به گزارش پایگاه عدالت خواهان"گاه باید بی پرده لب به سخن گشود تا افکار عمومی به ماهیت جریانهای فرصت طلب واقف شوند و به حقیقت اهداف پوپولیستی هر گروه و جریان انقلابی واقف شوند.
آنچه خواهد آمد بخشی از خون دلهاییست که دلدادگان به ولایت امر انقلاب اسلامی در دولت آقای احمدی نژاد مدعی عدالتخواهی خورده اند و اگر چنین نمی شد و این خون دلها نبود امروز تجربه ای برای افشاگری در قبال منحرفان و فرصت طلبان دنیا طلب در قالب نوشتار پدیدار نمی شد...
در آبانماه سال۱۳۸۹ و در اوج سرمای زمستان شهر ری با توجه به انتصاب افراد دارای حواشی اخلاقی در دولت آقای احمدی نژاد،واگذاری۳۸۰هکتار از اراضی باارزش جزیره ی آشوراده و تخلفات فرماندار دولت احمدی نژاد و همچنین تائید صلاحیت یکی از نمایندگان دارای سابقه ی فساد اخلاقی؛جانباز محمد خادملو مدیریت پایگاه عدالتخواهان حسب تکلیف شرعی با طلبه ی سیر جانی که بدلیل زمین خواری و فساد برخی مسئولین دولت احمدی نژاد در جوار حرم عبدالعظیم حسنی ع تحصن کرده بود همراه می شود و این دو بزرگوار با شجاعتی مثال زدنی و در شرایطی سخت علیه فساد آن زمان با نصب چادر(خیمه ای که در آن زمان خیمه ی عدالتخواهی نام داشت) در اوج سرمای زمستان اقدام به تحصنی طولانی مدت می نمایند!؟
این تحصن در آن زمان مورد استقبال قابل توجه دلسوزان انقلاب و برخی مسئولین انقلابی قرار می گیرد و از همه مهمتر در جریان این تحصن تشکلهای دانشجویی از سراسر کشور جهت گفتگو و تبادل نظر و بحث پیرامون مسائل به آنجا تردد می کردند و در آن فضا سخنرانی های داغ و آتشین جهت دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی و ضرورت عمل به فرمایشات امام راحل و رهبری معظم انقلاب را شاهد بودیم...
در آن مقطع و دقیقا در شب چله ی سال ۱۳۸۹عده ای آمدند و گفتند:فردی می خواهد به دیدار شما بیاید!؟تا اینکه فردای آنروز و در حوالی ظهر اعلام شد اسفندیار رحیم مشایی کسی است که بناست به دیدار شما بیاید!!؟
همانجا و قاطعانه طلبه ی سیرجانی و جانباز محمد خادملو به آمدن وی اعتراض می کنند و با قاطعیت می گویند:حاضریم آبدارچی احمدی نژاد بیاید ولی مشایی را هرگز نمی پذیریم!!!(باید توجه کرد مشایی به دنبال بهره برداری سیاسی و همراهی ظاهری با تحصن کنندگان بر آن شده بود تا به ملاقات تحصن کنندگان بیاید در حالی که اگر بنا بود با عدالتخواهی همراه شود چرا بعد از چند ماه و کلی سروصدا ی خبری دنبال ملاقات با تحصن کنندگان بود؟!) این تحصن ادامه داشت و در مقطعی جانباز خادملو تصمیم می گیرد بدلیل رفع مایحتاج و گرفتاری های خانواده که مدت ها بی کس مانده بودند عازم گرگان شود اما سرانجام با پیگیری ها و اعمال فشارهای فرماندار وقت بندر ترکمن در دولت احمدی نژاد بازداشت شده و روانه ی زندان می گردد در حالی که این رفتار تاسف بار در کمال نظارت جمشیدی و نوری دو معاون سابق سیاسی-امنیتی استانداری صورت گرفت!!! و این زندان رفتن در زمان دولت احمدی نژاد با شعار توخالی عدالتخواهی دو مرحله صورت می گیرد تا عدالت ساختگی احمدی نژاد و حامیانش بیش از پیش مورد ریشخند عدالتخواهان حقیقی قرار گیرد!!؟
بی تعارف و شجاعانه باید بگوئیم برخوردی که در سایه ی کمترین نقدها نسبت به دولت به ظاهر عدالتخواه احمدی نژاد با یک تحصن کننده انجام شد هرگز قابل مقایسه با برخوردی نبوده که با همین جانباز منتقد به دولت روحانی در سطحی تند و غلیظ تا به امروز شده است؟!باید به تصریح بگوئیم با وجود شدیدترین انتقادها نسبت به دولت روحانی تا به امروز و درج مطالبی انتقادی نسبت به رانتخواران و ویژه خواران دولتی در شرایطی که بیش از چهار سال از عمر دولت قابل نقد روحانی می گذرد هرگز برخوردی از جنس برخوردهای دولت شعاری احمدی نژاد توسط دولت و عوامل آن نظیر استاندار سابق گلستان با این جانباز جنگ تحمیلی نشده است و تا به این لحظه هرگز از زندان خبری نشده است و این نکته ای بود که لازم بود به تصریح و صادقانه ذکر شود!؟
(لازم است توجه شود جانباز محمد خادملو مدیریت این پایگاه که در زمان دولت احمدی نژاد به جرم عدالتخواهی!!! دو مرحله به زندان روانه شد خود دو دوره در ستاد احمدی نژاد مسئولیت داشت و صادقانه با وجود شرایط سخت اقتصادی و درمانی ناشی از مجروحیت در جنگ تحمیلی حتی اموالش را برای احیای گفتمان انقلاب اسلامی و حمایت از شعارهای دولت احمدی نژاد فروخته بود اما جنس عدالتخواهی دروغین احمدی نژاد و وابستگانش که امروز به روشنی حس می شود باعث شد تا این مدعیان دروغین عدالتخواهی این جانباز را بدون هرگونه تقوایی روانه ی زندان کنند!تا پوشالی بودن عدالت خود را عیان و آشکار نمایند.)
در جوار حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی ع...
و اما از آن بسط نشینی سالها می گذرد و بانیان تحصن آنروز امروز در همان مکان بسط نشین شده اند غافل از اینکه اهل بصیرت گویند:این کجا و آن کجا!؟
بلی آنروز در متن آن تحصن اخلاص بود نه سیاسی کاری و کسب منفعت مادی و امثالهم و امروز تحصن توسلی است برای کسب اعتبار سیاسی و دست و پا زدنی برای کسب اندکی قدرت سیاسی و بقای شخصیت های پوچ و دروغ پردازی که می خواهند جوانان را از لوای حق منحرف کنند جریانی که امروز حق را ابزاری برای اراده ی باطل کرده و واژه ی پوشالی عدالت و برابری را ابزاری برای مطامع و بهره برداری های سیاسی خود قرار داده اند!!!
و چه سخت است شناخت این جریان برای آنهایی که از عدالت خواهی ساختگی و دروغین این جماعت خون دلی نخورده اند و چه شیرین است بصیرت که انسان را از جهل و افتادن در دامان فتنه های رنگارنگ زمان رهایی می بخشد.
والعاقبه لا هل التقوی و الیقین
هیئت تحریریه ی پایگاه عدالتخواهان
انتهای پیام