شیخ حسن روحانی که طی مدت اخیر، عبارات و ادبیات خاص و بعضا تبلیغاتی را در دستور کار سخنرانی های خود قرار داده است، روز گذشته (شنبه) در در چهارمین جشنواره ارتباطات و فناوری اطلاعات عبارات عجیبی را مطرح کرد که بی تفاوتی نسبت به آنها از سوی تحلیلگران و رصدگران سیاسی، موجب خسارت هایی در آینده خواهد شد.
رییس دولت یازدهم، در یکی از جملات عجیب سخنرانی پرحرف و حدیثش گفت: "دوران پیامهای یکطرفه به سرآمده و کم کم به نقطهای میرسیم که جایی برای استبداد پیام نباشد و دیگر دوران رساندن پیام از طریق بلندگوهای یک طرفه، منبرهای یک طرفه، تریبونهای یک طرفه و سنتی به سرآمده است. امروز هر پیامی که در دنیا بازتاب وسیعتری داشته باشد پیام قویتر و تاثیرگذارتر است". (اینجا)
اگرچه توجه به تکنولوژی نوین و استفاده بهینه از آنها در راستای تبلیغ گفتمان اسلام ناب محمدی(ص) یک اقدام بسیار مهم و قابل توجه به حساب می آید، اما ادبیات به کار گرفته شده در سخنان روحانی، به ویژه در حوزه "منبر" که ابزار منحصر به فرد مکتب تشیع جهت انتقال پیام به صورت چهره به چهره است، و تضعیف این حوزه انحصاری، ابهاماتی را پدید آورد.
پیرامون این سخنان روحانی و توجه به این نکته که مبادا با تبلیغ یک نگاه متفاوت جهت دلخوشی افرادی خاص و البته معدود، در زمین بازی دشمنان ملت ایران بازی کرده و از امکانات و توانمندی های خود غافل شویم، گفتنی های بسیاری وجود دارد که در آینده بیشتر به آن خواهیم پرداخت اما با به عنایت به اینکه رییس دولت یازدهم خود را یکی از مریدان و رهروان خط امام خمینی(ره) می داند، تلاش شده تا در این نوشتار، به جای تحلیل و بررسی سخن وی، تنها دیدگاه پیرجماران در باب "منبر" مورد بازخوانی قرار گیرد.
به همین جهت و راستای ابهام زدایی از موضوع فوق، 21 جمله تاریخی از امام خمینی(ره) با کلیدواژه "منبر" و نقش، کارکرد و تاثیرات منابر در قبل و بعد از پیروزی انقلاب بر جامعه انتخاب شده است که در ادامه می آید و البته قبل از آن، ذکر چند نکته ضروری است:
الف) با توجه به گستردگی استفاده از عبارت "منبر" در کلام بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، تنها 21 جمله از آنها به عنوان گلچین انتخاب شده اند و قطعا علاقه مندان می توانند با رجوع به صحیفه نور پیرسفرکرده انقلاب، از سایر فرمایشات ایشان بهره مند شوند.
ب) در ادبیات امام خمینی(ره) توجه ویژه به مجالس روضه و منبرهای خاص آن، به شدت مشهود بود که تنها چندنمونه از آنها در جملات ذیل آورده شده است.
پ) بخشی از عبارات ذکر شده ذیل و جملات ذکرنشده ای که در صحیفه نور موجود است، متناسب با دوران سیاه طاغوت و رژیم منحوس پهلوی و البته توجه به بیدارنمودن مردم نسبت اتفاقات پیرامون آنها بوده است.
ت) از نکات جالب توجه در این بازخوانی، قرابت زمانی برخی جملات امام خمینی(ره) با این ایام است که در نزدیکی ماه رمضان قرار داریم، به نحوی که در پاره ای عبارات، از بایسته های اهل "منبر" پیرامون چگونگی سخنرانی هایشان در ماه مبارک رمضان سخن به میان آمده است.
ث) با عنایت به اینکه شیخ حسن روحانی، خود از منبری های باسابقه بوده و شنیدن عبارت فوق از جانب وی، موجبات تعجب و تامل را برانگیخته است، بازخوانی فرمایشات امام خمینی(ره) به جهت عدم سوءاستفاده بدخواهان از سخن رییس دولت منتشر می شود با این امید که ان شاءالله از کلام او، برداشت منفی کمتری صورت بگیرد.
