به گزارش عدالت خواهان گلستان"حجت الاسلام شیرازی؛ نفوذ به معناي اثر كردن در چيزي، داخل شدن در چيزي، تأثيرگذاشتن بر كسي، راه يافتن پنهاني در گروهي يا جايي به منظور هدفي خاص است.
نفوذ سياسي هم اين است كه در مراكز تصميمگيري و اگر نشد در مراكز تصميمسازي، ورود پيدا كنند و دستگاههاي سياسي و مديريتي را تحت تأثير دشمنان مستكبر بخصوص امريكا قرار دهند.
امام خامنهاي در تاريخ 14/10/1394 فرمودند: «مسأله نفوذ خيلي مهم است... البته در اين زمينه روشنگري لازم است؛ روشنگري بدون اتهام، بدون تهمت زدن، بدون مصداق معين كردن، اما روشنگري اذهان مردم، چيز لازمي است.»
معظمله در همان تاريخ افزودند: «كساني كه در مسائل گوناگون دسترسي به اطلاعات دارند، خوب ميدانند كه چه دامي براي كشور گستردهاند يا ميخواهند بگسترانند براي نفوذ كردن در حصن و حصار اراده و فكر و تصميم ملت ايران، با انحاء مختلف تدابير و سياستها و توطئهها؛ اين الان در جريان است؛ مردم در باب انتخابات بايد خيلي متوجه اين باشند. اگر فرض كنيم عنصر نفوذي به شكلي وارد مجلس شوراي اسلامي بشود يا وارد مجلس خبرگان بشود يا در اركان ديگر نظام نفوذ بكند، مثل موريانه از داخل ميجود و پايهها را سست ميكند و فرو ميريزد.»
هدف دشمن در انتخابات پيش رو، چنين نفوذي است. ميخواهد افراد نفوذي خود را كه سالها روي آنان كار كرده و نوكر امريكا و غربند و بر اراده تصميمگيران و تصميمسازان تأثيرگذارند، به مجلس خبرگان رهبري و مجلس شوراي اسلامي بفرستد و نظام اسلامي را از درون تهي و تخريب كند.
اين طرح پيچيده امريكاييها از سالها قبل است كه اين روزها با رنگ و لعابي جديد و با جديت بيشتري آن را دنبال ميكنند.
گري سيك، عضو سابق شوراي امنيت ملي امريكا، در سال 1993 پروژهاي تحت عنوان Gulf 2000 را با هدف بهبود روابط ايران و امريكا آغاز كرد و به دنبال ايجاد راههاي نفوذ به انقلاب اسلامي از طريق همكاريهاي اقتصادي، علمي و فرهنگي بود. در آن زمان غولهاي نفتي امريكايي از اين پروژه حمايت كردند و هوشنگ امير احمدي عضو بنياد فراماسونري آقاخان با بهرهگيري از آن بودجه، تلاش گستردهاي را براي نفوذ در داخل ايران آغاز كرد.
شوراي ملي ايرانيان امريكايي با هدف برقراري ارتباط بين ايران و امريكا از سال 2001، با حمايت دستگاههاي اطلاعاتي، نظامي، سياسي و همچنين شركتهاي بزرگ اقتصادي امريكا، با هدف نفوذ به عرصههاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و نظامي كشور به وجود آمد و با برخي از افراد در داخل كشور ارتباط برقرار كرد و هر روز نيز بر دامنه نفوذ خود در داخل كشور افزود.
گفتني است بنياد اعانه ملي براي دموكراسي، از حاميان اصلي مالي و سياسي شوراي ملي ايرانيان امريكايي ميباشد كه با دستور مستقيم بيل كيسي، رئيس سابق سيا، و به منظور پيگيري اهداف براندازانه امريكا در مناطق مختلف جهان تأسيس شده است.
در فوريه سال 2006 نيز اداره امور ايرانيان در وزارت خارجه امريكا تأسيس شد. اليزابت چني، دختر ديك چني معاون وقت رئيس جمهور امريكا، مسؤول نظارت بر آن اداره گرديد. هدف از تأسيس اداره امور ايرانيان، كسب اطلاعات بيشتر از فضاي داخل ايران بود.
رايس، وزير امور خارجه وقت ايالات متحده، پس از راهاندازي دفتر امور ايرانيان، با درخواست بودجه 75 ميليون دلاري از كنگره امريكا، براي پيشبرد طرح حمايت از دموكراسي در ايران يا براندازي ايران و تغيير نظام سياسي از درون اقدام كرد.
