به گزارش "پایگاه عدالت خواهان ایران" به نقل از راه دانا؛ هر روز شاهد یک سناریو و قصه پردازی از سوی ضدانقلاب هستیم. سناریوهایی که در آن اینگونه وانمود می شود که مردم ایران برای ضدانقلاب و اپوزیسیون مهم هستند و اما دقیقا بعد از این همه سناریوپردازی اتفاقی می افتد که پرده‌ها کنار می رود و رسوایی و سیاهی می ماند به زغال.
دختر خیابان انقلاب از تحریم مردم ایران حمایت کرد
اخیرا پروژه «دختران خیابان انقلاب» به رسوایی تازه‌ای برای ضدانقلاب بدل شد. در همین زمینه «شاپرک شجری‌زاده» یکی از دخترانی که در این پروژه ضدانقلابی مسیح علینژاد شرکت کرده بود سر از نشست پارلمان کانادا با موضوع تحریم مردم ایران سر در آورد.
وی در کنفرانس مطبوعاتی در پارلمان کانادا شرکت کرده که به بهانه حقوق بشر خواستار تحریم مردم ایران شده است. «مسیح علینژاد» پروژه چهارشنبه‌های سفید را با کمک کشورهای غربی کلید زده است اما هر روز بیشتر پشت پرده این پروژه ضدحجاب آشکار می شود. حتی در این عرصه اصلاح طلبانی که علی نژاد سبقه سیاسی خود را از این جریان گرفته به انتقاد از این پروژه ضد ایرانی پرداخته اند و آنرا خیانتی نسبت به مردم ایران توصیف کرده اند.
«صبا آذر پیک» یکی از فعالان زن اصلاح طلب در توییتر خود در واکنش به این عمل شاپرک شجری زاده نوشت: «دو سال پیش وقتی گفتم مسیح علی نژاد دنبال کاسبی از چهارشنبه های سفید است؛حتی اقای بهنود که خیلی براش احترام می گذارم، دعوت کرد که اون جنجال را پایان بدم و ادامه ندم خیلی از مخاطبان عادی هضم نمی کردند مگر می شود کاسبی ؟ مسیح سالهاست در خارج بساط کاسبی راه انداخته با درد و رنج مردم»
جالب اینجاست که صبا آذر پیک از «مسعود بهنود»، تحلیلگر بی بی سی فارسی نام آورده که به حمایت از پروژه علینژاد پرداخته است. این موضوع به خوبی حلقه وصل و چندلایحه پروژه های ضدانقلاب را نمایان می سازد. متاسفانه برخی از فعالان جریان‌های سیاسی داخلی هم با این افراد همراهی می کنند. دایره‌ای که از ضدانقلاب و اپوزیسیون گرفته تا بی بی سی فارسی و کشورهای غربی و رژیم اسرائیل و آل سعود و برخی از فعالان سیاسی داخلی را گرد هم جمع کرده است.
اصلاح طلبی که سر از آغوش مریم رجوی در آورد
تقریبا نامش در همه بیانیه های مجامع دانشجویی وابسته به اصلاح طلبان وجود داشت؛ همه خواستار آزادی وی بودند و ادعا می‌کردند بیگناه است اما به یکباره بعد از آزادی و ترک تهران به پاریس از نشست سازمان منافقین در این شهر سر در آورد.
این فرد کسی نیست جز « شبنم مددزاده» که نائب دبیر تهران دفتر تحکیم وحدت و عضو انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم کرج بود. او در سال‌هایی که در پوشش دانشجو تحرکات سیاسی انجام می‌داد به لیدری تحصن‌ها و اعتراضات دانشجویی آنهم به بهانه‌های واهی مختلف از جمله اعتراض به غذای دانشجویی را بر عهده داشت. موضوعی که بعدها پس از جذب کثیری از دانشجویان سبب می شد تا این اغتشاشات به موضوعات سیاسی مختلف از جمله آزادی حجاب، نقض حقوق بشر و نارضایتی از نظام گرایش می یافت.
