به گزارش پایگاه عدالت خواهان"حوادث 18 تیرماه سال 1378 را می توان از مهم ترین تحولات مرتبط با دوره اول دولت اصلاحات و به طور کلی در دهه 70 شمسی است. حادثه 18 تیر ماه را می توان نقطه جوش 2 سال تحولات مداوم و بدون کنترلی دانست، که از روی کار آمدن دولت خاتمی شروع شده بود و در نهایت می رفت تا کشور و تمام نظام جمهوری اسلامی ایران را با خود به محاق ببرد.
در این میان اصلاح طلبان که در آن زمان زمام امور را در دست داشتند، با تشدید این روند تنها به افزایش این تنش ها کمک کردند به گونه ای که در مقاطعی نه تنها کار از دست جریانات اصلی آن ها خارج شد، بلکه گروه های معاند با نظام جمهوری اسلامی ایران از جمله مجاهدین خلق با حضور در صحنه برای اولین اقدام به حملات مسلحانه به برخی از مراکز مهم تصمیم گیری کشور کردند.
از سوی دگر و در چنین شرایطی دولت اصلاحات نه تنها به فکر اتمام این غائله نبود، بلکه تلاش می کرد با حفظ آتش این تحولات به فکر بالا بردن مطالبات خود از نظام بکند. نگاهی به وقایع دو سال گذشته به خوبی نشان دهنده این روند و همچنین افزایش تنش ها و اختلافات بوده است.
** ما از بمب اتم خطرناک تریم
تحولات سال های 76 تا 78 به خوبی افزایش عمدی تنش ها به خصوص در فضای دانشگاهی را نشان می دهد. تنش هایی که عمدتا از سوی گروه های دانشجویی وابسته به اصلاح طلبان کلید می خورد.
از جمله این موارد می توان به درگیری های پارک لاله در خرداد ماه 1377 اشاره کرد.همچنین می توان به نمونه های مشابه از جمله تجمع مشابه در حمایت از کرباسچی در دی ماه سال 77 و همچنین تجمعی درباره قتل های زنجیرهای در بهمن ماه سال 77 اشاره کرد.
درگیری ها در اردوی تحکیم وحدت در خرم آباد نیز بخش دیگری از این فرآیند تشنج آفرینی محوسب می شد. تمام این مسائل نشان می داد که جریان چپ قصد دارد تا به هر نحو ممکن از فضای دانشگاه برای رسیدن به اهداف خود استفاده کند و شاید راهکار چانه زنی از بالا و فشار از پایین مهم ترین رویکردی بود که اصلاحات به دنبال آن بود. در این میان بسته شدن روزنامه سلام فرصتی بود که برای این جبهه فراهم تا بخشی از راهبرد خود را علنی کند.
** اصلاح قانون مطبوعات و جرقه بزرگ
بسته شدن روزنامه سلام که محرک اصلی برای آغاز اغتششات مرتبط با 18 تیرماه سال 87 بود، در حقیقت ادامه مسئله اصلاح قانون مطبوعات بود. قانونی که مطرح شدن آن در مجلس پنجم ضربه سنگینی برای جبهه اصلاحات که مطبوعات را سنگری برای حضور خود می شناخت ایجاد کرد.
کلیات طرح مذکور در پانزدهم تیر ماه 1378 تصویب شد و مواد آن 10 ماه بعد و پس از کارشناسی بیشتر در تاریخ 30 فروردین 79 تصویب شد. انتشار این نامه از سوی روزنامه سلام و توقیف آن منجر به سلسله تحصن هایی در کوی دانشگاه شد که اوج آن درگیری هایی بود که شب 18 تیر ماه در کوی دانشگاه به وقوع پیوست. درگیری هایی که کلید از آن از یک تحصن غیر قانونی آغاز شد.
** در گردهمایی منافقین در آمریکا چه گفته شد؟
البته حادثه 18 تیر در حالی رقم خورد که رسانه های غربی نیز از هفته ها قبل زمینه چینی هایی را به انجام رسانده بودند. نشریه آمریکایی «میدل ایست اکونومیک دایجست» در هفتم تیر 1378 نوشته بود: «بیشتر ناظران در تهران بر این اعتقادند که تابستان امسال شاهد یک آزمون حیاتی قدرت و حتی شاید دور نهایی رویارویی جدی بین جناح محافظه کار و اصلاح گرایان خواهد بود. اصلاح طلبان یک تابستان سیاسی داغ را در پیش روی دارند تا جناح محافظه کار را از میدان مبارزه خارج نمایند.»
