هر بار که فریادمان در راستای مطالبه گری و دفاع از منافع مردم و خودکامگی شهردار به هوا بلند شد، عده ای بر طبل سفسطه کوبیدند و بر چسب تندروی و مخالفت با توسعۀ گرگان را به پیشانی مان چسباندند. شلیک هجمه های رسانه ای و تبلیغی شهرداری که به ظاهر اهل توسل به رسانه ها و مصاحبه نیست با باروت هایی که از کیسۀ بیت المال پشتیبانی می شد، یکی پس از دیگری بر سر مان فرود آمد و گفتند یکی می خواهد کار کند شما نمی گذارید.
گفتند صادقلو کرباسچی بومی است و شهر را دگرگون می کند؛ غافل از آنکه این حمایت های احساسی، شهردار را در موضع جسارت ورزی و خود برتربینی قرار داده و سرمست از فتوحات خیالی و پیشین خود، گرگان را عقب مانده تر از 25 سال پیش شهر بابل خواند که اگر چشم بینا و عقل سلیم بر قضاوت حاکم باشد، به راحتی می توان دریافت شهر بابل، سه دهۀ سال دیگر هم سنگ گرگان نخواهد شد.
هنوز دلخوری شهروندان از کوچک و خوار شمردن گرگان در برابر بارفروشان از سوی شهردار بیگانه با فرهنگ از اذهان عمومی رخت بر نبسته بود که شهردار با دسته گلی دیگر به استقبال بهار رفت. این بار سخن از حراج بیت المال و خودرو و خانه نیست. صحبت از خط قرمزهای مردم است و ارزشهای نظام. صحبت از دهن کجی به مقام شامخ شهیدان است و ایستادگی در برابر خواست و ارادۀ شهروندان.
با وجود آنکه شورای شهر گرگان با رعایت ملاحظات قانونی و اکثریت آراء، پیشنهاد نام گذاری زیرگذر میدان معلم را به نام شهید مدافع حرم سید احسان حاجی حتملو تصویب کرده است اما ماه اعتقادات شهردار نتوانست بیش از این خود را پشت ابرهای سیاه نمایی پنهان کند و در واکنشی جسورانه و تامل برانگیز، عامدانه مخالفت خود را با مصوبۀ قانونی شورای شهر، خوراک رسانه ها کرد و دست رد معنا داری بر سینۀ ارزش گرایی شوراییان زد تا چهرۀ واقعی خود را که بارها بر آن تاکید کرده ایم، هویدا سازد.
آقای شهردار، بارها گفته ای که با فرهنگ میانه ای نداری و اصلاً جنست فرهنگی نیست. ما هم شنیدیم و صبورانه این روزها را به انتظار نشسته بودیم اما موافقان سینه چاکت و همان ها که امروز به تصمیم آنها نیز وقعی نمی نهی و پشیزی به نظراتشان حرمت نمیگزاری، همه را با چوب حمایت از توسعه زدند و امروز همان چوب بر سر آنها نیز فرود آمد هر چند که امروز، روز ندامت و اعتذار آنها در محکمۀ اذهان عمومی خواهد بود.
آقای شهردار، در کجای نقشۀ این مملکت ایستاده ای که خود را قیّم شهر می خوانی؟ اگر تا دیروز افکار عمومی در برابر بی توجهی شما به امور فرهنگی و ارزشها و ریخت و پاش بیت المال سکوت کرده اند و شما هم یکی پس از دیگری در مسیر یکجانبه نگری جولان داده ای، امید به نظارت ناظران و اصلاح رفتار جنابتان داشته اند و بر اساس اصل رافت اسلامی با شما رفتار نموده اند نه چیز دیگر. نکند بد خیال شده ای که کسی را یارای کشیدن ترمزهای بریده تان نیست؟
آقای شهردار، بزرگ نمایی فعالیت شهردار و فریب افکار عمومی به بهانۀ اجرای یک پروژۀ عمرانی که اگر نبود حمایتهای همه جانبۀ معاون عمرانی استاندار و همراهی دستگاههای خدمات رسان شهری که هیچ گاه نامی از آنها نبرده اید و همواره تنها خود را به سان یک قهرمان در رسانه ها نمایان کرده اید، با اخلاق منافات داشته و بی شک در گرداب ناتوانی گرفتار می آمدید و چه بسا مانند سالهای نه چندان دور چمدان ها را برداشته و غزل خداحافظی سر می دادید.
آقای شهردار، به بهانۀ حرکت در مسیر توسعه، فرهنگ را به بایگانی ذهنتان سپرده و ارزشها را از دایرۀ تفکر و رفتار خود بیرون رانده اید، غافل از آنکه در اتوبان توسعه، فرهنگ چراغ هدایت و خط های سفیدی است که از انحراف چرخهای توسعه به بیراهه ها و یا به تعبیر عام جاده خاکی جلوگیری می کند. فرهنگ این مملکت همان رفتارهای برگرفته از آموزه های دین مبین اسلام و ارزشهای انقلاب و دفاع مقدس است که گویا شما را با آن کاری نیست و از این پس مردم را نیز با شما همین منوال.
فراموش نکنیم؛ یکی از اصلی ترین وظایف شهرداری ها، خدمات رسانی شایسته به شهروندان و ایجاد محیط امن و آرام شهری برای زندگی شهروندان است. اما مدیریت شهری مرکز استان گلستان در چند ماه اخیر، کم سابقه ترین سناریوی التهاب و تنش را به لطف وجود شهردار حاشیه ساز تولید و با انتقال آن به بدنۀ زندگی شهری به اکران عمومی گذاشته است که از این حیث شاید بتوان گرگان را صدر نشین جنجال سازی های مدیریت شهری در کشور دانست که نیازمند ختم مماشات و تجدید نظر جدی شورانشینان در تداوم سیادت شهردار بر سکان مدیریت شهری است.
آقای شهردار، مهلت به سر آمده است. حال که خود بر شیپور بیگانگی با فرهنگ دمیده و بر طبل تقابل با ارزشها کوبیده اید، وقت آن فرا رسیده است؛ قبل از آنکه آتش خشم افکار عمومی به دامان شما برسد و موجهای سهمگین ارزش مداری شما را ببلعد، ساز خداحافظی کوک کنید که این بار رافتی در کار نخواهد بود و محکمۀ ارزشها و افکار عمومی را مجالی برای گریختن نیست.
هر چند، یادتان باشد متورم کردن رگ گردن و فراخواندن ارزشها به میدان زورآزمایی، آب در هاون کوبیدن است و آن زیر گذر به نام شهید مدافع حرم در سینۀ مردم به ثبت رسیده است.
اسماعیل البرزی - عدالت خواهان گلستان
سهیل
شورای شهر درس عبرت بگیرد. هم خودش تحقیر می شود هم اجازه می دهد شهردار هر کاری دلش می خواهد بکند. وای بر شما اگر فریب این زیر گذر را بخورید.
محمدرضا
من یک جوانم به خدا راضی نیستم هر کس بیاید یک کار عمرانی بکند ارزشها را لگد مال کند. مگر شهرداران گذشته کار نکردند؟ رسانه ها شهردار را بزرگ کردند و الان هم خودشان برای کنترل شهردار مشکل دارند. این مدیر لایق را بفرستید بابل، تا کی شورای شهر گرگان باید خواری را تحمل کند و بی احترامی ببیند. متاسفم
علی
شهردار باید برود. این زیر گذر دیر یازود درست می شد اما نباید اجازه داد افراد بی اعتقادی مانند صادقلو تقابل با ارزش ها را به یک رویه تبدیل کند.