1- رسول خدا(ص) فرمود: «إذا وُسِّدَ الاَمرُ الی غَیرِ اَهلِهِ فانتَظِرالسَّاعَة: آنگاه که کار به دست نااهل سپرده شود، منتظر قیامت و هلاکت باشید.». « فَلیسَت تصْلح الرّعیة الا بِصَلاح الولاة وَ لا تَصْلح الولاة الا بِاستقامة الرَّعیة: پس مردم صالح نمیشوند مگر به اصلاح زمامداران،و زمامداران صالح نمیشوند مگر با استقامت مردم» (خطبه 216 امیرالمومنین(ع)- این هشدارهای پیامبر اسلام(ص) و امیرالمومنین(ع) برای هدایت جامعه اسلامی و برقراری عدالت، انگار نیاز امروز جامعه ماست. اگر جلوی دست اندازی به اموال عمومی و غارتگری بیت المال توسط برخی مدیرانی که مستی اشرافیگری وجود آنها را فرا گرفته، گرفته نشود، حسب تذکرات رهبر معظم انقلاب که بر گرفته از این هشدارهاست، فرهنگ جاهلیتِ اشرافیگری به جامعه سرریز خواهد کرد و کشور را در معرض تهدید قرار خواهد داد. اما آنچه که میتواند جلوی این تهدید را بگیرد، براساس فرمایش مولا علی(ع) مطالبه مردم و افکارعمومی از مسئولان برای پیگیری و برخورد قاطع با غاصبان اموال عمومی و ثروتهای بادآورده از جمله حقوقهای نجومی، و مقاومت مردم بر این مطالبه خود است.
2- بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) بسیاری از کارگزاران حکومت از میان افراد فاقد صلاحیت انتخاب شدند و اشرافیگری اولویت کارگزاران و مسئولان دولتی و سرمنشأ همه فسادها و انحرافات بعدی شد.جامعه اسلامی ربع قرن بعداز رسول اكرم (ص)، بویژه در دوران خلیفه سوم اموی، از نابسامانیهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بسیاری رنج میبرد. کار بدان جا رسید که خویشاوندانی که نه تنها فاقد صلاحیت که بدسابقهترین اشخاص بودند، مقام و منزلت یافتند و بیت المال مسلمانان در اختیارشان قرار گرفت تا جایی که «ولید بن عقبه» که خداوند به صراحت او را فاسق و تبهکار خوانده بود (شرح نزول آیه 6 حجرات)، به فرمانداری کوفه گماشته شد. وقتی ولید در چپاول بیت المال کار را به اوج رساند، حضرت علی (ع) خطاب به خلیفه وقت فریاد برآورد: « او را برکنار و مجازات کن و دیگر مسئولیت به او نسپار».
3- موضوع دیگری که باعث خشم مردم شد، مسئله بذل و بخششهای فراوان از بیت المال مسلمین بود از جمله 300 هزار درهم، به اضافه شترهایی که به عنوان زکات جمع آوری شده بود، به اضافه زمینی که پیامبر(ص) وقف مسلمانان کرده بود، به حارث بن حکم ؛ 32 میلیون و 200 هزار درهم به طلحه؛ 56 میلیون و 800 هزار درهم به زبیر و ...