«گری سیک »، مشاور امنیت ملی در دولت های کارتر و ریگان و از مسئولان سازماندگی عناصر ضدانقلاب و تجدیدنظرطلب ایرانی، در اظهاراتی اعلام کرده بود: «برای آنها که خواستار توسعه سیاسی هستند زمان بسیار خطرناک است. در طی دو سال گذشته علی رغم وجود حمایت تبلیغاتی و فیزیکی، این افراد در نگاه داشتن خود، شجاعت به خرج داده اند و شجاعت آنها در روزهای آینده به نمایش گذاشته خواهد شد.»
«ایلینا روزلهتین»، عضو جمهوری خواه مجلس نمایندگان آمریکا در جمع مراسم راهپیمایی منافقین در 31 خرداد 1378 اعلام کرده بود: «تنها راه حل باقیمانده برای تغییر در ایران، تغییر حکومت مذهبی است. شما هدفی درست، یعنی سرنگونی حکومت اسلامی را دنبال می کنید.» و «گری هاکرمن» سخنران دیگر این مراسم خاطرنشان کرد: زمان آن فرا رسیده که وزارت خارجه آمریکا با حمایت مستقیم از نهضت ملی ایران، سرنگونی حکومت اسلامی را پیگیری کند.
** از حشمت الله طبرزدی تا امیر عباس فخر آور
نگاهی کوتاه به سرانجام کار بسیاری از شخصیت ها و نیروهایی که به گونه ای در حوادث 18 تیرماه 78 دخیل بودند، نشان می دهد که واقعا چگونه بسیاری از این شخصیت ها در نهایت به آمریکا پناه بردند.
حشمت طبرزدی، اکبر محمدی، احمد باطبی، منوچهر محمدی، پرویز سفری، محمد مسعود سلامتی، فرخ شفیعی، حسن زارعزاده اردشیر، محمد رضا کسرایی، محمود شوشتری، مهرداد لهراسبی، بهروز جاوید تهرانی، عباس دلدار، غلامرضا مهاجرانینژاد، علی مهری، علی بیکس و مهدی فخرزاده از جمله افرادی بودند که در جریان بسیاری از آشوب ها و درگیری های آن زمان دخیل بودند.
** پارچه خونین نمادین یا رنگ قوطی
به عنوان مثال احمد باطبی که در جریان اغتشاشات 18 تیر 78 و کوی دانشگاه با قصد ایجاد تشویش و شوراندن دانشجویان سعی در ایجاد اغتشاش و جو ناسازگاری در دانشگاه را داشت؛ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی کشور دستگیر شد که در ابتدا با حکم اعدام مواجه گردید اما حکم اعدام او نیز مانند سایر هم مسلکیهای وی به 15 سال زندان کاهش یافت. باطبی پس از تحمل 9 سال زندان از مرخصی استعلاجی خود استفاده کرده و نوروز 1387 ایران را ترک کرد و به خارج از کشور پناهنده شد. باطبی که با حمایت آمریکا از ایران فرار کرد، به اردوگاه اشرف رفت تا از کاخ سفید سردرآورد.
باطبی خود اذعان داشته است: پیراهن خون آلودی که در عکس معروف وی مشهود است در خانه به رنگ آغشته کرده تا نماد دروغین برای آشوب بسازد و این عکس طبق یک برنامه ریزی از پیش هماهنگ شده توسط یک عکاس گرفته شد تا در ابعاد وسیع در روزنامههای زنجیرهای منتشر شود.
دیدار با رییس جمهور آمریکا و حضور به عنوان مفسر در شبکه های فارسی زبان خارجی تنها بخشی کوچک از فعالیت های باطبی محسوب می شد. البته وی هم اکنون به دلیل درگیری با سایر نیروهایاپوزوسیون به شدت در داخل آمریکا منزوی شده است و هم اکنون به عنوان یک خبرنگار فعالیت می کند.
** ازدواج با شکارچی فرصتهای مطالعاتی آمریکا
همچنین اکبر عطری دارای لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران و کارشناسی ارشد در همین رشته از دانشگاه مفید قم در سال 2004 است. "اکبر عطری" عضو پیشین شورای مرکزی "تحکیم وحدت" که در ابتدا فردی تندرو با نقابی به نام اصلاحات بود به همراه بسیاری از اعضاء این دفتر همانند علی افشاری و ... در دام حلقه کیان گرفتار آمدند.
وی بعد از استحاله فکری و عقیدتی،پادوهای ترویج تفکر دینستیز و وابسته به آمریکا و عملاً تبدیل به تریبون کهنسالان نهضت آزادی و منحرفین فکری همچون سروش در دانشگاهها شد.این عضو شورای مرکزی تحکیم وحدت و نیز علی افشاری بعد از چند سال سوء استفاده از آزادی بیان در داخل کشور به همراه تعدادی همفکران خود به آمریکا پناهنده شدند.
