به گزارش عدالت خواهان گلستان" ؛ امطلع کلام ریاست محترم جمهور کما فی السابق نقد دوره های قبلی و بیان وضعیت سیاه و نا مطلوب اقتصاد و سیاست در دوره قبل از ریاست جمهوری ایشان بود:" دولت یازدهم کار خود را در یک شرایط خاص اقتصادی آغاز کرد که تیتر آن رکود تورمی است، اینکه در دو سال پیاپی رشد اقتصادی کشور، منفی ۶.۸ و منفی ۱.۹ بود. اینکه رقم تورم از مرز ۴۰ درصد عبور کرده بود. اینکه کشور از لحاظ بازار پولی و شرایط ارزی، در تلاطم قرار داشت .... . اینکه دولت دارای بدهی‌های هنگفتی به نظام بانکی، پیمانکاران و شرکت‌های متنوع بود . اینکه دولت در شرایطی بود که از لحاظ روابط و سیاست خارجی، فروش آنچه که می‌خواست بفروشد و خرید آنچه که می خواست بخرد با مشکلات فراوان توأم بود و ده‌ها و ده‌ها مشکل دیگر".
نکته ی حائز اهمیت این است که آقای روحانی باید به این نکته پاسخ دهند که در سال 92 و در هنگامه انتخابات مگر ایشان با علم کامل به اوضاع اقتصاد کشور وارد صحنه نشدند و مگر اینگونه نیست که کسی خود را در معرض انتخاب مردم قرار می دهد که در خود توان حل مشکلات و سختی های مسیر را دیده باشد نه اینکه در هر پیچ و سراشیبی یا منت بر سر مردم بگذارد و یا با بهانه گیری و ناله گمان کند که مردم وعده ی حل مشکلات در 100 روز را فراموش کرده اند و به راحتی در بازیها و سیاه نمایی از واقعیت موجود دور خواهند شد.
مردم ایران اسلامی همواره در برهه های مختلف تاریخ نشان داده اند مردمی هوشیار و تیزبین هستند و اجازه نخواهند داد کسی عدم توانایی خود را در اداره امور به بد بودن شرایط آب و هوا و شیب زمین و مصدومیت بازیکنان و ناداوری داور و برخورد بد بقال شریف و مهربان محله ارتباط دهد.
جناب آقای روحانی در ادامه سخنانشان دلیل عدم کامیابی کشور را در اقتصاد عدم نگاه کارشناسانه در گذشته دانسته و اینگونه گفته اند که: "به اعتقاد من بزرگترین مشکلی که ما در روز اول با آن مواجه بودیم، عدم استفاده و بهره‌برداری از نظرات کارشناسان بود."
باید به ریاست محترم جمهور عزیز کشورمان عرض نمود که : جانا سخن از زبان ما میگویی .... و باید از محضرشان پرسید واقعا این بیان ایشان به مفهوم اعتقاد ایشان به نخبگان و کارشناسان است ؟ اگر نیست که هیچ و قطعا این مطلب تنها برای خالی نبودن عریضه بیان شده است و اگر هست باید پرسید آیا رفتار ایشان در عدم برگزاری دیدار با دانشجویان و تشکلهای دانشجویی و نخبگان استان گلستان در دیدار اخیر و یا عدم پذیرش نقد کارشناسان و توهین به آنها با این بیان ایشان هم خوانی دارد؟
رییس جمهور حقوقدان کشورمان در ادامه فرمایشاتشان به مطلبی اشاره می کنند که ای کاش با کمی دقت و مطالعه بیشتر قبل از بیان آن اقدام به بیانش می کردند:" یکی از اصول قانون اساسی که از روز اول تا الان اجرا نشده است و من به عنوان مسئول اجرای قانون اساسی خیلی دلم می‌خواهم شرایطی مهیا شود تا یکبار هم که شده به این اصل قانون اساسی عمل شود،همه پرسی از مردم درباره مسایل مهم کشور است. الان ۳۶ سال شده است، یکبار این اصل قانون اساسی اجرا و عمل نشده است.
