داوود سرخوش کیست ؟وی یک ضد انقلاب فراری بود که با چراغ سبز آقایان، طبق گزارش وزارت اطلاعات پس از هفده سال پناهندگی در سوئد به ایران برگشت و به فعالیت های اقتصادی نا سالم و رانتی پرداخت. به طوری که هزاران میلیارد ثروت به دست آورد، وی با جابر ابدالی شخصی که........
به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" ناگفته‌های پرونده محمدرضا رحیمی چه زمانی برملا می‌شود ؟
به نام خدا و برای رضای خدا
دیروز که احکام #عیسی_شریفی معاون قالیباف و #مهدى_جهانگيرى برادر معاون اول روحانی و رییس بانک گردشگری را شنیدم، ناخود اگاه به یاد رحیمی معاون اول احمدی نژاد که قربانی انتقام جویی قوه قضائیه آملی لاریجانی شد و برعکس تمام محاکمه های صورت گرفته از ابتدا و حتی قبل از محکومیت بارها نامش توسط آقای محسنی اژه ای در صدا و سیما بیان شد و اجازه دفاع به اون ندادند، افتادم .
کسی که به خاطر همین ظلم آقایان با شنیدن خبر اتهامش از اخبار بیست و سی، ابتدا مادرش سکته کرد و به رحمت خدا رفت و با روند ادامه دار این ماجرا همسرش هم طاقت نیاورد و ایشان هم قلبش ایستاد و فوت کرد و پس از اطلاع از این فاجعه بود که حضرت آقا به این رویه اعتراض کرد و فرمود : نباید خانواده کسی که مورد اتهام واقع شده آسیب ببینید و ...
اما محمدرضا رحیمی که بود و اتهامش چه بود ؟
رحیمی سالها جزو ارکان اصولگرایان بود که پست های بالایی در دولت های مختلف داشت، اما مشکلش از زمانی شروع شد که قبول کرد معاون اول محمود احمدی نژاد شود، وی قبل از قبول معاونت، رئیس دیوان محاسبات بود و اعتبار بسیار بالایی در بین مسئولین نظام داشت، هم زمان با معاونت، ایشان رئیس مبارزه با مفاسد اقتصادی شد و این آغاز رویارویی محمدرضا رحیمی با اشخاص و باندهای فاسد زرسالار شد .
نامبرده طبق اسناد، آن زمان کاشف فساد #کرسنت و #استات_اویل بود و پیگیری های وی در مورد زمین های مصادره ای برادران لاریجانی و بازگرداندن وام های میلیاردی حدود هشتصد نفر از ابر بدهکاران بانکی، کینه وی را به دل این جماعت عنود انداخت، به طوری که با باز کردن پرونده های مختلف سعی کردند که وی را از سر راه بردارند !
اما همه اتهاماتی که به او می زدند، اساس و پایه درستی نداشت، تا اینکه تنها اتهامی که به او چسباندند، متعلق به سال ۸۲ یعنی ده سال قبل که وی رئیس دیوان محاسبات بود، شخصی به نام #ابدالی توسط استانداری به وی معرفی شد، برای کمک به هزینه انتخابات کاندیداهای مجلس که کل مبلغی که ابدالی داده بود، حدود یک میلیاردتومان بود و رحیمی اصلاً این شخص را نمی شناخت و معرفی شده توسط آقایان بود .
خیلی از نمایندگان باشرف مجلس همان زمان اعلام کردند که مبلغ پنج تا ده میلیون جهت هزینه انتخابات دریافت نمودند و این موضوع دستاویزی شد برای محکومیت رحیمی و اتهام دادن رشوه و خیلی ها هم در کمال ناباوری پشت او را خالی نمودند تا گرگ های گرسنه ای که توسط او گزیده شده بودند، او را بدرند !
آیا می دانستید اولین کاشف فساداکبر طبری ، رحیمی بوده است ؟
چندی پیش خبری در برخی گروه های شبکه های اجتماعی منتشر شد که با شکایت #طبری حکم شش ماه زندان به زندان محمدرضا رحیمی معاون اول دولت دهم در سال 1394 اضافه شده است !
موضوع از آنجا تاسف بار است که اکبر طبری خود زمانی از مقامات ارشد قوه قضائیه در دوره آملی لاریجانی بوده و اکنون به دلیل مفاسد بسیار در چنگال قانون گرفتار است !
حالا کاشف به عمل آمده است دلیل اضافه شدن شش ماه زندان برای آقای رحیمی معاون اول دولت دهم بدان خاطر بوده که وی در حالی که در زندان بوده نخستین بار فساد گسترده اکبر طبری را به بازرسان قوه قضاییه خبر داده است !
داستان از آنجا آغاز شد که رحیمی در فراز و فرود خود در دولت #احمدی‌نژاد قربانی تسویه حساب های سیاسی شد تا به جرم سماجت در مبارزه با مفاسد اقتصادی در ستادی که ریاستش را بر عهده داشت، برای مبارزه با آنچه که فساد می نامید، عاقبت خود در حلقه آنها گرفتار و راهی زندان شد و با شانتاژ و پروپاگاندای رسانه ای آبرویش را بردند !
در چنین شرایطی اگرچه رحیمی نه هیاهو کرد و نه تهدید به افشاگری و با آنکه محکومیت خود را ظالمانه میدانست اما بی سروصدا محکومیت خود را گذراند و هرگز کلامی که مستمسک کانالها و گروه های معاند قرار بگیرد، از دهانش خارج نشد، پرونده این ظلم به نظر امام جامعه می رسد و ایشان دستور آزادی نامبرده را صادر می نمایند، که همان کسانی که او را به حبس کشیده بودند سند آزادی او را بعد از مدتی به دلیل آنچه «رفتار و اخلاق خوب» خواندند امضاء کردند !
