به گزارش پایگاه عدالت خواهان" در سالهای اخیر کاهش نزولات آسمانی و به دنبال آن خشکسالی، مشکلات عدیدهای برای اکثر نقاط کشور و به تبع آن در استان گلستان ایجاد کرده است چرا که اقتصاد گلستان وابسته به بخش کشاورزی است و آب به عنوان شریان اصلی در بخش کشاورزی محسوب میشود با این وجود، هر چه بحران کمآبی در کشور تشدید میشود بیشتر نگاهها به سمت و سوی بخش کشاورزی به عنوان یکی از بخشهای پرمصرف آب میرود.
در سالهای اخیر برای کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی، اقداماتی از جمله ترویج روشهای آبیاری نوین و کشت دانههای روغنی که به نوعی جایگزین کشتهای پرمصرف آب همچون شالی در استان محسوب میشود به کشاورزان توصیه شده است و این در حالی است که در سال جاری به دلیل افزایش گرمای بیسابقه در گلستان، کاهش نزولات آسمانی و به دنبال آن کاهش سطح سفرههای آب زیرزمینی کشت دانههای روغنی برای کشاورزان مقرون به صرفه نبود و اکثر آنها از کشت محصولاتی همچون سویا متحمل خسارت شدند.
در رابطه با مشکلات کمآبی در بخش کشاورزی و راهکارهای جایگزین در این خصوص با پژوهشگر و عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی گلستان، دکتر علیرضا کیانی گفت و گویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
در رابطه با مصرف آب در بخش کشاورزی اختلاف نظراتی بین مسوولان و کارشناسان وجود دارد، به عنوان یک پژوهشگر فکر میکنید بخش کشاورزی استان چند درصد از منابع آبی را به خود اختصاص میدهد؟
کیانی: بطور کلی پتانسیل منابع آبی تجدید پذیر در استان در حدود 48/2 میلیارد متر مکعب برآورد میشود. از این حجم آب در حال حاضر در حدود 2 میلیارد مترمکعب (80 درصد) از منابع آبهای سطحی و زیرزمینی مورد بهرهبرداری قرار گرفته و در حوزههای مختلف کشاورزی، شرب و صنعت مصرف میشود.
در خصوص سهم مصرف آب در بخش کشاورزی به دلیل اینکه مطالعات منسجم، مبتنی بر اندازهگیریها وجود ندارد، نظرات نیز متفاوت است و معمولا سعی میشود با نگاه درونبخشی و تبرئه خود، اطلاعات را ارائه کنند اما جمعبندی اطلاعات حکایت از این دارد که مصرف آب در بخش کشاورزی در استان گلستان در حدود 70 تا 80 درصد منابع مورد بهرهبرداری است.
پس شما این موضوع را تأیید میکنید که بخش کشاورزی بیشترین مصرف منابع آبی را به خود اختصاص میدهد؟
کیانی: اینکه بخش کشاورزی بیشترین مصرف آب را دارد، کاملأ درست است و این لازمه بقاء است در دنیا نیز سهم مصرف در بخش کشاورزی در حدود 70 درصد است اما در برخی از کشورهای پیشرفته به دلیل توان بالای فناوری آنها در به کارگیری دستگاهها و ابزارهای پیشرفته برای استفاده از منابع آبی، سهم بخش کشاورزی از صنعت کمتر و در حدود 35 تا 40 درصد است.
*کشت برنج در مناطق کم آب، تخریب منابع پایه است
در سالهای اخیر به دلیل کاهش منابع آبی, مسوولان، کشاورزان را تشویق به کشت دانههای روغنی و منع از کشت شالی کردند در حالی که امسال دانه های روغنی همچون سویا به دلیل کاهش منابع آبی خسارت دیدند در این شرایط پیشنهاد شما به عنوان یک کارشناس برای ادامه کشاورزی با صرفه که البته به منابع آبی هم توجه شود، چیست؟
کیانی: در مناطق کمآب که منابع آبی کفایت اراضی زراعی را نمیکند، کشت گیاهان پُرآببر مانند برنج تخریب منابع پایه است. در زمینه کشت جایگزین برای برنج در استان گلستان دو دیدگاه متناقض حاکم است، یکی دیدگاه کارشناسان و متولیان بخش کشاورزی که اظهار میکنند کشت شالی با استفاده از منابع آب زیرزمینی به تدریج ضمن کاهش سطح سفرههای آب زیرزمینی شدت ناپایداری را افزایش میدهد و دیدگاه دوم که از طرف بهرهبرداران مطرح میشود، عمدتا به معیشت کشاورزان و درآمد نسبتأ مناسبی که از کشت برنج در مقابل دیگر کشتهای مرسوم به دست میآورند، مرتبط است. در حالیکه کشاورزان برای مصرف آب در بخش کشاورزی، هزینهی واقعی آب را نمیپردازند.
