به گزارش عدالت خواهان"چند روز قبل فائزه هاشمی با فریبا کمالآبادی، از رهبران زندانی جامعه بهایی که به تازگی به مرخصی آمده است، دیدار کرد.
فائزه هاشمی یک چهره و شهروند معمولی در ایران محسوب نمی شود؛ وی یک متهم امنیتی و سیاسی بوده که اظهارات علنی او بر علیه نظام تاکنون بارها مورد سواستفاده عوامل داخلی و خارجی دشمنان نظام قرار گرفته است.
دختر آقای هاشمی علاوه بر انتصاب به هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس تشخیص مصلحت نظام و یکی از چهره های با سابقه در جمهوری اسلامی، خود در حال حاضر یکی از اصلی ترین چهره های حزب کارگزاران – به عنوان نیمی از بدنه سیاسی و اجرایی دولت یازدهم- و از فعالین موثر فتنه و کودتای 88 و همچنین از چهره های مخالف برخی نهادها و سیاست های اصولی جمهوری اسلامی و همچنین از چهره های مورد توجه رسانه های ضد انقلاب محسوب می شود.
این ویژگی های سبب می شود که تحرکات وی را در عرصه سیاسی و افکار عمومی نباید ساده انگارانه و بدون ملاحظات خاص این گونه شخصیت ها محاسبه کرد.
ضمن اینکه سابقه برخی از اعضای خانواده هاشمی رفسنجانی نیز نشان می دهد که نمی توان دیدار فائزه هاشمی با سرکرده های بهائیان را یک دیدار معمول و تشریفاتی قلمداد کرد.
از سوی دیگر این قبح شکنی مذهبی در قامت یکی از چهره های اصلاح طلب – که اصرار دارند بخش جداناپذیری از جمهوری اسلامی هستند- شاید یکی از بی سابقه ترین قبح شکنیهای مذهبی در طول سالهای اخیر یک چهره سیاسی محسوب می شود.
با این وجود آیا دیدار فائزه هاشمی را می توان با بهائیان یک دیدار معمولی و تشریفاتی قلمداد کرد؟
بررسی سابقه پیوند چهره های اصلاح طلب که از مخالفت و خدشه به برخی اصول جمهوری اسلامی ابایی ندارند با گروهک های همچون بهایی ها نشان می دهد که این دیدارها و روابط هیچگاه یک طرفه باقی نمانده است.
کافیست که نگاهی به عملکرد برخی شبکه های منتصب به بهایی ها همانند بی بی سی فارسی یا شبکه من و تو در سالهای اخیر انداخته شود تا نشان دهد این شبکه ها چگونه در جایگاه حامیان تمام قد این چهره ها به صحنه طرفداری از آنها در برابر اصول جمهوری اسلامی و یا نهادهای اصلی انقلاب آمده اند.
بنابراین این ارتباطات تنها به دلجویی و میهمانی رفتن در این سالها خلاصه نشده و دو گروه به نحوی با هم پیوند و اتحاد پیدا کرده اند که به حامیان یکدیگر در داخل و خارج از کشور تبدیل شده اند.
همچنانکه فائزه هاشمی، در توجیه دیدار با خانواده بهایی ضدانقلاب نیز گفته است: «نگاه من به این موضوع نگاه حقوق بشری است که آنها هم باید مثل شهروندان دیگر کامل از حقوق اولیه شهروندی برخوردار باشند که متاسفانه از کمترین حقوق برخوردار نیستند. نگاه من به موضوع بهاییها موضوع حقوق بشر است و این که حالا من مسلمانم و آنها بهایی هستند و یا اینکه اصلا کدام دین خوب است و کدام دین بد است، این بحثها نیست. موضوع حقوق بشر است و این که به هرحال یکسری اقشار در جامعه ما متاسفانه از حقوق اولیهشان برخوردار نیستند، از جمله بهاییها و این خوب نیست. اسلام هم با این تبعیض موافق نیست. ما احادیث و آیات فراوانی در این خصوص داریم. توصیه حضرت علی(ع) به مالک اشتر را داریم که میفرماید حقوق آنهایی که در دین با تو مشترک نیستند هم باید رعایت شود. این رفتار رفتار اسلامی نیست که متاسفانه ما در جمهوری اسلامی شاهد آن هستیم.»
بنابراین صورت مسئله این اتفاق در اصل دیدار، فائزه هاشمی به عنوان یکی از چهره های موثر فتنه 88 با فریبا کمالآبادی یکی از 7 عضو شورای رهبری بهاییان در ایران است. به همین دلیل این دیدار تنها یک میهمانی و دیدار تشریفاتی نیست و یک دلجویی ساده باقی نخواهد ماند.
اما چند پرسش مهم دیگر باقی می ماند که به نظر می رسد باید دستگاه های امنیتی پاسخ های ان را به افکار عمومی بدهد:
الف: آیا همانند فتنه 88 اینک در کشور فضای سیاسی فرآهم شده که از طیف ها، گروه ها و شخصیت های منتقد تا ضدانقلاب قرار است در کنار هم یکبار دیگر قرار بگیرند و جبهه جدیدی گشوده یا بازسازی شود؟
ب: دیدار یک چهره ساختار شکن با عواملی که ارتباطشان با سرویس های امنیتی اثبات شده، به چه میزان ارزش اطلاعاتی داشته و قرار است خروجی این دیدارها چه شود؟
ج: آیا قبح شکنی مذهبی دیدار با سرکرده های بهایی آنهم با تکیه به کلید واژه طراحی های دستگاه امینتی غرب – حقوق بشر – برای فشار به انقلاب اسلامی؛ آغاز یکسری دیداری ها و قبح شکنی های دیگر در داخل کشور خواهد بود؟
د: شکستن برخی خطوط قرمز مذهبی توسط یک چهره سیاسی در سپهر اجتماعی و مذهبی ایران چه تاثیر درازمدت و میان مدتی خواهد داشت؟ دستگاه امنیتی در یک نظام مذهب پایه دقیقا چه رفتاری با اینگونه اقدامات در راستای صیانت از نظام باید انجام بدهد؟