متن پست قبل تغییر میکند. من میدانم اذهان عمومی روزی رشد خواهد کرد و ظرفیت پذیرش مشکلات زنان این سرزمین را خواهد داشت. روزی میآید که وقتی زنی دردی را فریاد میزند، همدلی و درک و فرهنگ جامعه حمایتش خواهد کرد. به امید آن روز. نیت من اعلام همدری با زنان آزاردیده بود، خود من هم مثل خیلیها آزار دیدهام. آزار و تعرض و تبعیض جنسیتی و توهین و تحقیر زنان سالهای سال است که در ریز و درشت زندگیمان وجود دارد.
این ماجرا زمانی بیشتر نمود پیدا میکند که مردان در موضع قدرت به خودشان اجازهی گفتن هر حرف و انجام هر رفتاری را میدهند. کاش نترسیم. حرف زدن در مورد آزار و تعرض وقتی در جایگاه ضعیفتر باشی شجاعت و جسارت فوقالعادهای میخواهد، میدانم.
نکتهی مهمی که میخواهم رویش تاکید کنم این است که قاطعانه و در نهایت صداقت اعلام میکنم، دردی که از آن حرف زدم هیچ ارتباطی به هیچکدام از فیلمهایی که در آنها بازی کردهام ندارد. من خوشبختانه پیش از ورودم به سینما سالها تئاتر کار کرده بودم و جایزهی بازیگری تئاتر داشتم؛ فیلمهای خوب دیده بودم و کتاب زیاد خوانده بودم. همین باعث شد قبل از ورودم به سینما خیلی از افراد محترمانه با من برخورد کنند و حتا من را به دیگران معرفی کنند. در عین حال نمیتوانم انکار کنم که افرادی هستند که با رفتارهای ترسناک و غیراخلاقی دختران جوان را مرعوب میکنند و آنها را آزار میدهند، در محیطهای هنری، کلاسهای آموزشی، به اسم استادِ همهچیزدان و باتجربه و مثلن باسواد. آنها زخمهایی روی روح و روان دختران جوان میگذارند که تا سالها درمان نمیشود و با قلدری ادامه میدهند چون بعید میدانند کسی حرفی بزند، چون در قدرت هستند و به سادگی «میتوانند». وجود افرادی که چنین نگاه بیماری دارند و از جایگاهشان سوءاستفاده میکنند قابل کتمان نیست. برای زنان و دختران سرزمینم عزت نفس و شجاعت و جسارت آرزو میکنم و برای کل جامعه شرافت و انسانیت.به امید روزی که اخلاق و قانون و مردم و فرهنگ این جامعه آزاردیدهها را حمایت کند و دردشان را بشنود.