4- در چنین شرایطی که فساد و حیف و میل بیت المال به اوج خود رسیده بود، حضرت علی علیه السّلام بعد از بیست و پنج سال خانه نشینی، به اصرار مردم و به علت به ستوه آمدن آنها از فساد موجود و روی آوردن عدهای به سنتهای جاهلی گذشته، حکومت را پذیرفت و در اولین اقدام کارگزاران فاسد و نالایق را از کار برکنار کرد و اموال غارت شده بیت المال را بازگرداند و فرمود؛ بدانید هر زمینی و هر ثروتی را که از اموال خداوند به کسی بخشیده شده به بیت المال باز میگردد؛ حتی اگر مهریه زنان تان شده باشد و به هیچ کس امتیاز ویژهای نخواهم داد و آنان که از طریق غصب اموال عمومی صاحب ثروت بادآورده شده اند، علی همه آنها را به بیت المال باز خواهد گرداند». (خطبه شقشقیه)
5- سخنان علی(ع) برای کسانی که به استفاده بیحد و حساب از بیت المال عادت کرده بودند، بسیار سنگین بود، ولی تصور میکردند این سخنان شعاری بیش نیست. اما در روز سوم خلافت، هنگام پرداخت حقوق مردم، علی علیهالسّلام به عبید اللّه بن ابی رافع فرمود: «اول به مهاجران و سپس به انصار و به همه به طور مساوی سه دینار بپرداز!». وقتی علی در تقسیم بیت المال بدون توجه به ویژه خواریهای گذشته مو را از ماست کشید، صدای اعتراض زیاده خواهان قوم بلند شد، اما علی (ع) خطاب به آنها تأکید کرد:«به خدا سوگند، اگر بمانم و سالم باشم، با قاطعیت به این روش ادامه خواهم داد.»
6-هنگامی که گزارش فساد و اختلاس 30 هزار درهمی منذر بن جارود عبدی یکی از کارگزاران آن حضرت به ایشان رسید، او را عزل کرد، سیهزار درهم را پس گرفت و به او نوشت « شایستگی این را نداری که در جمع آوری بیت المال به تو اعتماد شود» (نهجالبلاغه - نامه 71) و یا آن بزرگوار در فرمانی به مالك اشتر میفرماید: «ثمّ تفقّد أعمالهم و ابْعَثِ العیونَ ...- با فرستادن مأموران مخفی مواظب كارگزاران خود باش، چنانچه یكی از آنان، دست به خیانتی زد، بدون تأخیر، خیانتكار را كیفر ده، آنگاه وی را در مقام خواری و مذلت بنشان و داغ خیانت بر پیشانی او بگذار و طوق رسوایی بر گردنش بیفكن!». نامههای فراوانی از علی(ع) در نهج البلاغه وجود دارد که در آنها به کارگزارانش که در معرض اتهام حیف و میل بیت المال بودند، نوشته: « تو در نزد من خوار و زبون و کم ارزش و بیمقدار خواهی شد.» (نامه 43) و «چنان بر تو سخت میگیرم که در زندگی حقیر و ضعیف شوی » (نامه 20). ماجرای گذاشتن آتش گداخته در دست برادرش عقیل برای درخواست اندکی ناچیز از بیت المال، بیش از حقش، و ماجرای برخورد با علی ابن رافع که گردن بندی از بیت المال به دخترش به امانت داده بود، نیاز به توضیح ندارد.
7- یكی از بدعتهایی که علی(ع) با آن به مبارزه برخاست، مصلحتاندیشی در برابر احكام خدا بود. مرحوم شرف الدین در كتاب «اجتهاد در مقابل نص»، مصادیق فراوانی را ذکر كرده که چگونه برخی از اصحاب و خلفا، براساس تشخیص خود تحت عنوان مصلحت گرایی بر مدار اشرافیگری عمل میكردند. قاطعیت علی (ع) موجب شد برخی سیاست مداران از جمله مغیرة بن شعبه نگران مصلحتِ نظام و حکومتِ علی و رای و بیعت سران و متنفذان جامعه شوند. آنان به علی(ع) پیشنهاد دادند برخی کارگزاران فاسد از جمله معاویة و عبد اللّه بن عامر را برکنار نکن تا آنها بیعت کنند. اما امام با چهرهای برآشفته از این پیشنهاد، بر سر آنها فریاد زد: «به خدا سوگند، ساعتی هم آنها را مسئولیت نمیدهم و با این پیشنهاد در دینم نیرنگ وارد مکنید و در کارم پستی روا مدارید».