اولا از یک حقوقدان بعید بود چنین آشکارا در بیان یک ماده ی قانونی چندین ماده ی مصرح قانون را ندیده بگیرد و مردم را نیز همانند منتقدانش بی سواد فرض کند. و بر مرکب نظر خود این چنین بتازد. زیرا همان قانون اساسی اجازه همه پرسی را در شرایط حساس و اضطراری تنها به رهبر معظم انقلاب و در ماده ای به پیشنهاد دو سوم اعضای مجلس می سپارد نه رییس جمهور محترم.
دوما جالب است این روزها همان کسانی در مقابل آرمان امام راحل عطیم الشان می ایستند و آنها را عملا با رفتارشان رد می کنند که بیشترین ادعای همراهی و نزدیکی با امام را دارند. و البته این بار سخن خود امام ما که آینده نگر ترین افراد نسبت به انقلاب بود خود پاسخ روشن و مبرهنی بر این بیان جناب آقای روحانی است.
امام در 24 خرداد سال 60 می فرمایند : یک جریانی دنبال این راه افتادند که ما همه بساط را به هم بزنیم! باز دوسه سال بنشینیم رفراندوم کنیم؛ رفراندوم برای اصل جمهوری، حالا اگر برای اصل جمهوریش هم نگویند ، رفراندوم برای قانون اساسی، رفراندوم برای رییس جمهور، رفراندوم برای مجلس ؛ رفراندوم کنیم برای اینها.این معنایش چیست؟ معنایش این است که ثبات مملکت را از دست بگیرند. (صحیفه امام جلد 14 ص 439) و لذا دیگر نیازبه هیچ توضیحی از سوی نگارنده نیست.
نکته سوم آیا این مطلب با بخش دیگر سخنان ایشان در همین جلسه همخوانی دارد که گفته اند: نباید کاری کنیم که مردم را نسبت به دولت و نظام و انقلاب بدبین کنیم؟
آیا بیان این مطلب که 36 سال است یک اصل قانونی در کشور اجرا نمی شود بازخوانی مواضع دشمنان ما نیست؟ و آیا به طور واقعی دموکراسی را در کشوری که نماد مردم سالاری دینی در دنیاست زیر سوال نمی برد؟ گرچه ما می دانیم جناب رییس جمهور عمیقا و قلبا و شاید بیش از ما روحیه ضد استکباری دارند اما گاهی با این بیانات موجب خشنودی دشمن می شوند که لازمست در این رویه کمی تجدید نظر فرمایند.
در ادامه سخنان رییس جمهور در نشست اقتصاد ایران اینگونه آمده است که : "تجربه زندگی سیاسی ما می‌گوید که کشور با انزوا نمی‌تواند رشد مستمر داشته باشد. این هم معنایش این نیست که ما دست از آرمان و اصول‌مان برداریم. در مذاکره مگر کسی بحث از آرمان و اصول می‌کند، یک عده در توهمات زندگی می‌کنند. سر میز مذاکرات راجع به آرمان و اصول بحث نمی‌کنند. آنها هم نمی‌خواهند راجع به آرمان و اصول بحث کنند. در دنیای امروز، بحث منافع است، هر کشوری دنبال منافع خودش است. تهدیدها، فرصت‌ها و منافع مشترک یا منافع اختصاصی، اینها اساس بحث سیاست خارجی است. اصول و آرمان در سیاست خارجی اینها بحث نمی‌شود و شدنی است.مگر ما در پیشرفت مرحله اول در توافق ژنو در مسایل بحث هسته ای، اصول و آرمان را معامله کردیم. با هم حرف زدیم و توافق کردیم. یک خواسته ما داشتیم و خواسته ای آنها داشتند."
سوال اساسی از ریاست محترم جمهور اینجاست که با بیان این مطالب یارای پاسخ به شهید احمدی روشن ها و علیمحمدی ها را دارند؟ آیا آنها نیز به دنبال منافع بودند؟
جناب آقای رییس جمهور قطعا می دانند و اگر نمیدانند بدانند، منافع ملی ما نیز گره خورده به آرمانهایمان هستند و هیچ منفعتی بدون اتصال به آرمان قابل معنا و تصور نخواهد بود و عملا آنچه یک پدیده و موضوع را در سیاهه منافع ما قرار میدهد انطباق با آرمان و اتصال به آن است.
