"اخبار دو سطحي
پایگاه خبری انصارحزب الله: روزهاي ۲۹ و ۳۱ خرداد سال جاري اخباري در رسانه ها منتشر شد كه ميتواند نويد دهنده تغيير در رسانه ملي باشد. بر اين اساس روز بيست و نهم برنامه «راديوهفت» خبر خروج خود از سيما را اعلام كرد و روز سي ام خرداد نيز خبرگزاري ايلنا اعلام كرد كه «نرگس آبروانی» (معاون صدای سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران) به تازگی بخشنامهای مبنی بر آغاز طرح جداسازي محيط كار مردان و زنان را به مدیران شبکههای صدا ابلاغ کرده و مسئولان شبکههای مختلف رادیو ازجمله رادیو ورزش، اقتصاد و جوان نیز براساس دستور صادر شده؛ کار را آغاز کردهاند.
ايلنا همچنين اعلام كرده بود كه تمام اتاقهایی که مسئولیت مدیریت آنها با آقایان بوده؛ از کارمند و منشی خانم تخلیه شده است. البته سطح و حوزه اين دو خبر كاملا از يكديگر متفاوت است اما مي توان از آن به عنوان مبناي اميدواري براي آغاز تغييرات منجر به برگشت رسانه ملي به مسير اصلي ياد كرد.
براين اساس يالثارات در ادامه ترجيح مي دهد با توجه به كليشه صفحه ادب و هنر تحليل خبر اول يعني خروج «راديو هفت» از سيماي جمهوري اسلامي ايران را بر عهده بگيرد تا بدينواسطه به ترسيمي از فضاي حاكم بر رسانه ملي دست يابد.
برنامهاي براي ايجاد«تغيير نرم»
روز ۲۹ خرداد سال جاري پايگاه خبري منتسب به برنامه «راديو هفت» با درج خبري اعلام كرده بود که به دنبال تغییرات جدید در فضای شبکه آموزش و پس از تلاش های فراوان برای رسیدن به یک تعامل دوجانبه میان سازندگان برنامه و تصمیم گیرندگان ، متاسفانه این تلاش ها به یک توافق موثر منجر نشده است. اين پايگاه خبري اعلام كرده بود كه میزان تغییرات درخواستی به صورتی بود که ساختار رادیو هفت را از شکل همیشگی خود خارج می كرده است و به همين دليل پخش اين برنامه ديگر از سوي سازندگان آن ادامه نمي يابد.
«راديو هفت» يكي از برنامه هايي بود كه طي ۵ سال گذشته و در طول مدت مديريت ضرغامي بر سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران توانسته بود مثل بسياري ديگر از برنامه هاي جاري از شبكه هاي سيما ، جاي ثابتي براي خود پيدا كند. راديو هفت برنامه اي بود كه از سال ۱۳۸۹ با دعاوي چون آرامش بخشی به مخاطب، گسترش حس احترام بین مردم و دوری از عصبانیت وارد سيماي جمهوري اسلامي ايران شد و بدين ترتيب يكي از موفقترين پروژه هاي تغيير نرم ذائقه مخاطب را به اجرا گذاشت.
بدون شك مقوله مذموم موسيقي محوريت اصلي اين «برنامه نرم» را تشكيل مي داد كه ساير اجزاء آن در قالب قصه خواني هاي فاقد محتواي ارزشمند به دور آن چيده مي شد. قطعا شنيدن عبارات پيشين براي مخاطبي كه در بهترين حالت طي سالها هدف بمباران تغيير ذائقه از سوي رسانه ملي بوده است دشوار مي نمايد.
اين فرايندي است كه به آرامي جاي ارزشها را با بي ارزشي تغيير مي دهد. چنانچه در انتهاي چنين روندي به خوبي ميتوان انتظار داشت برنامهاي نظير راديو هفت با تامين مطالبات نفسانيات پوچ در رده برنامه هاي پر مخاطب سيماي جمهوري اسلامي ايران قرار گيرد. «منصور ضابطيان» كارگردان و تهيه كننده اين برنامه كسي بود كه کار حرفهای خود را با روزنامهنگاری نشرياتي چون ، چلچراغ ، آغاز كرده بود كه روند «برنامه هفت» را در قالب نشريات مكتوب دنبال مي كند.
«خندوانه» و تغييرات مشروعيتبخش!
در حالي حذف برنامه «راديو هفت» براي مخاطباني كه ذائقه آنان به شكل «آرام و بدون تنش» طي ۵ سال تغييرات اساسي پيدا كرده بسيار تلخ خواهد بود ، اما به هر حال بايد گفت جلوي ضرر از هرجايي كه گرفته شود منفعت است ، البته به شرط آنكه رسانه ملي برنامه اي مدون و جدي براي بازگرداندن ذائقه مخاطبان خود به مسيري كه بايد باشد پيش روي خود قرار دهد. اين مسئله اي است كه به نظر مي رسد در صورت صحت، يكي از بزرگترين چالش هاي «سرفراز» رئيس جديد سازمان صدا و سيما است.