8- دوران حكومت چهار سال و نه ماهِ امیرالمؤمنین (ع) دوران مبارزه با فرهنگ اشرافیگری جاهلیت بود که بعد از رحلت پیامبر اسلام دوباره به جامعه برگشته بود. امام علی (ع) با تمام وجود و بدون ملاحظهِ روشهای معمول گذشته، با قاطعیت و صراحت، جلوی تمام غارتگران بیت المال ایستاد و عدالت را تحقق بخشید، هر چند خود شهید عدالت شد. اما علی(ع) در این مبارزه اهل زد و بندهای سیاسی- اقتصادی پشت پرده نبود «وَ لا تُخالِطوُنی بِالمُصانِعَة - با من با ساخت و پاخت و تبانی معاشرت نكنید»( خطبه 216).
9- حال آيا اگر دولت و دیگر قوا با مدیران متخلف براساس سیره و روش مولا علی(ع) برخورد میکردند ،هيچ وزير و مدیری به خود جرأت مي داد كه حقوقهای نجومی پرداخت و یا دریافت كند؟
10- یكی از مسایل و موضوعات مهم در مبارزه با فساد و غارت بیت المال و در شرایط کنونی برخورد با حقوقهای نجومی از نگاه مولا علی(ع) این است که مبارزه با فساد و حقوقهای نجومی «دستان پاک» میخواهد و کسانی که حتی شائبه رانت خوری و دریافت پاداشهای نجومی را داشته باشند، نمیتوانند مسئول چنین امر مهمی شوند، چه برسد که اسناد فساد آنها فاش شده باشد!. علی(ع) در این خصوص تاکید میکند :«لایُقیم أمرُ الله إلاّ مَن لا یُصانِع...- امر خدا را هرگز نمیتواند اقامه كند جز كسی كه اهل سازش و زد و بند با مفسدان و دشمنان نباشد». وقتی دستان متولیان مبارزه با فساد ناپاک باشد، چنین دستان آلودهای، کسانی را که شکمهای خود را از بیتالمال پر کردهاند، «امانتدار بزرگ بیت المال» میخوانند و میگویند: «پرداختهای حقوقهای نجومی برای مقابله با فسادهای بیشتر، ضروری است و برخورد با حقوقهای نجومی خود موجب فساد میشود»!. سبحانالله ! این توجیهات تداعیکننده سخنان پدر معنوی این جماعت اشرافی است که میگفت برای ساختن یک سد، حیف و میل صدها میلیون تومان و برای توسعه، له شدن مردم اشکالی ندارد!!!.
11- اگر میخواهیم دچار سرنوشت اشرافیگری بعد از رحلت پیامبر نشویم، باید هشدارهای رهبر معظم انقلاب را جدی بگیریم، رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اخیرشان به مسئولان هشدار دادند: « جلوی این فسادها و این زیادهخواهیها و زیادهخوریها و این حقوقهای گزاف را بگیرید، بایستی فراگیر و دنبال شود، باید رها نشود.جلوی اشرافیگری باید گرفته بشود- ۱۳۹۵/۰۵/۱۱». رهبر معظم انقلاب سالها قبل از این نیز به پدران معنوی این قوم اشرافی هشدار داده بودند: «مگر مردم کورند؟. آقایان! مگر مردم نمىبینند که ما چگونه زندگى مىکنیم؟ نمىشود ما در زندگى مادّى مثل حیوان بچریم و بغلتیم ... مثل اشراف عروسى بگیریم، مثل اشراف خانه درست کنیم! ...از آیه شریفه «و اذا اردنا ان نهلک قریة امرنا مترفیها ففسقوا فیها» بترسیم. اندازه نگه دارید. اینها ما را از مردم دور مىکند. مردم رودربایستى ندارند؛ خدا هم با کسى رودربایستى ندارد-۲۳ مرداد ۱۳۷۰».
دکتر محمد حسین محترم