آفتاب يزد با اين مقدمه، از جهانگيري ميخواهد در مورد موضوعات ديگر موتور خود را روشن كند: «دولت روحاني حالا در شرايطي كه نارضايتيها افزايش يافته نميتواند چشم انتظار حمايت از مخالفانش باشد و به آنها خرده بگيرد كه چرا نقاط مثبت را نميبينيد! چه خوب كه جهانگيري موتور خود را روشن كند و بگويد در دولت چه خبر است كه مردم هشت ماه بعد از انتخابات پذيراي بذرهاي نااميدي شدند!»
اين گزارش ميافزايد: «حالا عملكرد روحاني و ناديده گرفتن مطالباتي كه وعده آنها را داده بود بيش از هر چيز به دوش اصلاح طلباني افتاده كه از اعتبار خود هزينه كردند تا مردم را پاي صندوقها بياورند. اسحاق جهانگيري بايد به عنوان نماينده اصلاح طلبان بگويد در دولت چه خبر است؟ محمدرضا عارف كه در سال 92 با انصراف خود نقشي بي بديل در پيروزي روحاني داشت گلايه ميكند كه رابطه دولت با حاميانش خوب نيست! جهانگيري ميتواند درباره اين موضوع به طور صريح صحبت كند كه آيا جرياني در دولت، او را به حاشيه راندهاند و آقاي معاون اول ديگر اول نيست؟ امروز وزارت خارجه پويايي دولت يازدهم را ندارد، وزارت داخله كه از همان دولت يازدهم راهش را با اصلاحات جدا كرده بود، معاونت زنان كم رنگ شده است، وزير علوم را اعلام كردند براي رعايت برخي محدوديتها انتخاب بيست و يكم رئيس جمهور را به مجلس معرفي كردند! قيمت ارز بالا رفت! مؤسسات مالي و اعتباري بار سنگيني بر دوش بيت المال شدند... »
روشن است سخن گفتن دولتمردان روحاني از دولت قبل ديگر براي حاميان دولت جذابيتي ندارد. آنها به خوبي حس ميكنند مطالباتشان زير بار حجم بالاي انتقاد از دولت قبل گم شده است. محمد عطريانفر هم در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفته كه «جامعه وقتي پوستاندازي كرده و دولتي را تغيير ميدهد، در مقطع زماني كوتاهي مثلاً سه ماه تا شش ماه ميپذيرد كه دولت پيشين نقد شده و اشكالات آن مرتفع شود. با اين حال نميتوان تاپايان دولت دوم با چنين رويهاي پيش رفت و دولت قبل را به صورت هميشگي به نقد كشيد. »