در همین زمینه در خرداد ماه سال 87 دومین تحصن این دانشگاه رقم خورد و تعدادی از دانشجویان به خاطر وعده غذایی ماکارونی دست به تحصن زدند که در ابتدا تعداد آنها 20 نفر بود؛ در ادامه با مطرح شدن مباحث صنفی و جذب تعدا کثیری از دانشجویان تحصن اسپاگتی در دانشگاه تربیت معلم کلید خورد و بیانیه های مختلف سیاسی با موضوعات آزادی از حجاب، نقض حقوق بشر و نارضایتی از نظام به نام متحصنین و از سوی شبنم مددزاده و دیگر دوستان وی به سایت های معاند مخابره می شد.
در ادامه نا آرامی ها در دانشگاه تربیت معلم توهین های گسترده ای به مقدسات دین اسلام شد؛ مصاحبه های گسترده شبنم مددزاده با صدای آمریکا و بی بی سی، این رسانه های معاند را دایه عزیز تر از مادر نشان می داد.
از همان روزهای ابتدایی دستگیری مددزاده، برخی دانشجویان همفکر وی در انجمن اسلامی و دفتر تحکیم اقدام به انتشار چندین بیانیه در دفاع از وی کردند؛ یکی از بیانیه های انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم تاکید شده بود که دستگیری مددزاده و اتهام ارتباط وی با سازمان منافقین تنها بهانه ای برای برخورد با وی به دلیل اقدامات حق طلبانه‌اش، است.
اما حال وی در آغوش منافقین برای قاتلان مظلوم نمایی می کند و قاتلی که خود به جرم و جنایت خود اعتراف کرده است را بی گناه می خواند و سعی دارد برای آزادی وی کمپین سازی کند. این درحالی است که فیلم وحشتناک زیر گرفتن ماموران پلیس توسط این فرد با یک دستگاه اتوبوس در همان زمان رخ دادن این حادثه در فضای مجازی منتشر و احساسات بسیاری را در این زمینه جریحه دار کرد.
نامه 30 «ضدانقلاب» به ترامپ برای تحریم ایران
۳۰ نفر از اعضای گروه‌های ضدانقلاب در نامه‌ای به دانلد ترامپ، رییس جمهور منتخب آمریکا، از وی خواسته‌اند ضمن تجدید نظر در توافق هسته‌ای، تحریم‌های تازه‌ای علیه ایران وضع کند.
در بخشی از متن این نامه آمده است: «ما از رییس‌جمهور منتخب می‌خواهیم که این پیام آشکار را بفرستد که ایالات متحده افزایش تهدیدات جمهوری اسلامی ایران علیه شهروندان خود و همسایگانش را تحمل نخواهد کرد. دولت جدید در همکاری با کنگره، باید تحریم‌های موجود علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و امپراتوری مالی آیت‌الله خامنه‌ای را گسترش دهد و از وزارت خزانه‌داری بخواهد که این تحریم‌ها را با قدرت به اجرا درآورد.»
احمد باطبی، تاران نیازی، امیرحسین اعتمادی، نیما راشدان، آرش سبحانی و... از جمله امضا کنندگان این نامه وقیحانه بودند.
این نامه یکی از موارد جالب توجه وطن فروشی ضدانقلابیون بود. زمانی که این افراد به خوبی نشان دادند که هیچ چیزی جز زنده نگاه داشتن خود برایشان مهم نیست و حتی تحریم مردم کشورشان را برای رسیدن به اهداف شومشان از رئیس جمهور آمریکا عاجزانه التماس می کنند.
این نامه یکی از ننگین ترین نامه‌های اپوزیسیون که نه بلکه خائنانه ترین نامه تاریخی است که در سطح جهانی مثال آن کمتر یافت می شود.
