به گزارش پایگاه عدالت خواهان"وزیر امور خارجه دولت دوازدهم شب گذشته- 22 شهریور 96- برای پاسخگویی به اظهارات دونالد ترامپ در برنامه نگاه یک شبکه اول سیما حاضر شد. گفتوگوی تفصیلی محمد جواد ظریف دارای نکاتی بود که پرداختن به آن میتواند به شناخت بهتر نقاط ضعف دیپماسی دولت منجر شود و از سویی دیگر نیز در تکمیل تجربه تاریخی ملت نیز موثر واقع شود. به همین خاطر درنظر داریم که در سلسله گزارشهایی به نقد این سخنان بپردازیم.
به گزارش پایگاه عدالت خواهان" یکی از ادعاهایی که شب گذشته توسط محمد جواد ظریف مطرح شد آن بود که برجام براساس بیاعتمادی به طرف مقابل نوشته شده و مذاکره کنندگان از همان ابتدا نیز به دولت آمریکا اعتماد نداشتند. وزیر خارجه در اینباره میگوید:
مذاکرات ما دو نکته را نشان داد، یک نکته اینکه ما همه مقررات را در برجام دیده بودیم نشانگر این واقعیت بود که ما از ابتدا به دولت آمریکا اعتماد نداشتیم و برجام براساس اعتماد تدوین نشده بود، بلکه براساس بی اعتمادی تدوین شده بود و این موضعی بود که از ابتدای مذاکرات مسئولان ایران از جمله رهبری بر این تأکید داشتند که آمریکا قابل اعتماد نیستند.
محمد جواد ظریف در ادامه نیز میگوید:.
از ترامپ شنیدید که آمریکاییها بسیار از آن نکات عصبانی هستند و نکاتی هم دارد که مورد علاقه ما نیست، اما همان نکاتی که در آن درج شده با رعایت، دقت و ریز و براساس بی اعتمادی نوشته شده و سند مستحکمی است که به این راحتی نتوانستند از آن عدول کنند.
واقعیت از چه قرار است؟
برای سنجیدن این مسئله که مذاکره کنندگان کشورمان به طرف آمریکایی بیاعتماد بوده و برهمین مبنا نیز مذاکره کردند باید به متن برجام رجوع کرد. عقل سلیم حکم میکند که در صورت وجود بیاعتمادی به طرف مقابل، تیم مذاکره کننده دولت باید مکانیزمهایی در توافق هستهای تعبیه میکرد تا در صورت نقض عهد طرف مقابل بتواند دربرابر آن مقابله به مثل نماید. اما اگر حتی یکبار هم متن توافق هستهای را خوانده باشیم متوجه میشویم نهتنها هیچ راهکاری برای مقابله با بدعهدیهای طرف مقابل در متن برجام وجود ندارد بلکه تنها با ادعای یک طرف تمامی تحریمها علیه ایران بازمیگردد. این داستان زمانی طنزآلودتر میشود که مطابق با بند 36 و 37 حتی اگر ایران نیز نسبت به نقض عهد طرف مقابل بخواهد به کمیسیون مشترک برجام شکایت کند تمامی تحریمها برمیگردد.
در همین راستا مطابق با بند 36 و 37 برجام اگر ایران معتقد باشد که طرف مقابل تعهدات خود را انجام نداده است و طرف مقابل نیز این موضوع را نپذیرد ایران میتواند به کمیسیون مشترک شکایت کند. اعضای این کمیسیون شامل نمایندگان 5+1، اتحادیه اروپا و ایران هستند. همانطور که مشخص است ترکیب کمیسیون مشترک در خوشبیانهترین حالت و در صورتی که چین و روسیه نیز با ایران همراه باشند بازهم 5 به 3 نفع طرف مقابل است چرا که اگر آمریکا ناقض توافق باشد امکان اینکه سه کشور اروپایی و اتحادیه اروپا به نفع ایران رای دهند بسیار پائین است.اگر کمیسیون مشترک اعتراض ایران را رد کند ایران میتواند شکایت خود را به هیات وزیران ببرد که اعضای آن شامل شامل 6 وزیر از کشورهای 5+1، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و وزیر خارجه ایران است. در این مرحله نیز بسیار بعید است که نظر ایران تامین شود. در این صورت ایران باید به شکایت خود را به شورای امنیت ببرد و این شورا قطعنامهای را با این عنوان که « برداشته شدن تحریمها تداوم یابد» رایگیری میکند. در اینجا اگر آمریکا و یا هر کدام از کشورهای دارای حق وتو این قطعنامه را وتو کنند تمامی تحریمها به شکل خودخودکار بازمیگردد و برداشته شدن تحریمها تداوم پیدا نمیکند. در واقع به جای رسیدگی به شکایت ایران تمامی تحریمها علیه ایران بازمیگردد.
جالب است بدانیم که وجود همین بند عجیب و غریب در برجام که سراسر به نفع طرف مقابل باعث شده که تاکنون ایران نتواند در برابر نقض عهد طرف مقابل و وضع تحریمهای جدید هستهای از جانب آمریکا به احقاق حق خود بپردازد. در دو مورد نیز حتی ایران مجبور به بازپس گرفتن شکایت خود از این کمیسیون شده است. لذا روشن است که در برجام هیچ مکانیزمی برای مقابله ایران با نقض طرف مقابل دیده نشده است.
