به گزارش پایگاه عدالت خواهان"این شعر بسیار پر معنا حکایت این روزهای دولت حسن روحانی است. البته رهبر معظم انقلاب و دلسوزان و بقول آقایان دلواپسان انقلاب اسلامی تقریبا همگی آمادگی خود را برای کمک به دولت در برابر سیستم یکدست و باطل نظام حاکمه آمریکا که از استراتژِی مداخله اوبامایی به استراتژی فشار ترامپی تغییر جهت داده اعلام کرده اند لاکن هنوز نمی توان به قطع و یقین به ظهور رسیدن این وحدت رویه را در میدان عمل با این تیم اقتصادی و سیاسی دولت باور داشت شاید شما خواننده گرامی هم این سئوال و علامت تردید را داشته باشید.
بنا بر این گزارش نمی دانیم درست فکر کرده ایم یا نه اما اگر آن ادله ایی که ما می خواهیم در اینجا ردیف کنیم همانی باشد که شما فکر کرده اید پس به یک زبان مشترک در این موضوع دست یافته و دیگر پیش بینی نزدیک به یقین زیاد دور از ذهن نخواهد بود. البته امیدواریم که دولت حسن روحانی مصداق شعر یاد شده نباشد اما اجازه دهید دلایل خود را بیان کنیم و ببینیم که آیا این دلایل با شاکله دولت او همخوانی دارد یا خیر:
1- حسن روحانی اصولا اعتقادی به ترمیم کابینه ندارد. به این معنی که در طول عمر 5 ساله و اندی دولت های یازدهم و دوازدهم ندیدیم و نشنیده ایم که رئیس دولت راسا اقدام به ترمیم کابینه کند و اگر هم وزیر و یا مسئولی جابجا شده است با روش قانونی و از گذر اختیارات مجلس شورای اسلامی بوده است.
2- روحانی و تیم مشاوران وی فضای رسانه ها را فضایی یک طرفه دانسته که فقط باید در جهت تعریف و تمجید از کارهای ناکرده دولت حرکت کند در غیر این صورت لیست بلند و بالایی از القاب را نثارش کرده اند و منتقدان را به وسیله پتک " آرای انتخاباتی و مظلوم نمایی " وادار به سکوت کرده اند.
3- اعتقاد به نوعی شخصیت "کاریزمایی" نسبت به طبقه خاص خود که دو ویژگی مشخص را در مواضع و عملکردهایش برای خود قائل است: اول اینکه کارهایش همه از روی منطق و استدلال بوده و دیگر نظرات را در آن راهی نیست و دوم اینکه اصولا خود را مبرا از هرگونه اشتباه و به تبع آن عذرخواهی می دانند. اگر خواننده گرامی در طول عمر سیاسی دولت های یازدهم و دوازدهم توانستید یک "عذرخواهی" را برای تمام مواضع و عملکردهای غلط و اثبات شده آنان ببینید ما نیز دیده و شنیده ایم. خبرنگار و یا دوربینش کتک نخورند و پرتاب نشوند عذر خواهی پیشکش.
4- اعتقاد کامل به غرب و غرب گرایی و تعامل با غرب خصوصا کشورهای عضو ناتو و هم پیمان آمریکا و اروپا. اعضای این دولت چه در میان ورزا و یا خانواده و فرزندان ایشان نمی شود فردی را پیدا کرد که دارای صبغه "طبقه متوسط و متوسط به پایین" بوده باشند. خانواده این دولت آنقدر که راه های آمریکا و اروپا را می شناسند شاید با موطن خود آشنایی نداشته باشند و امروز نیز یکی از اهرم های ترامپ و محور مهمی از عملیات روانی غرب بر علیه ایران آقازاده های مسئولان ایرانی و سرمایه های ایشان در آمریکاست.
5- و بالاخره امروز تلاش و امید ما به اتحاد و وحدت و همراهی "راه" با کسانی است که در چند سال گذشته ضمن دارا بودن خصوصیات چهار گانه فوق الذکر در بزنگاههایی مانند: برجام، سبد کالا، بازار ارز و طلا، پرورش مدیران رانت خوار و نجومی خوار، مختلسین صندوقهای مختلف مالی، رها شدگی قیمت ارزاق و کوچک شدن سفره های خانوار ایرانی و.... امتحان بسیار بدی داده و مردود شده اند حال بنظر اتحاد و همراهی با این افراد که اصولا با طبقات عامه مردم بیگانه اند به خواسته ایی محقق شده دور از ذهن می آید؟
اقتصاد مقاومتی، تکیه بر توان تولیدات داخلی، باور داشتن توان نخبگان داخلی، و...از طرح های بزرگی است که از توان این دولت خارج است و اصولا اعتقادی هم به آن ندارد. وقتی " رمز عملیات تعامل همه جانبه حتی در آب خوردن برجام" باشد دیگر جایی برای اقتصاد مقاومتی نخواهد ماند و اگر هم جلساتی برگزار گردد و مورد تاکید قرار گیرد بیشتر به یک شوخی می ماند تا واقعیت و مردم هم باور نخواهند کرد که نکرده اند.
در مجموع کاری که در 5 سال گذشته انجام نشد در سه سال باقی مانده قطعا توان اجرا نخواهد داشت. بنظر می آید که ما ملت کارهایی را از کسانی می خواهیم که اصولا در فرهنگ لغات روزانه شان با آن بیگانه اند پس بنظر می آید دولت حسن روحانی خود به تنهایی بار مسئولیت اقدامات بی فرجامش را با حامیان اصلاح طلبش نمی دهند بلکه این ملت اند که بیشتر گرفتار می شوند. منتقدان دولت هم اگر ساکت باشند دولت بدون استراتژی امروز در حال دست و پا زدن برای یافتن جریانی است تا تمام تقصیرها را به گردن آنها بیندازد دولت حسن روحانی همه چیز را می دانست و اگاهی داشت و اگاهانه و علیرغم وجود هشدارهای فراوان و حتی گریه های برخی از نمایندگان مجلس پای در گرداب برجام آمریکایی و اروپایی گذاشت لذا بگذارید و بگذاریم که "آن کس که راه داند و بیراهه می رود بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش."
رضا احمد زاده