ما با قصد دهنکجی به آمریکا این کار را نکردیم. آقای ابوطالبی قبلا هم در آمریکا کار کرده است.
عدالت خواهان گلستان
[b]نگاهی به "کارگزاران سازندگی" حزبی خوشاقبالتر از احزاب منحله مشارکت و مجاهدین [/b]
در بهمن ماه ۱۳۷۴ شانزده تن از وزیران، معاونان و نزدیکان "آیتاللههاشمی رفسنجانی" رئیسجمهور وقت ایران در بیانیهای با عنون «خدمتگزارن سازندگی» اعلام کردند در انتخابات مجلس پنجم حضور فعال خواهند داشت و فهرستی از کاندیداهای مورد حمایت خود را معرفی خواهند کرد؛ این اقدام با واکنش منفی شدید جناح راست رو به رو شد که این اقدام را دخالت قوه مجریه در قوه مقننه قلمداد کردند، همچنین وزرای امضاکننده بیانیه را تهدید به استیضاح کرده و حتی طرح بررسی کفایت رئیسجمهور در مجلس را مطرح کردند.
[img]http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1392/11/15/1994073_881.jpg[/img]
در نهایت با فرمان رهبر جمهوری اسلامی، مبنی بر حضورنداشتن وزیران در این گروه غائله فروکش کرد و با حذف ۱۰ وزیر، به یک جمع ۶ نفره کاهش یافت که شامل ۵ معاون رئیس جمهور و شهردار تهران میشدند که با صدور بیانیهای با عنوان «کارگزاران سازندگی» حضور خود را در عرصه انتخابات اعلام کردند؛ این گروه نهایتا با فشار شورای نگهبان فعالیت انتخاباتی خود را با عنوان «جمعی از کارگزاران سازندگی» سامان داد.
بدین ترتیب، حزب "کارگزاران سازندگی" ایران تاسیس شد؛ هرچند که "محمدعلی نجفی"، علاوه بر این ۶ نفر، در جلسات هیات موسس شرکت میکرد؛ کارگزاران به دست محفلی از مدیران تاسیس شد که اغلب از ۳ استان کشور برخاسته بودند؛ کرمان، اصفهان و یزد.
در روز تاسیس این حزب، مرعشی علاوه بر مدیران داخل دولت و اقوام نزدیک، از شماری از افراد آن روز نظیر "اسحاق جهانگیری"، "غلامرضا آقازاده"، "مهدی کروبی"، "محمد خاتمی" و چند تن دیگر نیز دعوت به عمل آورد؛ اما از میان این جمع چهرههای سرشناس نظیر مهدی کروبی و محمد خاتمی به دلیل فعال بودن در مجمع روحانیون مبارز در آن جلسه و جلسات بعدی حزب حاضر نشدند.
پس از "آیتالله هاشمی رفسنجانی" که به عنوان پدر معنوی حزب یاد میشود و اصلیتی کرمانی دارد، "حسین مرعشی"، "فائزه هاشمی"، محمد هاشمی، علی هاشمی، محسن هاشمی رفسنجانی و "اسحاق جهانگیری" نیز خاستگاهی کرمانی دارند. "رضا امراللهی" و "فاطمه رمضانزاده" نیز از منطقه مجاور کرمان یعنی یزد وارد حزب شدند. بعد از طیف مدیران کرمانی و یزدی، دومین حلقه پر نفوذ حزب را اصفهانیها تشکیل میدهند که در این جمع دو نفر سرشناس ترند و هنوز هم به عنوان «مردان سایه رفسنجانی» گرداننده حزب هستند، این زوج "غلامحسین کرباسچی" و "محمد عطریانفر" هستند.
[img]http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1392/11/15/1994074_622.jpg[/img]
انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸)
هرچند "غلامحسین کرباسچی" دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی و "عطاالله مهاجرانی" از چهره های مطرح آن در انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) از "مهدی کروبی" حمایت کردند اما حزب کارگزاران از نامزدی "میرحسین موسوی" حمایت کرد.
پس از اعتراضات به نتایج انتخابات ریاستجمهوری دهم حزب کارگزاران و اعضای آن در اعتراض به نتایج انتخابات، اقدام به نوشتن بیانیههایی کردند؛ در قسمتی بیانیه در تیرماه ۱۳۸۸ آمده است: "مایه تاسف و تاثر گردید اینکه در اوج شکوه و عظمت سیاسی ملت ایران، پارهای جزم اندیشیها، بیتدبیریها، خودخواهیها و ناسپاسیها، این نعمت بزرگ را به نقمت، اعتماد عمومی را به بیاعتمادی و فرصتها را به تهدید تبدیل کرد.