زيرا وي بايد تغيير مسير به راه درست را بوسيله اكثريت بي اعتقاد در اين سازمان اعمال كند كه مسببين اصلي وضع حاكم بر صدا و سيما هستند. اين روندي است كه به نظر مي رسد مي توان آغاز آن را در برنامه هايي چون «خندوانه» نيز احساس كرد. اين برنامه كه براي دومين بار روي آنتن آمده است در رده همان توليدات «تغيير ساز» محسوب مي شود كه به شكل نرم دكترين خود را به اجرا ميگذارد.
«خندوانه» كه اساسا با فلسفه پوچ و مذموم خنديدن بي دليل ساخته شده ، در ابتداي راه ، تقليدي از شوتالك هاي آمريكايي بود. اما در دور دوم بخش «خندوانه» ديده مي شود كه مضامين مذهبي به اين برنامه اضافه شده و حضار چادري پاي ثابت اين برنامه را تشكيل مي دهند. بنابراين مي توان به اين نتيجه رسيد كه احتمالا تغييرات درخواستي رسانه ملي به كارگردان اين برنامه نيز ارائه شده و البته رامبد جوان به شكل زيركانه اي آن را به اجرا گذاشته است.
روندي كه به نظر مي رسد اتفاقا مي تواند تركيب مخرب تري را براي مخاطبان خود ايجاد كند. حضور روحانيون ، مداحان ، جانبازان ، روايان دفاع مقدس و چهره هاي مذهبي در كنار زنان محجبه اي كه در سالن نمايش حضور دارند در حالي تماما شاخص هاي مشروعيت بخش به اين برنامه هستند كه فلسفه كار همچنان بر مدار همان دلايل پوچ پيشين مي چرخد؛ با اين تفاوت كه اين بار كار تغيير با مغلطه اي زيركانه راه خود را ادامه مي دهد.
البته اين قلم انكار نمي كند كه «خندوانه» سعي دارد در قالب طنز رفتارهاي صحيح اجتماعي را به مردم آموزش دهد اما اقداماتي از اين دست در چارچوبهاي مدني سازي غربي قابل تعريف است كه مدار آن كاملا از محور مخرب مورد توجه ما جداست و نمي توان آن را به عنوان دليل فايده بخش بودن «خندوانه» مطرح كرد.
ممكن است رامبد جوان به مردم بياموزد كه روزهاي شنبه در مترو بخندند اما سر ديگر ماجرا زنان و دختران مذهبي هستند كه با آموزه هاي «خندوانه» در بهترين حالت دچار اختلال در حسن و قبح جاري در الگوي رفتاري يك زن مسلمان مي شوند و در بدترين حالت آنچه رامبد جوان به آنان مي آموزد را به عنوان يك الگو ميپذيرند و در زندگي روزمره خود در محيط هاي عمومي به كار مي گيرند.
كاش «رامبد» هم مثل «منصور» فكر ميكرد!
«تغيير نرم» مقوله اي است كه اگر در «راديو هفت» با رواج موسيقي و ساخت فضاي هپروتي شبه روشنفكري براي مخاطب دنبال مي شد در «خندوانه» با نمايش زنان محجبه اي رخ ميدهد كه بيمحابا در كنار مردان كف مي زنند ، ترانه ميخوانند ، قهقهه ميزنند و در نهايت يك الگوي مخرب براي جامعه متدين براين مبنا مي سازند كه ميتوان مذهبي و چادري بود اما در انظار قهقهه زد ، با صداي بلند آواز خواند و كف زد.
در واقع به نظر مي رسد رفتن «راديو هفت» از سيما بيش از آنكه با تغييرات درخواستي سيماي جمهوري اسلامي ايران مرتبط باشد با ساختار شبه روشنفكري حاكم بر تفكر سازندگان آن مرتبط است كه آن را به شكل يك شبهايدئولوژي دنبال مي كنند. حال آنكه تحكم چنين فضايي بر افكار رامبد جوان از سوي مخاطب تيز بين احساس نمي شود.
برهمين اساس شايد مي بايست آرزو مي كرديم رامبد جوان هم به جاي آنكه روي زمين لودگي بازي كند مثل منصور ضابطيان تابع يك شبه ايدئولوژي روشنفكري باشد تا به جاي اعمال تغييرات مخرب ، ترجيح دهد برنامه پوچ خود را تعطيل كند.