به اعتقاد ناظران، از همان ابتدا می شد پیش بینی کرد که کشتی مدیریت شهری گرگان که بیش از 4 ماه پس از خداحافظی ابراهیم کریمی، بدون سکاندار بوده و در دریای متلاطم کش و قوس های سیاسی، به بی راهه می رفت، با این گزینه رنگ آرامش به خود نخواهد دید و دیری نمی پاید که به جای رسیدن به ساحل نجات، در گرداب توسعه طلبی ها، اسیر طوفان تغییر شود.
شهردار گرگان که در چند وقت اخیر به خاطر حاتم بخشیو خریدن ماشینهای خارجی برای شورانشینان، سمبل خوبی ها در ساختمان شورا تصور می شد، امروز به تابویی برای همان افراد چند روز پیش تبدیل شده و عزم جدی برای شکستن آن در میان صاحبان کرسی شورا فراگیر شده است.
این بار قضیه فراتر از آن است که بتوان آن را یک شوک دانست. گروه منتقدین سنتی شهردار که متشکل از افرادی مانند کلاتی، جرجانی، فدوی، نورا و پایین محلی است، دست به کار شده و از خلا به وجود آمده میان شهردار و گروه معروف به " گروه 4 نفرۀ گرگان " که با ترکیب قدس مفیدی، پزشکپور، سبطی و کبیر در اذهان عمومی شناخته می شوند، در یک صف قرار گرفته و سکانس استیضاح شهردار را کلید زدند که در اولین گام، با طرح 20 سوال از شهردار در پی عملیاتی کردن خلع سلاح سکاندار مدیریت شهری برآمده اند.
شنیده ها حاکی از آن است که این گروهی که به تازگی عدد آن به 9 نفر رسیده است،با ارسال نامه به وزارت کشور، خواستار تعلل در تمدید حکم شهردار شده اند تا به صادقلو بگویند تحرکات آنها ایضایی نبوده و کاملاً جدی است.
اما شهردار هم که تا چند روز پیش گمان می کرد بذل و بخشش ماشینهای خارجی از کیسۀ بیت المال و یا احتمالاً دادن امتیازات گاه و بیگاه، او را برای روزهای سخت بیمه کرده است، دیگر امیدی به کوتاه آمدن مخالفان ندارد و از طرفی آن گونه که از روزهای آغازینجلوس بر کرسی مدیریت شهری تا کنون، همواره گرزین، ربیعی، هزارجریبی و یوسفی را مدافعان نشاندار خود می شناخت، دیگر امیدی به تدابیر آنها هم ندارد و رایزنی های آنان را برای ابقای خود کار ساز نمی داند.
به همین دلیل در تدبیری زیرکانه و معنا دار، دست به دامان افکار عمومی شده و در اقدامی سوال برانگیز و در اوج هیاهوی برکناری خود، اوضاع را کاملاً عادی جلوه داده و با نصب بنرهایی در سطح شهر گرگان اعلام نموده است که با وجود اطلاع رسانی قبلی برای بهره برداری از تقاطع غیر هم سطح میدان معلم در اواخر سال 94، این پروژه 10 ماه زودتر از موعد، یعنی در روز چهارشنبه 27 اسفند ماه 93 و به عبارتی،تا قبل از سال نو جاری، به بهره برداری خواهد رسید.