جوانک عشق آمریکا در آغوش رئیس کاخ سفید
زمانی که عشق رفتن به آمریکا همه وجودش را لبریز کرده بود، با هماهنگی با عکاس همکار نشریه انگلیسی اکونومیست(که دبیر عکس روزنامه اصلاح طلب جامعه هم بود)، در جریان فتنه 18 تیر سال 78، با بالا بردن یک پیراهن ظاهرا خونی، اسم و رسمی در رسانه های غربی برای خود دست و پا کرد. همین رسانه ها از او «نماد جنبش دانشجویی ایران» ساختند. کسی که حتی درباره دانشجو بودن او در آن برهه هم حرف و حدیث هایی وجود داشت.
باطبی به دلیل این که اصولا هیچ گاه واقعا یک عنصر سیاسی نبود و هیچ عمق و محتوایی نداشت، بعد از آزادی از زندان بابت محکومیت امنیتی خود و پناهندگی به معبودش(ایالات متحده) چند ماهی از این شبکه فارسی زبان خارجی به آن شبکه می رفت و درباره «شکنجه ها» و «فشارهایی» که در زندان به او وارد می آمد داستان سرایی می کرد و کسی هم از او نمی پرسید که با این همه فشار و شکنجه چگونه توانست در دوران زندان دو بار ازدواج کند، مدرک تحصیلیش را بگیرد و همزمان به همکاری با روزنامه های اصلاح طلب بپردازد! و اصولا چطور آدم شکنجه شده این قدر چاق و چله و سرحال است که به اصطلاح عوام " گردنش را تبر هم نمی زند!".
اما بعد از آن که به به و چه چه های رسانه های آن ور آبی تمام شد و به قول بایرام در فیلم اخراجی ها، باطبی همه عکس هایش را با جنایتکاران معروفی چون جرج دابلیو. بوش و دیک چینی گرفت، دورانش به سر رسید و تبدیل به یک مهره سوخته شد.
وی اخیرا سعی کرد با امضا کردن نامه به ترامپ نام ننگین خود را زنده کند اما دیگر در فضای سیاسی این فرد به عنوان یک مهره کاملا سوخته و لو رفته شناخته می شود.
مهره‌ای که ضدانقلاب روی وی سرمایه گذاری کرده است
بعد از سوخته و فرسوده شدن افرادی چون باطبی حالا ضدانقلاب سرمایه گذاری خود را روی پروژه ضدحجاب با خبرنگار سابق اصلاح طلب «مسیح علینژاد» بسته است. وی پروژه چهارشنبه‌های سفید را راه اندازی کرد و حالا به طور مداوم در نشست های ضدانقلاب شرکت می کند و با سلطنت طلبان و ربع پهلوی رابطه نزدیکی دارد.
در همین زمینه «امید دانا» که از لیدرهای جریان های سلطنت طلب اروپا است علی نژاد را متهم به دروغ گویی و مظلوم نمایی می کند و در ویدئویی که در کانال تلگرام خود منتشر کرد وی را هم دست با سلطنت طلبان و شخص رضا پهلوی دانست.
چندی پیش علی نژاد در همایشی با دعوت نازنین بنیادی بازیگر ضد ایرانی ساکن آمریکا در دانشگاه جورج تاون سخنرانی نمود و اباطیل و توهمات خود را در خصوص جامعه زنان ایران را یک بار دیگر در آن جلسه تکرار نمود.
رضا ربع پهلوی که اخیرا طی افشاگری‌های مختلف رابطه اش با سران آل سعود و گرفتن خرجی از آنان رو شده است، در این جلسه با روی باز به سراغ مسیح علی نژاد می رود.
وی همچنین خطاب به ربع پهلوی صراحتا می گوید من به عنوان یک فرد با شما در برابر نظام اسلامی و پدرم که با رژیم شاه مبارزه می کرد متحد می شوم و با آنها مبارزه خواهیم نمود.
هر روز اخبار مختلفی از رابطه ضدانقلابیون و در هم پیچیدگی روابط آنها با سرویس‌های امنیتی مختلف غربی و عربی و همچنین سلطنت طلبان و ... رو می شود که هر کدام رسوایی بزرگ دیگری برای این گروه‌ها است.