فتنه 88 يكي از عرصههاي عملكردي بروز و ظهور اين دفاتر قلمداد ميشود. اين دفاتر ضمن اقدام به شناسايي و جذب مديران و افراد با دسترسيهاي بالقوه و بالفعل در جمهوي اسلامي ايران به عنوان منابع اطلاعاتي، مأموريت عملياتي ويژهاي براي نفوذ و تغيير سياستهاي داخلي و خارجي كشور بر عهده گرفتند.
اليزابت چني همچنين در سال 2006 يك طرح رقابتي آنلاين براي اعطاي كمكهاي مالي به مخالفان دولت ايران برگزار كرد كه بهترين طرحها را براي اصلاحات در ايران ارائه دهند. بودجه كل اين طرح كه برنامه دموكراسي ايران نام گرفت، 7 ميليون دلار برآورد شد.
اين حمايتها پس از روي كار آمدن دولت اوباما نيز ادامه داشت. در سال 2009 دولت اوباما اين طرح را با اختصاص 20 ميليون دلار براي حمايت از مخالفان داخلي ايران ادامه داد.
وزارت امور خارجه امريكا از سال 2013 يك جايگاه رسمي به عنوان سخنگوي فارسي زبان ايجاد كرد. اين جايگاه اختيار دارد كه با هماهنگي نزديك واشنگتن، با رسانههاي ايراني فارسي زبان مرتبط شود.
رئيس ايران واچ از طرف دولت امريكا در مورد مسائل ايران با مقامات دولتي، بخش خصوصي و خبرنگاران رسانهها گفتوگو ميكند.
هدف دفاتر امريكايي در حوزه مسأله هستهاي و پساتوافق نيز دقيقاً منطبق با اهداف از پيش تعيين شدهاي است كه سهمي از آن را در اين نوشتار بيان كرديم.
برخي بر اين باورند كه طرح امريكاييها در پساتوافق، حركتي شبيه طرح امريكا براي ليبي است كه آنان با بهرهگيري از قدرت نفوذيهاي خود در داخل ايران به دنبال اجرايي كردن آنند.
خانم لزلي تسو، مشاور ويژه ايران در امور خاور نزديك وزارت امور خارجه امريكا از سال 2012 تا 2015، به عنوان افسر ميز ليبي در واشنگتن در تيم مذاكره كننده مسائل بمبگذاري پرداز 103 هواپيماي پانامريكن در سال 1988 حضوري جدي داشت و براي برداشته شدن تحريمهاي سازمان ملل عليه ليبي فعاليت مينمود.
وي با توجه به حضورش در تيم مذاكره كننده، رابطها و منابع بينظيري پيدا كرد و با آنها ارتباط گرفت و راه را براي برقراري روابط ليبي با امريكا در سال 2004 هموار ساخت و بعد از 25 سال، سفارتخانه امريكا در ليبي افتتاح شد. خانم لزلي تسو موفق به تغيير سياستهاي قذافي و به زانو درآوردن او در مقابل امريكا شد.
اين نقش را در بازي امريكا با ايران با موضوع توافق هستهاي، آلن اير به عهده دارد. وي به عنوان اولين سخنگوي فارسي زبان وزارت خارجه امريكا شناخته ميشود كه در ايران واچ نيز مديريت كرده است. آلن اير در خصوص عرفان هم مطالعات عميقي دارد و جامعه ايران را دقيقاً ميشناسد. وي فردي به ظاهر مذهبي و از اعضاي تيم مذاكره كننده هستهاي است.
آلن اير ارتباط نزديكي با شوراي ملي ايرانيان امريكايي دارد و در جلسات آنان نيز حضور مييابد و با تعداد زيادي از ايرانيان به صورت روزانه مرتبط ميباشد؛ آدمهايي كه با چهره آرايششده و بزكشده در كنار برخي مسؤولان كشوري قرار گرفتهاند تا تصميم و حركت آنان را منطبق با نگاه غربيها و امريكاييها شكل دهند و تصميمها به نفع ايالات متحده اخذ شود.
كنگره امريكا در اواخر سال 2007 با درخواست جرج بوش مبني بر اختصاص كمك مالي 400 ميليون دلاري براي افزايش عملياتهاي مخفي داخل ايران موافقت كرد. اين بودجه صرف يارگيري در داخل ايران و نفوذ بر روي برخي از مسؤولان كشور شد.
طرح نفوذ فرهنگي، سياسي و اقتصادي به منظور استحاله نظام اسلامي در سرلوحه طرحهاي براندازانه دفاتر امريكايي قرار گرفت و با برنامههاي بلند مدت كار را آغاز كردند. در اين اقدام، استفاده از ظرفيت ايرانيان امريكاييتبار در دستور كار قرار گرفت و از ظرفيت بالقوه آنان براي ارتباطگيري با مراكز تصميمسازي در ايران استفاده شد.