اما در میانه همین دوره است که فردی به نام (س) از دادیاران و بازجویان ادواری زندان در روزهایی که رحیمی قرار بود آزاد شود، شبانه به زندان و سراغ رحیمی در سلول انفرادی او می رود تا به استنطاق او بپردازد و این جاست که گویا رحیمی خسته از این اتهامات و ملول از فشار بازجویی های بی نتیجه و مکرر با عصبانیت می‌گوید که اگر به راستی قصد مبارزه واقعی با فاسد و عاملان آن را دارید، چرا به سراغ قاضی #قاسم_زاده و #اکبر_طبری و ... نمی روید ؟
جناب (س) صدای رحیمی را ضبط و از سلول انفرادی رحیمی که خارج می شود، و یک راست به دفتر #دولت_آبادی می رود و ماجرا را فوراً به اطلاع دولت آبادی #دادستان_وقت_تهران می رساند و دولت آبادی نیز در اقدامی زشت و شگفت آور اظهارات رحیمی را به اطلاع اکبر طبری و قاسم‌زاده و ... رسانده و از آنها میخواهد که علیه او طرح شکایت کنند.
شکوائیه از رحیمی به دلیل افترا و نشر اکاذیب به قضات و کارگزاران قوه قضاییه فی الفور تنظیم و پرونده ای تشکیل می شود و به سرعت مورد رسیدگی قرار می‌گیرد و ناجوانمردانه ضمیمه پرونده دیگر می‌شود که چهارسال قبل از آن در موضوع دیگری و برای متهمین دیگری تشکیل شده بودند !
نتیجه آنکه رحیمی به جرم افتراء و نشر اکاذیب به قاسم‌زاده و اکبر طبری، آنهم در خلوت سلول انفرادی به مستنطق، به 6 ماه زندان دیگر محکوم می شود، تا یکی از عجیب ترین احکام تاریخ قضایی ایران شکل بگیرد !
جناب (س) به این کار هم رضایت نمی دهد و در اقدامی ناجوان مردانه ساعت دوازده شب به خانه رحیمی به بهانه پیدا کردن اسناد هجوم می برد و در یک جنایت دیگر ، دختر رحیمی از ترس دچار حمله قلبی شده و راهی بیمارستان می شود !
حالا اما تشت رسوایی این جماعت از بام افتاده و با ورود آیت الله رئیسی به قوه قضا خانه سست رانت خواران و مفسدان اقتصادی به لرزه افتاده است.
اکبر طبری که روزگاری همه کاره دفتر ریاست بود به جرم تبانی های گسترده و زد و بند و رشوه‌های بسیار و اعمال نفوذ فراوان با حمایت لاریجانی ها بود، در پرونده‌های قضایی خود در زندان افتاده و بیژن قاسم زاده نیز که روزگاری برای رسانه‌ها و سیاستمداران شاخ و شانه میکشید به همان دلیل و هم دستی با اکبر طبری از مقام قضایی تعلیق و در زندان است .
جناب #قاضی_منصوری نیز ظاهراً کشته شده و برخی دیگر اخراج شده اند.
اکنون این سوال جدی مطرح است که ناگفته‌های پرونده رحیمی چه زمانی برملا می شود ؟
و آیا همین اتهام محمدرضا رحیمی به عنوان نمونه‌ای از بی عدالتی های گذشته اعاده دادرسی خواهد شد و عدالت علوی شکل می گیرد ؟
آیا همه ابعاد اقدامات طبری ازجمله در خصوص مرگ مشکوک داوود سرخوش در زندان بررسی و رازگشایی خواهد شد ؟
داوود سرخوش کیست ؟
وی یک ضد انقلاب فراری بود که با چراغ سبز آقایان، طبق گزارش وزارت اطلاعات پس از هفده سال پناهندگی در سوئد به ایران برگشت و به فعالیت های اقتصادی نا سالم و رانتی پرداخت. به طوری که هزاران میلیارد ثروت به دست آورد، وی با جابر ابدالی شخصی که به رحیمی برای کمک مالی به ستاد اصولگرایان معرفی شد، شریک بود و ابدالی او را چندین بار به بهانه اینکه برای انتخابات پول لازم است و هزینه دارد، به اسم علی لاریجانی و باهنر او را تیغ زده بود که اسنادش موجود است .
این شخص بعدها با فشار این اقایان مجبور شد که به بازپرسی بیاید و علیه آقای رحیمی شهادت دروغ بدهد که به رحیمی برای انتخابات پول داده، در حالی که پولی که به انتخابات کمک شده بود را شخص ابدالی که از جانب استانداری معرفی شده بود، پرداخت نموده و تمسخرآمیز اینکه همین شخص در زمان ریاست آقای رحیمی بر دیوان محاسبات و دوره معاون اولی حداقل سه مرتبه نامش جزو بدهکاران کلان بانکی به وسیله آقای رحیمی به بانک مرکزی و قوه قضائیه معرفی شده بود !
بعدها که وی به بهانه تخفیف در مجازات از این اشخاص فریب خورده بود، در زندان پشیمان گشته و از رحیمی طلب حلالیت کرد و شرح ماوقع را توضیح داد، هرچند پس از مدتی به طرز مشکوکی در همان زندان فوت می کند !
این متن را برای کسانی نوشتم که ناجوانمردانه و نادانسته و بدون تحقیق در این فضا علیه رحیمی نوشتند و به او ظلم کردند و خواسته و ناخواسته عمله ظلم شدند !
خدا آخر و عاقبت همه مارا ختم به خیر کند !
والسلام و من اتبع الهدی
امیررضا آل حبیب