آیا این تحلیل که با کشت شالی، سطح سفرههای آب زیرزمینی کاهش مییابد و در آینده کشور با مشکل مواجه خواهد شد، کارکرد لازم برای کاهش کشت این محصول توسط کشاورزان را داشته است؟
کیانی: خیر، افزایش سطح زیرکشت شالی در سال زراعی جاری با وجود کاهش نزولات جوی نسبت به طولانی مدت در منطقه و اخطارهای متعدد متولیان بخش کشاورزی و منابع آب در خصوص عدم کشت برنج، گواه این مدعا است. در سال جاری بخشی از کشاورزان به دلیل کمبود بارش بعد از گندم زمین را کشت نکردند و برخی هم که سویا کشت کردند، مواجه با کمبود بارش درخرداد و تیر، افزایش درجه حرارت به خصوص در مرداد و شهریور و کاهش دبی چاهها شدند و عملکرد سویا به شدت تحت تاثیر قرار گرفت. مشاهدات نشان میدهد که یکی از عوامل اصلی خسارتزا به سویا با توجه به شرایط اقلیمی سال جاری، افزایش سطح زیرکشت شالی و الویت تخصیص آب به این گیاه میباشد.
بنابراین چاره چیست تا بین دو دیدگاه کاملا متناقض راه حل منطقی یافت به طوریکه با حفظ منابع پایه و پایداری، کشاورزان نیز در کوتاهمدت بخشی از درآمد حاصل از کشت شالی را دریافت کنند؟
کیانی: با توجه به عدم کارکرد راهحلهای عامرانه، از نظر بنده راه حل عملیاتی در این خصوص این است که به طریقی درآمد کشاورزان حاصل از کشت جایگزین برنج تأمین شود در این رابطه یا باید قیمت محصولات جایگزین افزایش یابد و یا به ازای میزان صرفهجویی آبی که ناشی از کشت جایگزین برنج حاصل میشود و در منابع آبهای زیرزمینی ذخیره میشود و گامی مؤثر در جهت حفظ پایداری است، به کشاورزان مبلغی پرداخت شود.
*تحقق تولید پایدار با توسعه کشت گلخانهای
در رابطه با مکانیزم اجرایی این کار توضیح بفرمایید.
کیانی: مکانیزم اجرایی این کار در دو برنامه کوتاه و میانمدت قابل بررسی است. در برنامه کوتاه مدت نیاز است، حجم آب مصرفی کشت جایگزین در طی فصل برآورد و با میزان آب مورد نیاز شالی مقایسه شود. مقدار تفاوت، یعنی آبی که از ذخایر استفاده نشده است، با قیمت منطقی به طوریکه بخشی از کاهش درآمد ناشی از کشت جایگزین برای کشاورز جبران گردد، به کشاورز پرداخت شود. در برنامه میانمدت لازم است برنامهریزان بخش کشاورزی و متولیان آب به فکر ایجاد بازار آب همانند کالاهای دیگر باشند. الان کشاورزان برای مساحت زمین و حتی بسیاری از کالاهای کم ارزش دیگر که مالکیت آنرا دارند، چون قابل فروش در بازار هستند، حساسیت زیادی برای حفظ و نگهداری آن نشان میدهند. اگر آب یک کالای با ارزشی است باید همانند دیگر کالاها سند و بازار برای فروش داشته باشد. دو برنامه عملیاتی ذکر شده انگیزه لازم برای حفظ آب در بین بهرهبرداران ایجاد میکند به طوری که حامی اصلی حفظ و حراست آب بهرهبرداران خواهند بود.
با توجه به برنامههای ذکر شده برای جایگزینی کشت برنج، چه محصولاتی جایگزین مناسبی خواهند بود؟
کیانی: گیاهانی مانند سویا، پنبه، آفتابگردان و کنجد گزینههای مناسبی هستند. اما پیشنهاد نهایی برای کشت جایگزین برنج و حتی دیگر محصولات ذکر شده به طوریکه هم صرفه اقتصادی داشته باشد و هم منبع پایه خصوصأ آب محفوظ بماند، توسعه کشت گلخانهای است که در صورت تحقق آن با ایجاد ارزش افزوده مناسب و تحقق شعار «تولید بیشتر با آب کمتر» بسیاری از مسایل کنونی، به نفع تولید پایدار مرتفع خواهد شد./فارس
انتهای پیام/