[img]http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1392/11/15/1994071_388.jpg[/img]
"حزب کارگزاران سازندگی در این بیانیه از مسئولان انتقاد کرده و گفته است "انتظار میرفت مسئولان کشور، اعتراضات به حق مردم را تحمل و به جای برخوردهای خشن و غیرقانونی با مردم و دستگیری و زندانی کردن فعالان سیاسی بیگناه، با صدور مجوزهای قانونی، اعتراضات را به مسیر صحیح هدایت و به پیشنهاد مراجع بزرگ تقلید و شخصیتهای سیاسی، برای تشکیل یک هیات حکمیت ملی و بیطرف در بررسی نتایج انتخابات ترتیب اثر میدادند."
دستگیری اعضای حزب
شمار زیادی از اعضای حزب کارگزاران سازندگی نظیر هدایت آقایی، محمد عطریانفر، فائزه هاشمی، روشنک سیاسی، آیدا مصباحی، جهانبخش خانجانی، مرتضی الویری و حسین مرعشی پس از اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری دهم بازداشت شدند.
ارکان تشکیلاتی و اعضای هیات مؤسس این حزب عبارتاست از: "غلامحسین کرباسچی"، "محمد هاشمی" (رئیس هیئت مؤسس)، "محسن نوربخش"، "عطاالله مهاجرانی"، "رضا امراللهی"، "مصطفی هاشمیطبا، "محمدعلی نجفی"، "فائزه هاشمی"، "علی هاشمی"، "حسین مرعشی" (سخنگوی حزب کارگزاران)
شورای مرکزی
اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی به شرح زیر است: محمد هاشمی؛ غلامحسین کرباسچی؛ محمدعلی نجفی؛ حسین مرعشی؛ سیدمحسن نوربخش؛ عطاالله مهاجرانی؛ فائزه هاشمی بهرمانی؛ رضا امراللهی؛ مصطفی هاشمیطبا؛ علی هاشمی؛ محسن هاشمی؛ اسحاق جهانگیری؛ غلامرضا فروزش؛ رضا ملک زاده؛ محمد عطریانفر؛ هدایت الله آقایی؛ علی مصلحی؛ سیدحسین هاشمی؛ اسماعیل جبارزاده؛ عبدالناصر همتی؛ فاطمه رمضان زاده؛ یدالله طاهرنژاد.
شاخه جوانان
شاخهٔ جوانان حزب کارگزاران سازندگی فعالترین شاخهٔ این حزب است که دارای بیش از ۵۰۰ عضو در سراسر کشور است.
اهداف و شعارهای حزب
این حزب دستیابی به فضای باز اقتصادی و توسعه پایدار اقتصادی را به عنوان زمینه ساز رسیدن به آزادیهای سیاسی و اجتماعی میداند؛ در هنگام تاسیس این حزب، شعار رسمی حزب:«عزت اسلامی، تدوام سازندگی، آبادانی ایران» بیان شد.
روزنامه کارگزاران
روزنامه کارگزاران تریبون رسمی این حزب است؛ این روزنامه ۱۱ دی ۱۳۸۷ بدلیل انتشار بیانیه دفتر تحکیم وحدت پیرامون جنگ غزه که به جز اسرائیل، حماس را بدلیل سوء استفاده از غیر نظامیان و حکومت ایران را بخاطر تجهیز حماس محکوم کرده بود، توسط هیات نظارت بر مطبوعات توقیف شد.
[img]http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1392/11/15/1994087_540.jpg[/img]
حزب کارگزاران سازندگی، با اعضایی که به «تکنوکرات»ها معروفند در میانه احزاب اصلاحطلبی است که پس از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، فعالیت بیفروغی دارد. حزبی که برخی اعضای آن حتی سخنگویش بازداشت شد و برخی اعضایش نیز در خارج از کشور به تحلیلگران ثابت رسانههای اپوزیسیون نظام بدل شدند.
اما کارگزاران به مراتب خوش اقبالتر از احزابی چون «جبهه مشارکت» و «سازمان مجاهدین» بود که با لغو مجوز از سوی کمیسیون ماده 10 احزاب مواجه شدند؛ حزبی که اگرچه حمیدرضا فولادگر عضو این کمیسیون، آن را «از درون پاشیده» خطاب میکند، اما این امید را دارد که با تغییر فضای سیاسی کشور، بتواند بار دیگر وارد عرصه رقابتهای سیاسی شده و حیات خود را از سر بگیرد؛ حزبی که بسیاری آن را دولت ساخته خوانده و معتقدند که وارد دوره افول خود شده است اما "محمدهاشمی" به عنوان یک عضو موسس بر این باور است که شعارهای حزب کارگزاران نه تنها دچار افول نشده که به گفتمان قالب کشور نیز بدل شده است.