1- خطای یزید این نبود که سیدالشهدا(ع) را کشته، این یکی از خطاهای کوچکش بود، خطای بزرگ این بود که اسلام را وارونه اش کرده بودند، و سیدالشهدا(ع) به داد اسلام رسید، سیدالشهدا(ع) اسلام را نجات داد. روضۀ سیدالشهدا(ع) برای حفظ مکتب سیدالشهدا(ع) است. آن کسانی که می گویند روضۀ سیدالشهدا(ع) را نخوانید اصلاً نمیفهمند مکتب سیدالشهدا(ع) چه بوده و نمی دانند یعنی چه؛ نمی دانند این گریه ها و این روضه ها حفظ کرده این مکتب را. الآن هزار و چهار صد سال است که با این منبرها و با این روضه ها و با این مصیبتها و با این سینه زنی ها ما را حفظ کرده اند؛ تا حالا آورده اند اسلام را. این عده از جوان هایی که اینطور نیستند که سوءنیت داشته باشند خیال می کنند حالا باید ما حرف روز بزنیم! حرف سیدالشهدا(ع) حرف روز است (یکشنبه 17 تير 1358) (اینجا)
2- مسجد و منبر در صدر اسلام مرکز فعالیتهای سیاسی بوده. جنگهایی که در اسلام می شده است بسیاری از آن از مسجد طرحش ریخته می شد یا از منبر حضرت امیر ـ سلام اللّه علیه ـ به حسب بعضی خطبه هایی که در نهج البلاغه جمع شده است، خطیب بزرگ و فخر خطباست، با آن خطبه های بزرگ مردم را تجهیز می کردند برای دفاع از اسلام. و همین طور دستورهای اخلاقی، دستورهای عقیدتی، و همه چیز، در این کتاب مقدس هست. مسجد جایی بوده است که از آنجا شروع می شده است به فعالیتهای سیاسی. منبر هم جایی بوده است که محل خطبه ها بوده است، خطبه های سازنده و سیاسی. مع الأسف تبلیغات زیادی از شاید قریب سیصد سال پیش از این شده است؛ یعنی از آن وقتی که غرب به اینجا راه پیدا کرده، و مطالعات در حال مردم شرق عموماً کرده اند و رسیدگی به اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی و اخلاقی مردم شرق آنها کرده اند...، همۀ این را اینها مطالعه کردند، و به آن نتیجه رسیدند که مسجد و محراب را و دانشگاه را باید به یک وضعی درست کرد که نتیجه نداشته باشد. یعنی آن نتیجه ای که اسلام از مسجد و منبر و از دانشگاه می خواهد حاصل بشود خنثی کنند (یکشنبه 27 خرداد 1358) (اینجا)
3- آزادی در حدود قانون است. اسلام از فسادها جلو گرفته. و همۀ آزادیها را که مادون فساد باشد داده. آنی که جلو گرفته فسادهاست که جلویش را گرفته است. و ما تا زنده هستیم نمی گذاریم این آزادی هایی که آنها می خواهند، تا آن اندازه ای که می توانیم، آن آزادی ها تحقق پیدا کند. شما آقایان هم حالا آزاد هستید؛ تشریف می برید در شهرها، در قرا، در قصبات، برای هدایت؛ ملتفت باشید که از این آزادی حسن استفاده کنید. خدای نخواسته سوءاستفاده نکنید. مردم را همه دعوت کنید به اینکه وکلای خودشان را بشناسند. علما برایشان معرفی کنند. آنهایی که آدمشناسند معرفی کنند که این سابقه اش چه بوده؛ دیروز در آن رژیم چه می کرده. حالا آمده البته تسبیح هم دستش ممکن است بگیرد و خیلی هم فریاد اسلام بزند، من ببینم دیروز چه جور بوده؛ چه جنایتهایی را کرده، یا اجازه داده. باید اینها را بشناسند. و علمای بلادشان به آنها معرفی کنند. اشخاصی که برای اسلام دلشان می تپد آنها را تعیین کنند. خداوند انشاءاللّه همۀ شما را موفق کند. و همه قرائت کنید، قدم بردارید، منبر بروید. همه چیز باسم ربک الذی خلق (پنجشنبه 07 تير 1358) (اینجا)
4- این مجالس را حفظ کنید. همۀ مجالسی که اجتماعات دینی است، اجتماعات اسلامی است، اینها اسلام را در قلوب ما زنده نگه می دارد. جماعات را حفظ کنید. جمعه را حفظ کنید. اعیاد اسلامی را، شعایری که در آن هست، حفظ کنید و مجالس عزا را با همان شکوهی که پیشتر انجام می گرفت و بیشتر از او، حفظ کنید و اهل منبر ـ ایّدهم اللّه تعالی ـ کوشش کنند در اینکه مردم را سوق بدهند به مسائل اسلامی و مسائل سیاسی ـ اسلامی. مسائل اجتماعی ـ اسلامی و روضه را دست از آن برندارید که ما با روضه زنده هستیم. (صحیفه نور، جلد 13) (اینجا)
