به گزارش عدالت خواهان گلستان "به نقل از سی ان ان ، درک هاروی، یکی از مسئولان اطلاعاتی سابق آمریکا که در فاصله سالهای 2003 تا 2009 در این کشور به سر برده ، در یادداشتی در سایت این شبکه تلویزیونی ، به بررسی چگونگی از بین رفتن نفوذ آمریکا در بین سیاستمداران عراقی پرداخته است . وی در این یادداشت آورده است : آمریکا بر این عقیده است که بخش عمده ای از عراقیها نوری المالکی را به دلیل عدم توانایی در مقابله با گروه افراطگرای داعش سرزنش می کنند ؛ آنها آنطور که مقام های آمریکایی می گویند به دنبال جایگزینی برای مالکی هستند. اما درست در زمانی که انتقادهای سیاسی به سمت مالکی رفت ، ایران و روسیه ابزار لازم و همچنین حمایت های سیاسی خود را به سمت مالکی سوق دادند و سعی کردند با پر رنگ ساختن نقش وی در مبارزه با تروریسم او را در قدرت نگه دارند .
حالا مالکی می تواند ادعا کند که حمایت جامعه بین الملل و همسایه های خود را برای مبارزه با تروریست ها در اختیار دارد و می تواند به هر روش ممکن این کار را به انجام برساند. البته از این مسئله نیز نمی توان گذشت که مالکی هم اکنون از طرفداران بیشتری نسبت به بشار اسد در سوریه برخوردار است .
مالکی از ظاهر شدن ابوبکر البغدادی خلیفه خود خوانده مسلمین که جمعه گذشته گفته می شد در نماز جمعه شهر موصل حضور پیدا کرده ، استفاده می کند تا نشان دهد خلافت اسلامی و گروه داعش به قدری خطرناک هستند که حتما باید وحدت و یکپارچگی عراق در مقابل این خطر حفظ شود .این مسئله به ماندن او در عرصه قدرت کمک زیادی می کند.
او به احتمال زیاد اینگونه استدلال می کند که عراق باید به جنگ با این خلیفه برود و این کار باید در همین زمان فعلی نیز انجام شود نه بعد از شکل گیری دولت جدید درعراق. او از نفوذ ایران در بین شیعیان عراق نیز استفاده کرده و از آنها می خواهد انتقادات خود به دولت او را برای زمانی دیگر نگه دارند و بدین ترتیب جایگاه خود را به عنوان فرمانده کل قوا مستحکم تر می سازد.
مالکی که هم اینک در مقابل داعش پیروز شده ، این پیروزی را مدیون کمکهای ایران ، روسیه و سوریه آنهم در شرایط غیاب ایالات متحده است و به شدت کشورهای عرب منطقه را به ریشخند می گیرد . چرا که آنها حمایت زیادی از داعش که حالا خلافت اسلامی خوانده می شود انجام داده اند . با این حال آمریکا می داند که حذف مالکی، باعث کاهش نفوذ ایران و شبه نظامیان شیعه در عراق نمی شود . ایران همچنان بعد از مالکی نیز قادر خواهد بود که قدرت عمل و ابتکار در عراق را به دست گرفته و سیاستهای اصلی در این کشور را تعیین کند . ایران در سیاست قدرت و امتیاز گیری بسیار ماهر است . اگر ایران فشار خود بر مالکی را بیشتر کند ، او قطعا باید جایش را به کس دیگری بدهد . این در حالیست که دولت اوباما در طول مدت حضور در عراق نتوانست مالکی را وادار سازد تا برخی معاونان و همراهانش را تغییر دهد و این مسئله به شدت با خشم دولت اوباما رو به رو شده است . به همین دلیل هم اوباما شرط کنار رفتن مالکی از قدرت را برای کمک نظامی به عراق انتخاب کرده است . در این میان نفوذ ایالات متحده و اهرم فشارش بر مالکی توسط دیگر رهبران شیعه رو به افول گذاشته است .این نفوذ در سال 2010 شروع به رنگ باختن کرد در زمانی که آمریکا و دولت اوباما سعی داشت به هر طریق ممکن برای اجرای ساختن وعده خود در خصوص خروج از عراق ، تدارکات لازم را ببیند ، ایران به سرعت وارد میدان شده و به مالکی اجازه نداد قرار داد امنیتی با آمریکا را امضا کند و این از نظر دو کشور راهی برای بیرون راندن آمریکا از منطقه بود . به همین ترتیب عراق این قرار داد را امضا نکرد و آمریکا از این کشور عقب نشینی کرد و نفوذ خود را نیز در بین سران قبایل، سیاستمداران و رهبران مذاهب از دست داد .
اهداف استراتژیک ایران و موقعیت غالب او در عراق که به وسیله فرمانده سپاه قدس این کشور قاسم سلیمانی به دست آمده به ایران این اطمینان را می دهد که نخست وزیر این کشور هر شخصی که باشد ، منافع ایران را در نظر میگیرد . ثابت قدم بودن ایران در حمایت از اسد با وجود همه مشکلات و درگیریهایی که در این منطقه به وجود آمده به مالکی نشان داده که می تواند به ایران به عنوان یک شریک قابل اطمینان نگاه کند و در نقطه مقابل این مسئله آمریکا وجود دارد .