جمعی از اعضا و هیئت اجرایی حزب ارادهی ملت ایران در تبریز در نامه ای استعفای خود را از عضویت در این حزب اصلاح طلب اعلام کردند.
به گزارش پایگاه عدالت خواهان" متن نامه که نسخهای از آن در اختیار پایگاه تحلیلی خبری زیتون قرار گرفته است، بدین شرح است:
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ (سوره شعرا آیه ۲۲۷)
بدیهی است که هدف غایی احزاب و تشکلهای سیاسی باید تأمین منافع مردم و پاسخ به مطالبات اساسی جامعه در چارچوب اهداف عالیه نظام و مرام حزبی باشد. در حالی که در سایه تصویرسازی اپوزیسیونال رسانهای علیالخصوص رسانههای وابسته فضای سیاسی کشور متشنج نشان دادهشده و جریانهای نفاق و انکار تمامی امکانات تبلیغی خویش را بکار میبرند تا ذهنیت کمتر توسعهیافته برخی اقشار را درون ساختار دوقطبی بلوکبندی نمایند و از طریق همین تصویر مجازی، برای هر قطب شاخصهایی تقلیل یافته از درونمایه آنهابهصورت اختلاف انگیز بازنمایی میکنند.
در این میان "اصلاحطلبی"در قالب گفتمانی ارائه میشود که دغدغههای مردم را بهصورت تمام و کمال در خود گنجانده و راهحل تغییر وضع موجود به وضع مطلوب و پویایی انقلاب اسلامی را همراه خود دارد.
آنچه که جریان اصلاحطلب درصحنه سیاست ورزی کشور به نمایش میگذارد نمودی است از تلاش در جهت اصلاح کارکردها و رفعنقصانها در قالب شعارهایی پرزرقوبرق نظیر حقوق شهروندی، آزادی بیان و...
درحالیکه این شعارها به ابزاری برای باندبازی و رسیدن به اهداف گروهی و کسب جایگاه برتر در ساختار این دو قطبی معیوب تبدیل گشته است. این جریان بقای خود را با نسبت دادن ریشهی مشکلات و نابسامانیها به عملکرد قطب مخالف تضمین میکند.
همچنین اصلاحطلبان دارای تناقضات عدیدهای در گفتمان و عملکرد خود هستند؛ ازیکطرف اصلاح کارکردها و از طرف دیگر در تحلیل نهایی ساختارهای اساسی نظام را هدف قرار دادهاند. عمده اصلاحطلبان بااینکه در ظاهر پایبند به اصول نظام میباشند در عمل بسیاری از آنها دانسته و یا نداسته در کنار اپوزیسیون قرارگرفته و در پی استحاله و تغییر ماهیت نظام از اسلامگرایی به ملیگرایی هستند و بابهرهگیری از گفتمان ناسیونالیسم ایرانی بهعنوان عنصر وحدتبخش توانستهاند با شیوه ائتلاف حمایت اکثریت جریانهای ضدانقلاب،سلطنت طلب، منافق، ملی گرا و... را کسب نمایند.
با این اوصاف میتوان گفت عنوان اصلاحطلبی برای این جریان نمیتواند بازتابدهنده حقایق موجود آن باشد و به نظر میرسد"تجدیدنظرطلبی" واژهی نزدیکتری به واقعیات درونی این جریان باشد. این تجدیدنظرطلبی بهنوعی بازگشت به سیاستهای ناسیونالیستی دوران قبل از انقلاب که ریشه در تفکرات رضاخانی دارد، بوده و بدون شک هرگز جایگاهی در آذربایجان کسب نخواهد کرد.
دراینبین افراد دلسوز زیادی وجود دارند که در عین پایبندی به اصول اسلام و نظام در پی اصلاح ایرادات و رفع نواقصاند که اصلاحات واقعی بهدست آنان امکانپذیر است و لذا تمامی این افراد را به همگرایی هرچه بیشتر و شکستن حصار این دو قطبی مخرب دعوت نموده چراکه معتقدیم تنها دوگانگی موجود در کشور انقلاب و ضدانقلاب است و اسلام بهعنوان اصل خدشهناپذیر در چارچوب "امت اسلامی" تنها راهحل وحدتبخش به کثرت های مذهبی، سیاسی، اجتماعی، ملی و قومی میباشد.
با عنایت به مطالب فوق ما جمعی از اعضا و هیئت اجرایی حزب ارادهی ملت ایران- تبریز به جهت اینکه جریان اصلاحات را پاسخ گوی مشکلات واقعی مردم نمیدانیم، استعفای خود را از عضویت، تمامی سمتهای حزبی، عضویت در شورای هماهنگی اصلاحطلبان و فعالیت در چهارچوب این جریان اعلام نموده و امیدواریم بذرهای امید و توسعه با همگرایی هرچه بیشتر"اصلاحطلبان واقعی" در آذربایجان و کل کشور شکوفا شوند.
وَالسَّلَامُ عَلَی مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَی
زیتون