از این بدتر این است که تیم مذاکره کننده کشورمان برخلاف نهی صریح رهبر انقلاب آژانس بینالمللی انرژی هستهای را به عنوان ناظر بر روی اقدامات خود میپذیرند در حالی که این نهاد هیچ گونه نظارتی بر طرف مقابل ندارد. در واقع یعنی در توافق هستهای هیچ مرجعی برای نظارت بر اقدامات طرف آمریکایی وجود ندارد. از همین رو است که شاهد آن نقض عهدهای مکرر آمریکا پس از اجرای برجام هستیم.
سومین مسئلهای که نشان از خوشبینی تیم ایرانی به طرف مقابل است و خلاف صحبتهای محمد جواد ظریف را نشان میدهد سرنوشت توانمندیهای هستهای کشورمان است. در واقع طبق یک قاعده عقلانی حال که به لحاظ حقوقی در متن یک قرارداد مکانیزمهای مقابله با نقض عهد طرف مقابل تعبیه نشده است باید توانمندیهای هستهای ایران در وضعیتی قرار میگرفت که در حکم یک عنصر بازدارنده تلقی میشد.
در مثالی ساده میتوان گفت اگر بجای بتن ریختن در راکتور اراک در برابر توقف موقت تحریمها، تاسیسات اراک موقتاً از کار متوقف شده و تحت نظارت آژانس قرار میگرفت امروز آمریکا قادر نبود که هر روز تحریم جدیدی وضع کند چرا که در آن صورت ایران میتوانست ظرف 24 ساعت مجدداً شروع به راهاندازی تاسیسات اراک نماید. اما تیم مذاکره کننده ایرانی متاسفانه در برجام پذیرفت که تاسیسات اراک که راکتوری را براساس دانش خود ساخته بود و در صورت راهاندازی سالانه 9 تن پلوتونیم تولید میکرد اولا: قلب راکتور اراک خارج و کانال های آن چنان با بتُن خاص باید پُر شود که قابل استفاده برای مصارف هسته ای آینده نباشد (ص20 بند3)، ثانیا: ایران حق نگهداری حتی یک گرم سوخت مصرف شده را در خاک خودش ندارد و تمامی سوخت های مصرف شده تمامی راکتورهای حال و آینده ای که ملت ایران تا ابد خواهد ساخت را به خارج می فرستد (ص8بند11 و ص23بند17)، ثالثا: ایران غیر از راکتور آب سنگین که غربی ها بجای راکتور آب سنگین نابودشده قرار است در ایران بسازند، تا ابد حق داشتن راکتور آب سنگین دیگر را ندارد (ص23بند16) و رابعا: ملت ایران حق انجام بازفرآوری و حتی دانش بازفرآوری و تحقیق و توسعه در زمینه آن را تا ابد نخواهد داشت (ص24بند18).
این مسئله تنها یک نمونهی ساده از وضعیت فعلی تاسیسات هستهای ایران است، به سایر موارد نیز اگر رجوع کنیم به نتیجه مشابهی دست پیدا خواهیم کرد. تمامی این موارد نشان از یک نتیجه ساده میدهد و آنهم اینکه برخلاف صحبتهای محمد جواد ظریف تیم مذاکره کننده ایرانی با اعتماد کامل به طرف مقابل متن برجام را نگاشته است چرا که اولاً: هیچ مکانیزمی برای مقابله ایران با نقض عهد طرف مقابل وجود ندارد ثانیاً تنها با ادعای یک عضو برجام تمامی تحریمها علیه ایران برمیگردد ثالثاً با جوانمرگ کردن صنعت هستهای کشور متناسب با متن برجام، در خارج از توافق نیز مکانیزمهای بازدارنده مناسبی برای مقابله با طرف آمریکایی وجود ندارد.
به همین جهت بنظر میرسد که آقای ظریف بجای شعارهای رسانهای به ملت ایران اعلام نماید که اولاً دقیقاً کدام قسمت از مذاکرات حاصل رویکرد بیاعتمادی تیم ایرانی به آمریکا بوده است. ثانیاً مناسب است که وزیر خارجه کشورمان به شکل آشکار اعلام کنند متناسب با رویکردی که خود آن را بیاعتمادی به طرف آمریکایی میخواند در حال حاضر در برابر اعلام عدم پایبندی ایران به برجام از جانب آمریکا و پاره کردن قطعنامه 2231 و برجام توسط طرف آمریکایی با وضع و اجرای مادر تحریمها – HR3364- تیم ایرانی چه اقدامی میتواند انجام دهد. ثالثاً مناسب است که آقای ظریف نظر خود را درباره این بخش از صحبتهای رهبر معظم انقلاب در خرداد ماه امسال اعلام کنند؛ چنانکه ایشان در جمع مسئولان نظام میفرمایند:
ما یک جاهایی اعتماد کردیم به دشمن، ضربه خوردیم؛ با اینکه میتوانستیم اعتماد نکنیم، با اینکه گمان نمیکردیم اعتماد کنیم، امّا کردیم. این اعتماد کردن به دشمن و به وعدهی دشمن، به ما ضربه میزند؛ اینکه ما استبعاد(۱۲) کنیم که «نه، بعید است اینکه گفتهاند عمل نشود»، این درست نیست. آنوقتی که بحث کارِ با بیگانگان است، باید با دقّت تمام روی جزئیّات تکیه کرد و ملاحظه کرد و وسواس به خرج داد و احتیاط به خرج داد. نباید به اینها اعتماد کرد.