سوال آزار دهنده ای که ذهن هر شهروند عاقلی را به خود مشغول نموده این است که، مگر ممکن است پروژه ای که قرار بود 18 ماهه تمام شود، در حدود یک سوم زمان اعلام شده یعنی 6 ماهه به اتمام برسد؟ اگر می شود این پروژه را 6 ماه به بهره برداری رساند، پس چراقبلاً اعلام شدکه این پروژه حدود یک و نیم سال به طول خواهد انجامید؟
چند سوال دیگر در پس این سوال ها پنهان شده است که مداقه در آن، بی شک از سوال های قبلی با اهمیت تر است:
1 – مگر قبل از شروع هر پروژه، مدیران و کارشناسان فنی، زمان آغاز، میزان هزینه و زمان تقریبی پایان آن را مشخص نمی کنند؟و یا اینکه اصلاح " زمان بندی و کنترل پروژه " به چه معناست؟
2 – در عرف رایج، پروژه هایی با زمان بندی حدود 18 ماهه، نهایتاً با 15 روز تا یک ماه اختلاف با زمان اعلام شده به بهره برداری می رسد که در کشور ما این اختلاف غالبآً به تاخیر در تحویل پروژه مربوط می شود تا تعجیل،.... حال چگونه ممکن است، زمان 18 ماهه، در چرخشی ناگهانی به 6 ماه یعنی به حدود یک سوم زمان اعلام شده کاهش یابد؟
3 - آیا از ابتدا کار کارشناسی در این پروژه جایگاهی نداشته و بنا بر حدس و گمان، زمان پایان آن را اعلام کرده بودند؟ که اگر اینگونه است؛ پس وای به حال مردمی که قرار است با خودرهای خود از این تقاطع عبور کنند !
4 – اگر از ابتدا مطالعات این پروژه دقیق بوده و کار کارشناسی صورت گرفته است، پس چرا این همه اختلاف؟
5 –آیا کارشناسان محترم احتمالاً خواب آلود بوده و یا در درس ریاضی ضعیف بوده اند که از ابتدا6 را 18خوانده اند؟
6 – مگر مشخصات فنی پروژه تغییر کرده است که زمان تحویل آن به یک سوم کاهش یافته است؟
7 – اگر امکان تحویل پروژه در 6 ماه وجود داشته است چرا از ابتدا زمان آن را 3 برابر اعلام کرده اند؟
اظهر من الشمس اینکه، بی شک قبل از آغاز هر پروژه ای، ماهها و شاید سالها کار مطالعاتی صورت می گیرد و قبل از مشخص شدن تمامی زوایا و جوانب امر، هیچ گاه کلنگی به زمین زده نخواهد شد. بر پایۀ این اصل، این پروژه نیز از این قاعدۀ عقلانی مستثنی نیست.
آنچه به ذهن مردم خطور می کند؛ این است که از ابتدا هم جناب شهردار و اعضای شورای شهر می دانستند که می شود این پروژه را 6 ماهه به اتمام برسانند؛ اما زمان آن را 18 ماهه اعلام کرده اند تا در روزهایی که افکار عمومی در پی رصد عملکرد شهردار و شورای شهر است، به ناگاه خیر دهند که شهردار گرگان توانسته است با مدیریت قوی و البته نظارت مسئولانۀ شورای شهر، پروژۀ 18 ماهه را 6 ماهه تحویل دهد و از این طریق شهردار را مانند یک قهرمان ملی به افکار عمومی معرفی نمایند که این امر جز سیاه نمایی و فریب افکار عمومی، چیز دیگری نیست.
نکتۀ جالب تر آنکه، شهردار گرگان دقیقاً در زمانی که زمزمۀ برکناری اش دهان به دهان می چرخد، از این حربه برای خنثی سازی پروژۀ استیضاح استفاده نموده و برای دور زدن همان شورایی که با نقشۀ قهرمان سازی او موافقت کرده بودند، دست به دامان افکار عمومی شده و می خواهد مردم را در مقابل شورا قرار دهد؛ غافل از آنکه مردم می دانند که این ترفندها، آب در هاون کوبیدن است.
بی شک دلایل منطقی و همسو با منافع شهروندان، سبب شده است که 9 نفر از اعضای شورای شهرتصمیم به استیضاح شهردار گرفته و می خواهند او را برکنار کنند و آنچه مبرهن است اینکه، تقابل اکثریت شورا با شهردار، به هیچ عنواندر راستای سهم خواهی نبوده و بی شک جنبۀ شخصی ندارد و کاملاً بر اساس قوانین، امانتداری و مطالبات مردمی است.
حال مردم منتظرند تا ببینند؛ اعضای شورای شهر که در آینده ای نه چندان دور، با زهم نیازمند اعتماد و رای شهروندان برای بقا در ساختمان شورا هستند، در این آزمون بزرگ چه می کنند؟ آیا دوباره صدای پای خودروهای خارجی خواهد آمد؟
باید منتظر ماند و به قضاوت نشست... -اسماعیل البرزی