به گزارش "پایگاه عدالت خواهان ایران" حسین شعبانی " مطالبه گر اجتماعی استان گلستان با ارسال یادداشتی به این پایگاه نوشت :
ملت آرزوهای دست نیافتنی؛ مردم گلستان
۱ - راه آهن قزوین رشت افتتاح شد. این پروژه با هزینه ای معادل ۱۸۵۰ میلیارد تومان و در ۱۶۰ کیلومتر انجام و استان گیلان را به راه آهن سراسری و کریدور تجاری ریلی کشور متصل کرد.
کارخانه پتروشیمی کردستان در سال ۹۶ و با ارزش تقریبی ۱۴۱میلیارد تومان افتتاح شد. فاز سوم کارخانه پتروشیمی بوشهر نیز در سال ۹۷ با ارزش تقریبی ۵۰۲ میلیون یورو راه اندازی شد.
منطقه ویژه اقتصادی بانه از ابتدای سال ۹۸ و هم مرز با اقلیم کردستان عراق فعال میشود. این در حالی است که منطقه آزاد تجاری اینچه برون نیز تصویب شده است.
۲ - اخبار بند اول نمونه ای از فعالیت های راجع به رشد اقتصادی استانها است که نصیب مردم شده است. مردم استان گلستان چندین سال یا دهه است که با این اخبار و مژده های بلا انجام از سوی مسئولان و مدیران استانی، روبرو هستند.
در دهه هفتاد قرار شد استان گلستان قطب کشاورزی کشور شود و به همین علت از ورود کارخانجات و کارگاههای تولیدی صنعتی به استان جلوگیری شد. ولی در نهایت به تعطیل شدن کارخانه های متعدد پنبه پاک کنی و سقوط ارزش قیمت محصولات زراعی و گاهی اوقات مدفون شدن این محصولات در زمین و بی انگیزه شدن کشاورزان استان و فروش اراضی انجامید. همچنین هیچ خبری از کارخانجات مرتبط و وابسته به زراعت و کشاورزی در استان نشد.
۳ - در دهه هشتاد مردم استان با دو خبر خوش مواجه شدند :یکی تاسیس کارخانه پتروشیمی و دیگری اتصال راه آهن گرگان به راه آهن مشهد. برای خبر اول همه مردم استان را بسیج کردند تا سهام شرکت فروخته شد. ولی افسوس و صد افسوس که نه تنها خبری از کارخانه نشد بلکه حتی برای ضرورت ایجاد این تاسیسات در استان و مشکلات زیست محیطی آن!!! حرف و حدیث و مخالفتهای زیادی شد. در حالی که وجوه سهامداران در راههای دیگری هزینه و صرف شد و سودی برای آنها بدست نیامد. اگر هم سهامداری قصد خروج از شرکت داشته باشد فقط همان میلغ ده سال قبل را دریافت میکند و دیگر هیچ!!
به مردم قول داده شد راه آهن گرگان از طریق گنبد کاووس به مشهد مقدس متصل میشود و مشکلات جاده ای و سفر به خراسان رضوی مرتفع میشود. ولی تاکنون هیچ خبری از این پروژه پرطمطراق نشد.
۴ - به مردم شریف استان قول ایجاد منطقه آزاد یا منطقه اقتصادی اینچه برون داده شد ولی در نهایت تاسف با این پروژه عظیم مخالفت شد و کاری از دست نمایندگان استان برنیامد. هر چند بعدا این پروژه به همراه برخی مناطق دیگر در کشور مورد موافقت قرار گرفت؛ ولی تصور میشود استانهای دیگر فعالیت مناطق آزاد را شروع کنند ولی استان گلستان هنوز اندر خم یک کوچه مشکلات محیط زیستی باشد.
به مردم استان قول ارتقاء یا انتقال یک تیم لیگ دسته یک به داخل استان داده شد ولی در عمل حتی تیم لیگ دسته دو هم وارد استان نشد و تیمهای ورزشی موجود هم از حمایتهای لازم محروم شدند و همین تعداد تیمهای ورزشی هم از حمایت اندکی برخوردارند.
استانهای همجوار و مشابه از ظرفیت تله کابین برای تفریح مردم و جذب گردشگر استفاده کامل میکنند و تلاش میکنند سرمایه گذاران بیشتری در حوزه تله کابین را جذب استان کنند. ولی استان گلستان هنوز با ابهامات فایده بری این پروژه و مخالفت با منابع طبیعی و محیط زیستی دست و پنجه نرم میکند.
۴ - بهتر نیست بگوئیم مردم استان را با آرزوهای محال و خام سرگرم کرده اند؟ امیدهایی که واقعا یا قابل انجام نیست یا فرصت آن برباد رفت یا هیچ همتی برای برآورده کردن آنها وجود ندارد.
این مردم هیچ انتظاری ندارند ک به آنها قولهای واهی داده شود و نمیخواهند با این سخنان سرگرم شوند ولی آقایان مدیران استانی !! لطفا قبل از اینکه حرفی بزنید راهکارهای اجرایی آن را سبک و سنگین کنید و پیگیری لازم را در کشور انجام دهید و در صورت قابل اجرا بودن، قول اجرای آن را به مردم بدهید.
اصلا بهتر است حرفی نزنید و قولی ندهید. فقط عمل کنید. مردم استان نیازی به شنیدن این قولها و برنامه های آینده مسئولان ندارند و فقط عمل و اقدام میخواهند. آنان خود را با دیگر استانها مقایسه میکنند و با مدیرانی که هم قول میدهند و هم عمل میکنند.
منتظریم تا ببینیم قولهای مدیران دهه های گذشته به مردم چقدر اجرایی شده و مردم برای اجرا شدن بقیه چقدر باید منتظر باشند.