گرچه رییس جمهور محترم را یک فرد آزمون پس داده انقلابی و مومن می دانیم و به قول حمید رسایی یک تار مویشان را با خیلی ها عوض نخواهیم کرد اما جای تعجب دارد این مواضع ایشان بسیار شبیه اعتقاد لیبرال ها در تقدس زدایی از سیاست و جدایی دین و آرمان از سیاست است.و این مجموعه نیروهای انقلابی و فرزندان بسیجی این سرزمین را به یاد دوره هشت ساله اصلاحات و اقدامات ناصواب آن دوره می اندازد و نگرانمان می کند که نکند فازهای بعدی این جریان نیز ادامه همان روند و فازهای مد نظر اصلاح طلبان در جداسازی دین از سیاست و استیضاح امام حسین (ع) و نشست های کاخ سعد آباد باشد که انشالله نیست.
جناب آقای رییس جمهور باید بدانند که تقدس زدایی از سیاست خارجی یعنی معامله با شیطان بزرگ و یعنی فروختن ایمان در ازای کالا و یا ثروت بلوکه شده ی خودمان.یعنی حذف هر آنچه بخاطر آن سی و شش سال است در برابر استکبار و استبداد ایستادگی کردیم و خون دادیم.
و البته این نکته نیز بانش ضروریست که به دلیل همین آرمان زدایی از مذاکرات توافقنامه سراسر ضعف ژنو نگارش شده است.
در ادامه بیان جناب آقای دکتر روحانی در این نشست فرموده اند:"یک نهاد کار اقتصادی بکند و مالیات ندهد.اما تا میگویی فلان نهاد، هم باید مالیات بدهد، ببینید چه بساطی می‌شود. البته این دولت چیزی بفهمد و بداند، مصالح مردم است ، بدون واهمه از هیچ کس و نهاد، اعلام خواهد کرد اقتصاد در کشور با انحصار پیشرفت نمی‌کند. اقتصاد باید از انحصار و رانت نجات پیدا کند."
رییس جمهور محترم ؛ ما نیز همانند شما معتقدیم تجمع قدرت در یک مکان فساد می آورد... تجمع قدرت در یک خانواده و خاندان، در یک جناح و گروه و تجمع قدرت و ثروت در یک حلقه خاص.نمونه اش جریان انتخاب وزیر علوم که دولت حاضر نبود کسی خارج از حلقه قدرت خودش بر کرسی وزارتخانه تکیه بزند. و نمونه دیگرش کابینه ای که نشان می دهد برخی تا آخرین روز حیاتشان قصد ندارند قدرت را به جوانترها بسپارند و کسانی که بیست سال پیش وزیر بوده اند هنوز نیز دل نکنده و به گردش نخبگان هیچ اعتقادی ندارند.
و اما اگر منظورتان درباره تجمع قدرت در برخی نهادها نیروهای مردمی بسیج و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است باید بدانید که قدرت با اقتدار تفاوت معنادار بسیاری دارد و اقتدار امروز بسیج و سپاه به پشتوانه مردمی بودن، صداقت و دارا بودن روحیه استکبار ستیزی آن است.
البته در انتها منصفانه باید گفت در بیانات ریاست محترم جمهور نکات مثبتی نیز به چشم می خورد که لزوم وحدت و اتحاد مردم در شرایط حساس کشور و دنیا، توجه به قشر مستضعف در اقتصاد و عدالت محوری، توجه به اشتغال و آینده ی دانشجویان در مباحث اقتصادی کلان از آن جمله است که جا دارد از ایشان و مجموعه دولت به پاس این رویکرد و تلاشهای یک و سال و نیم گذشته شان در پیشبرد اهداف نظام تقدیر و تشکر کنیم.
آنچه به رشته تحریر درآمد بی شک تنها بر اساس دغدغه و دلواپسی از سرنوشت دولت خدوم و تلاشگر یازدهم است که به حق وظیفه ما فرزندان بسیجی همین انذارها و تذکرات به خادمان ملت است البته ما همچنان آمادگی داریم در پاسخ نقد و تذکرمان مسئولین محترم ما را به سمت جهنم تعارف کنند زیرا آرمان مان به ما آموخته در راه حق از هیچ برخوردی نهراسیم و به تکلیف عمل کنیم.
مهدی باقریان / مسئول شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی استان گلستان
گلستان ما
