اکنون با یک حساب سرانگشتی کاملاً واضح است که فرصت های بزرگ ملّت ایران از همان خرداد سال 92 تا کنون بر سر موضوع پوچ برجام و توهّم پیروزی مذاکرات، از دست رفته است و عزّت خارجی و دستاوردهای هسته ای و داشته های علمی کشور نیز بتن ریزی ویا منحل شده و بعد از نقض های مکرّر تعهّد نامه ی برجام توسّط آمریکا و اروپا، اکنون رسماً این توافق از درجه ی اعتبار ساقط شده و آمریکا و اروپا به تمام خواسته های خود از این توافق رسیده و ایران، دچار "خسارت محض"شده است .
البتّه نتیجه ی اعتماد به دشمن، که بارها در تاریخ و قرآن و روایات وتجارب مختلف بیان شده است، قبل از مذاکرات برجام در سخن رهبر معظّم انقلاب نیز هشدار داده شد، امّا آقای روحانی که به دنبال مذاکره ی "برد، برد"با "کدخدا"بود، با پافشاری و اصرار خود، رسماً "تمام مسؤولیّت مذاکرات را بر عهده گرفت"و حتّی "آب خوردن مردم را هم به برجام ربط داد. "
سال قبل و در هنگام احتضار برجام، باز هم همین آقای روحانی به صحنه آمد و منتقدین را برای چندمین بار به باد ناسزا گرفت و وزارت خارجه اش، تحریم های جدید را "نقض فاحش برجام ندانست. "
امّا اکنون و در مجلس ترحیم برجام، باز هم آقای روحانی به جای عذرخواهی از مردم و قبول مسؤولیّت، مجدّداً با همان ژست هایی که منافع ملّت و فرصت های طلایی ایران و دستاوردهای انقلاب را طی 6 سال گذشته به مخاطره انداخت، به صحنه آمده و با ادّعای زنده بودن برجام، رسماً آن را در آغوش اروپای مکّار قرار می دهد و با استناد به سخن و ادّعای سران فاسد اروپا، این بار منافع ملّت ایران و سرنوشت مردم پاک و مظلوم را به اروپاییها گره می زند و صد افسوس که در این وانفسای مصیبت بار، باز هم بسیاری از سیاسیون و برخی نمایندگان مجلس و حتّی تریبون صدا و سیما، به صورت هماهنگ از افتادن در آغوش اروپا حمایت می کنند و هیچ کس از آقای روحانی نمی پرسد که مسؤولیّتی را که قبلاً برای این مذکرات پذیرفته بودی، چه شد؟
چرا کلّ دستاوردها و منافع ملّت را به امضای هر چهار ماه یکبار رئیس جمهور آمریکا گره زدید و به مردم واقعیّات را نگفتید؟
چرا به تجربه ی رهبر معظّم انقلاب وهشدارهای منتقدین، توجّهی نکردید و این همه هزینه ی سنگین را به پای لجاجت و ژست های غلط خود ریختید؟
متأسفانه این عناصر مدّعی، هر زمان نتایج بی مدیریتی و ناتوانی خود در عرصه های مختلف را در جلوی دیدگان مردم عیان می بینند، فوراً به شعار "وحدت و لزوم همگرایی همه ملّت"متوسّل می شوند وباز هم دهان سؤال کنندگان و منتقدان را می بندند!
اوج هنر سیاست خارجی و ابتکار عمل این دولت در این ایّام آن بود که با جان کری، عنصر بازنشسته ی سیاست خارجی آمریکا، پشت درهای بسته مذاکره کنند و بدون هیچ دستاوردی به ایران برگردند.
اکنون گرچه کار از سرزنش و بازخواست گذشته است، امّا متأسّفانه در پرتو همین شعارهای مصلحت اندیشانه، باز هم سکوت مرگباری بر بسیاری حاکم شده وکشور را در خطری به مراتب بزرگتر از دوران قبل وارد می کنند.
به عبارت بهتر، مأموریّت تقسیم شده ی میان آمریکا و اروپا، آن است که با اخم آمریکا، آغوش اروپا برای امتیازگیری بیشتر و تحقّق برجام 2 و 3 برای ایران باز شده و این بار دولت آقای روحانی، ملّت ایران را در دامان اتّحادیّه ی اروپا ی مکّار قرار خواهد داد و ازهمین الآن، مذاکرات پیرامون مسائل موشکی و حضور منطقه ای ایران را ادامه خواهند داد و با وعده ی بازگرداندن آمریکا به برجام و حمایت اروپا و رفع تحریم ها، مجدّداً امتیازات جدید دیگری را از ایران خواهند گرفت.
و صد البتّه در تمام این مدّت؛ باز هم فشار و تهدید و فرصت سوزی و عقب افتادگی ادامه خواهد داشت.
پیداست که عقل سلیم حکم می کند تا در یک مطالبه ی عمومی، فعلاً جلوی اقدامات غلط بعدی این تصمیم گیران خودشیفته گرفته شود و بعد از آن، مسؤولیّتی را که خود قبول کرده اند، از آن ها سؤال و بازخواست شود.
لذا موقعیّت فعلی و اعلام خروج آمریکا از برجام، فرصتی مغتنم برای جمهوری اسلامی است که اعتماد به آمریکا و آمریکامداری و غرب پرستی را با چنین تجربه ی عیان و روشنی در داخل ایران به زباله دان تاریخ فرستاده و با اتّکای به خدا و ملّت بزرگ و توانایی ها و ذخایر و منابع ارزشمندش، در مسیر خودکفایی دگام بردارند.
امّا از دیدگاهی دیگر، می تواند یک تهدید بزرگ نیز باشد : اگر جریان حامی برجام، با میدان داری و ژست و شعارهای پوچ، مسیر اعتماد به دشمن را این بار با اروپایی ها ادامه دهد و باقیمانده ی دستاوردهای ملّت بزرگ ایران(همچون موشکی و... )را بر باد دهد، دیگر چیزی از جمهوری اسلامی و اصولش باقی نخواهند گذاشت و این همان خواسته ی دشمن است. پس بهوش باشیم...