در آستانه انتخابات مجلسين خبرگان و شوراي اسلامي، اين ظرفيت وارد فاز جديدي شد تا در عرصه مذاكره هستهاي و دوران پسابرجام، و با بازسازي طرح اجرا شده در ليبي، برخي نفوذيها را وارد مجلس كنند و از درون، نظام را مورد آسيب جدي قرار دهند.
كي تك مك فارلند، معاون وزير دفاع امريكا در دوران ريگان، پرده را كنار زده درباره ماهيت حركت امريكاييها ميگويد: «امريكا به اميد نتايج انتخابات ايران، به رفع تحريمها مبادرت كرده و اين به منزله شرطبندي بزرگ دولت اوباما است. دولت امريكا شرطبندي بزرگي روي اين پول كرده؛ زيرا معتقد است با اين كار و دادن همه چيزهايي كه ايران ميخواهد، ميانهروها و اصلاحطلبان در ايران قويتر خواهند شد و در انتخابات بزرگ در ماه فوريه، ميانهروها و اصلاحطلبان، به پيروزي خواهند رسيد و با پيروزي ميانهروها و اصلاحطلبان در ايران، آنها ايران را تغيير خواهند داد.»
هدف امريكاييها تغيير ماهيت الهي ايران و رفتن كشور به زير سلطه امريكاست. ادرويس، رئيس كميته امور خارجه مجلس نمايندگان امريكا، اين واقعيت را بيان ميكند و ميگويد: «اگر ايران درباره برنامه هستهاي خود سازش حقيقي نكند، ما بايد با اعمال تحريمهاي شديد، اقتصاد اين كشور را به فروپاشي كامل بكشانيم.»
در راستاي فروپاشي نظام است كه انتخابات به عنوان منفذ نفوذ، مورد توجه دشمنان قرار گرفته تا بلكه بتوانند نفوذيهاي خود را وارد مجلس خبرگان و مجلس شوراي اسلامي كنند و با اثرگذاري بر مراكز تصميمسازي، مسير حركت تصميمگيران را تغيير دهند و ايران اسلامي را به سمت ميز سازش بكشانند.
البته مديريت راهبردي، حكيمانه و هوشمندانه امام خامنهاي عزيز و روشنگريهاي خردمندانه معظمله و تدابير و تصميمهاي بزرگ و عاقلانه شوراي محترم نگهبان، بسياري از راههاي نفوذ را مسدود كرده و از همين امروز برتري قدرت ايران بر امريكا را به نمايش گذاشته است؛ چه اينكه سباستين گوركا، كارشناس امريكايي، ميگويد: «اين رويداد نشان دهنده مضحك و مسخره بودن سياست اوباما مبني بر رهبري از پشت سر است. امريكا از درون تهي شده است. وضعيت به صورتي شده كه گويي ايران از امريكا قويتر است.»
دستگيري ده نظامي امريكايي در اين مقطع و نمايش ذلت امريكاييها در برابر نيروهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، نماي ديگري از قدرت ايران و شكست طرحهاي پيچيده امريكاييها در برابر عظمت ملت ايران بود.
راكي سيكمن، گروگان سابق امريكا، ميگويد:»بازداشت تفنگداران امريكايي، خاطرات سال 1979 را براي من زنده كرد. اين حملهاي فيزيكي نبود، بلكه حمله به غرور ما بود.»
بهيقين، آن غرور در هفتم اسفند 1394 با حمله گستردهاي مواجه خواهد شد كه در طول شكستهاي مكرر امريكا در برابر ملت ايران، اينبار ديدنيتر از قبل شكست استكبار در برابر رأي مردم ايران به نمايش گذاشته خواهد شد.
راديو زمانه، از قول علي افشاري اين واقعيت را برملا ميكند و ميگويد: «استقبال محتمل مخالفان و افزايش نرخ مشاركت به بيش از حد متعارف در انتخابات مجلس دهم، قدرت نرم[آيتا... ] خامنهاي را افزايش خواهد داد»؛ قدرتي كه با انتخاب نمايندگان مؤمن، انقلابي و مدافع خط امام و ولايت، ديدنيتر خواهد شد و يكبار ديگر عظمت ملتي بصير، هوشيار و آگاه را به نمايش خواهد گذاشت.
مكس فيشر در وبسايت وكس در مقالهاي به اين عزت ملت ايران اعتراف ميكند و مينويسد: «بخواهيم يا نخواهيم، ايران در مسير كسب قدرت است؛ پس بهتر است امريكا خود را براي آن آماده كند.» / صابر