5- اینکه می گویند که دیکتاتوری پیش می آید، نه این است که ندانند اینطور نیست؛ لکن اینها از اسلام متنفرند. اینها باید بفهمند این را که تا این محراب و منبر هست و تا این خطابه خوان ها و این اسلام و مسلمین و این بازار اسلام و این جوانان مسلمان هستند، نمی توانند کاری بکنند. اینها باید بفهمند این را که در خدمت رژیم سابق یا در خدمت ارباب های رژیم سابق دارند کار می کنند. اگر فهمیده هستند، از روی فهم می کنند، خائن هستند. و اگر چنانچه از روی بی اطلاعی و جهالت است، جاهل هستند (دوشنبه 30 مهر 1358) (اینجا)
6- در رژیم سابق همین مسائل بود و من راجع به این مسائل همیشه سفارش می کردم؛ مع الأسف غلبه داشتند و نمی شد. قبل از ماه رمضان ـ که از ماه رمضان آنها می ترسیدند: مردم مجتمعند و عبادت می کنند و منبر هست و محراب هست، اجتماع هست ـ یک مسئله ای پیش می آوردند اختلاف بیندازند (دوشنبه 31 ارديبهشت 1358) (اینجا)
7- اینطور است اسلام که اجتماعاتش اجتماعات سیاسی است در عین حالی که عبادت است. نماز جماعت را انسان خیال می کند خوب یک عبادتی است که با هم جمع می شوند و یک نمازی را می خوانند؛ لکن در این نماز جماعت ها مسائل سیاسی باید طرح بشود. یعنی آن کسی که هفته ای یک دفعه در منبر می رود و نمازجمعه می خواند و منبر می رود و خطبه می خواند، باید مسائل سیاسی مسلمین را در آنجا طرح بکند و بگوید؛ و آن چیزهایی که ـ مثلاً اشتباهاتی که ـ از دولتها واقع می شود، در آنجا طرح بشود و مردم را هدایت کند به هم زندگیاشان و هم مبدأشان و هم معادشان و هم چیزهایی که در زندگی لازم دارند (شنبه 20 آبان 1357) (اینجا)
8- اساس را باید حفظ بکنیم. اساس اسلام است، و جمهوری اسلامی با محتوای اسلامی. باید کوشش کنید تا حفظ بشود این مجالس و مجامع اسلامی را باید حفظ بکنید. هر دو جهت باید باشد. نه آنطوری که سابق بود و اصلش کاری به دستگاه ظلم نداشتند. آن هم با یک تبلیغاتی که شده بود. نه آنکه ما بیاییم نمازمان را بخوانیم، و برویم سراغ کارمان توی خانه مان بنشینیم؛ اهل منبر هم بروند و چهار تا کلمه روضه بخوانند، و فوقش هم چهار تا کلمه اخلاق بگویند و بروند تو خانه هاشان بنشینند. باید در مقابل ظلم، در مقابل ستم، بایستند (چهارشنبه 04 مهر 1358) (اینجا)
9- ملت ما قدر این مجالس را بدانند، مجالسی است که زنده نگه می دارد ملتها را. در ایام عاشورا زیاد و زیادتر و در سایر ایام هم غیر این ایام متبرکه، هفته ها هست و جنبش های اینطوری هست. اگر بُعد سیاسی اینها را اینها بفهمند، همان غربزده ها هم مجلس به پا می کنند و عزاداری می کنند، چنانچه ملت را بخواهند و کشور خودشان را بخواهند. من امیدوارم که هرچه بیشتر و هرچه بهتر این مجالس بر پا باشد. و از خطبای بزرگ تا آن نوحه خوان در این تأثیر دارد. آن که ایستاده پای منبر چند شعر می گوید و چند شعر می خواند با آن که در منبر است و خطیب است، اینها هر دو در این مسئله تأثیر دارند؛ تأثیر طبیعی دارند. گرچه خود بعضی اشخاص هم ندانند دارند چه می کنند، مِنْ حِیْثُ لا یَشْعُرْ (صحیفه نور، جلد 16) (اینجا)
10- چون ملت مبارز رمز پیروزی را یافته است، و با هوشیاری دریافته که بسیج عمومی از سنگرهای الهیِ مساجد و منابر و محافل دینی گردید، لازم است این سنگرهای اسلامی را حفظ نمایند. و در این موقع حساس سرنوشت ساز، که با ماه مبارک رمضان نیز مصادف است، باید اجتماعات در مساجد و محافل مذهبی هرچه بیشتر و با شکوهتر برپا شود، و اهل منبر و خطبای محترم به روشنگری و سازندگی هرچه بیشتر قیام و اقدام نمایند، و توطئۀ خیانتکاران و وابستگان به اجانب را خنثی نمایند، و نهضت اسلامی عظیم را حفظ نموده و به پیش ببرند؛ و ملت شریف با اجتماعات خود قطع طمع اجانب و مفتخوار را بنمایند (دوشنبه 18 تير 1358) (اینجا)
11- رژیم اسلامی اینطور است که افرادش از مسجدند. از مسجد نهضت می شد. و از مسجد می رفتند به میدان، به میدان جنگها. در جمعه ها که خطابه می خواندند، یا غیر جمعه که می رفت آن سردارشان منبر و صحبت می کرد، از آنجا راهشان می انداخت برای اینکه بروند مبارزه کنند. و یک همچنین روحیه، که از مسجد تحقق پیدا می کند، این دیگر نمی ترسد از اینکه حالا من بروم شاید چه بشود (یکشنبه 24 تير 1358) (اینجا)
12- علمای ایران ننشستند تا اینکه اول اجتماع پیدا کنند، بعد قیام کنند. علمای اسلام اول دعوت کردند مردم را و در هر فرصتی نترسیدند و در منبر و پایین و مسجد مردم را دعوت کردند تا قدرت پیدا کردند، شما هم همین کار را بکنید. می توانید. اگر خیال کنید نمی توانید، بدانید که نخواهید توانست. به خودتان تزریق کنید که می توانید، و بدانید که خواهید توانست (صحیفه نور؛ جلد 18) (اینجا)
13- این طایفه باید در منابر، در مساجد و هر جایی که مقتضی است، با مردم صحبت کنند و علاوه بر اینکه مسائل روز را می گویند، مسائل اخلاقی و مسائل اعتقادی و این مسائل تهذیب نفس را به مردم بگویند و مردم را هدایت کنند و مردم را به این مسائل اسلامی آشنا کنند و در آخر منبر روضه را بخوانند و زیاد بخوانند؛ دو کلمه نباشد (دوشنبه 04 آبان 1360) (اینجا)
14- دنیا بعد ادراک خواهد کرد که این پیروزی ملت ایران چه حجمی دارد. به همان حجمی که این پیروزی دارد و این مجاهدت، همان حجمی را که دارد، در ازایش مصیبتها هم باید حجمشان زیاد باشد. ما نباید متوقع باشیم که همۀ قدرتها را[که]دستشان را از منافعشان در اینجا و انشاءاللّه، در منطقه کوتاه کردیم و متوقع این باشیم که که هیچ صدمه ای به ما وارد نمی شود. ما نباید متوقع باشیم که با این همه پیروزی، ما همینطور سالم خواهیم ماند. ما همینطور روزمره، همانطوری که سابق بوده، حالا هم باید باشیم. تکلیف همۀ روحانیون، چه خطبایی که منبر تشریف می برند، یا ائمۀ جمعه و جماعت و هرکس که با مردم سروکار دارد و با آنها صحبت می کند، این است که وضعیت قیام حضرت سیدالشهدا(ع) را به مردم درست بفهمانند که قیام برای چی بود، چه بود و با چه عده ای قیام شد و با تحمل چه مصایبی آن قیام به آخر رسید ـ که به آخر نخواهد رسید (صحیفه نور؛ جلد 17) (اینجا)
15- آنکه می تواند تودهنی بزند آخوند است، آنی که با منبر و محرابش جلو توپ و تانک می ایستد آخوند است. اینها می خواهند این قوه را از شما بگیرند؛ اسلام هم که می خواهند بگیرند؛ قرآن هم که می خواهند بگیرند ـ همه را می خواهند بگیرند شما بشوید یک افراد مخلوع از خدا، خلع سلاح شده: نه خدا داشته باشید و نه امام داشته باشید و نه قرآن داشته باشید و نه موعظه چی داشته باشید و نه منبری داشته باشید و نه محرابی و نه آخوند؛ هیچی. پس چه بکنند؟ پس همین کارهایی که تا حالا کردند ادامه بدهند (یکشنبه 01 بهمن 1357) (اینجا)
16- اینها ضربه ای که از روحانیت خوردند از هیچکس نخوردند. برای اینکه می گویند ضربه ای را که دیگران هم زدند به ما، اینها وادارشان کردند. مسجدها مردم را وادار کرد. پس باید مسجدها را ما شروع کنیم بشکنیم. اینکه می آیند مسجدها را می خواهند خلوت کنند، و بیچاره جوانها و متدینین ما هم اشتباهاً به خطا می روند، این است که مسجدها کمکم امسال یک قدری ماه رمضانش کمتر باشد، سال دیگر یک خرده کمتر. بعد از ده سال، پانزده سال دیگر هیچی بشود. آنها عجله ندارند؛ به تدریج هرچه شد. شما باید هوشیار باشید که مسجدهایتان و محرابهایتان و منبرهایتان را حفظ کنید و بیشتر از سابق. شمایی که این معجزه را از مسجد دیدید، حالا باید بروید دنبال این مرکز معجزه، نه رها کنید او را (جمعه 20 تير 1359) (اینجا)
17- باید در همۀ منابر به این جوانهایی که گول خورده اند ـ از این منافقین و امثال آنها ـ نصیحت بشود، دعوت به حق بشود. باید آنها را فهماند که اینهایی که شما را دعوت می کنند که به ضدجمهوری اسلامی قیام کنید، اینها با اسلام بَدند؛ با اسم اسلام، می خواهند اسلام را از بین ببرند. اینها یک روز با مقاصد اسلامی همراه نبوده اند. اینها نهج البلاغه و قرآن را اسباب دست قرار دادند؛ برای اینکه نهج البلاغه و قرآن را از بین ببرند (دوشنبه 04 آبان 1360) (اینجا)
18- ما دیگر از توپ و تفنگ و سرنیزه، ترس و واهمه نداریم. ما مبلّغ هم به شهرستانها، دهات و قصبه ها فرستاده ایم تا به مردم حقیقت را بگویند و آنها را آماده کنند؛ و اگر احیاناً نگذارند وعاظ روی منابر حرف خود را بگویند، در منازل می روند و آنچه را باید بگویند، می گویند (یکشنبه 29 ارديبهشت 1342) (اینجا)
19- امروز روزی نیست که در خانه نشست و دعا خواند؛ روز مبارزه است. روزی است که دشمن به دین حمله می کند و ما باید در مقابل بایستیم؛ و من تا آخرین قطرۀ خونم می ایستم؛ و شما هم باید به همه بگویید و در منابر به مردم برسانید که خطر، دین را تهدید می کند (دوشنبه 08 تير 1343) (اینجا)
20- شما باید پست های خودتان را محکم نگه دارید. ائمۀ جماعت باید این مساجد را محکم نگه دارند، و خطبا باید منابر را محکم نگهدارند، و فقه را در حوزه های علمیه مثل قم و مشهد و امثال اینها و همینطور نجف باید فقاهت را حفظ کنند. حوزه ها باید حوزۀ فقاهت باشد. این حوزه های فقاهت بوده است که هزار و چند صد سال این اسلام را نگه داشته. این مشیْای بوده است که از زمان قدیم، از زمان ائمۀ هدی تا زمان ما، مشیْای بوده است که علمای ما داشته اند و آن حفظ فقاهت. نباید حالا شما فکر کنید که حالا که باید[در]امور سیاست هم ما دخالت بکنیم، پس به فقاهت کار نداشته باشیم. خیر، باید حوزه های فقاهت به فقه خودشان به همان ترتیبی که سابق بود هیچ تخطی نکنند. به همان ترتیبی که سابق تحصیل می کردید فقه و مقدمات فقه را[تحصیل کنید]، محکم فقاهت را حفظ کنند. و ائمۀ جماعت محکم مساجد خودشان را و ارشاد ملت را حفظ کنند. و خطبای ملت هم باید منابر خودشان را و موعظه های خودشان را و ارشاد خودشان را حفظ کنند. و در عین حال مراقب اوضاع مملکت خودشان باشند (جمعه 20 تير 1359) (اینجا)
21- من امیدوارم که همۀ آقایان در این ماه مبارک همتشان را صرف کنند به اینکه مردم را مهیا نگه دارند، و مردم را مجهز نگه دارند، و اسلام را با دست مردم نگه دارید و خودتان هم در مساجد، در منابر مردم را دعوت به صلاح بکنید، و دعوت به اینکه دنبال مسائل باشند، و بگویید به آنها که "فَاسْتَقِمْ کَما اُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ"، آنی که پیغمبر را نگران کرده است. الآن بدانید که اولیای خدا توجه دارند و نگرانند از اینکه خدای نخواسته، این ملت ما از این راهی که رفته است یک وقت خدای نخواسته سستی کند (صحیفه نور؛ جلد 17) (اینجا)