عطری با مدرک کارشناس ارشد علوم سیاسی، از اواسط سال 83 پیگیر مقدمات ادامه تحصیل خود در خارج از کشور از قبیل پذیرش از دانشگاههای معتبر خارجی،گرفتن پاسپورت و ویزا بوده و به صورت رسمی برای این کار اقدام کرده و به صورت قانونی برای ادامه تحصیل از کشور خارج شده است.
وی هنگامی که در پاییز سال 84 با ویزای دانشجویی به واشنگتن رسید خود را از سرکردگان قیام دانشجویی 18 تیرماه 1378 معرفی کرد و دفتر تحکیم وحدت را برنامه ریز و هدایت کننده این قیام دانشجوی خواند، که با واقعیت فرسنگها فاصله داشت.
اکبر عطری پس از ازدواج با مریم معمار صادقی که از شکارچیان قهار گرانتهای وزارت خارجه آمریکا هم هست، موسسه آموزشی به نام توانا ثبت کرده است و موفق به دریافت دو میلیون دلار از محل بودجههای وزارت خارجه آمریکا برای پیشبرد اهداف ننگین و پلیدانه خود در نظام جمهوری اسلامی ایران شده است که البته تمامی این اقدامات براندازانه به جایی نرسیده است.
** از انقلاب فرهنگی تا انقلاب مدنی
حشمت الله طبرزدی نیز یکی از کسانی بود که در جریان آشوب های 18 تیر ماه نقش بسیار مهمی را ایفا کرده بود.
طبرزدی در سال 1356 و در آغاز ورود به دانشگاه به آزادیخواهان مستقل از گروههای سیاسی موجود-مذهبی و چپ-، پیوسته و مخالفت خود با رژیم حاکم را با فعالیت در جنبش دانشجویی به ویژه به مناسبت بزرگداشت 16 آذر 1332 که سه دانشجو توسط رژیم شاه کشته شدند، شروع کرد و به دلیل همین مبارزات در بهار 57 از دانشکده اخراج موقت شد.با پیروزی انقلاب در 22 بهمن 1357 عملا فعالیتهای فرهنگی-سیاسی-تشکیلاتی خود را در انجمن اسلامی دانشجویان ادامه داده و به زودی در گروه رهبری این انجمن در آمد و با مطالعه کتب فلسفی مطهری-طباطبایی دو تن از فیلسوفان معاصر اسلامی، از مروجین اندیشه اسلام انقلابی شد.
در پایان سال 58 به عنوان نمایندهٔ انجمن اسلامی در شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت بود.در همین رابطه و به دنبال صدور پیام نوروزی امام خمینی(ره) در سال 59 جزء دانشجویانی بود که به گفته خودش دست به انقلاب فرهنگی زد.طبرزدی از سال 68 تا 73 به مدت 4 سال به فعالیتهای تشکیلاتی سیاسی اتحادیه مشغول بود. تا آنجا که مجوز فعالیت "پیام دانشجو"به عنوان هفته نامهای سراسری را از وزارت ارشاد کسب نمود.
بسته شدن روزنامه سلام بهانهای برای حرکت گروهی دانشجویان در 18 تیر 1378 فراهم آورد.حادثه 18تیر 1378 نقطه تاریکی در مبارزات دانشجویی شد که از طبرزدی یک فرد شاخص در میان اپوزیسیون درون مرز ساخت که پایه حرکتهای بعدی را بنیان گذاشت و در این میان طبرزدی بازداشت شد.
از 1379 به بعد او به زندان محکوم شد. ابتدا به 14 سال زندان که بعدها به ده سال تخفیف یافت."حشمتالله طبرزدی" در مسیر انتخابات 1388 مواضع خودش را در مصاحبه با شبکههای خارجی بیان میکرد و بعدها به دلیل همراهی با آشوبگران در عاشورا و تاسوعا سال 88 دستگیر شد.
** متهم ردیف اول
متهم ردیف اول اغتشاشات کوی دانشگاه تهران در 18 تیرماه 1378از جمله پیاده نظامهایی که اصلاً دانشجو نبود و باید در بین دانشجویان نفوذ پیدا میکرد.
منوچهر محمدی در سخنرانی در جمع ضد انقلاب در خرداد سال 1378 با وجودی که هیچ مدرکی دال بر دانشجو بودن وی در هیچ دانشگاهی وجود نداشت؛ بارها به دروغ بر دانشجو بودن خود تأکید کرده و بیان داشته است: «حکومتی غیرمذهبی باید در کشور سرکار بیاید، بنده در بین دانشجویان هستم و سازمان دانشجویی را به عنوان یک سازمان غیرمذهبی اداره میکنم و به دلیل بودن با دانشجویان به خواسته های آنها واقف هستم» و البته بعدها بوش نیز از دروغهای محمدی تقدیر شایانی کرد.
منوچهر محمدی به همراه برادرش اکبر محمدی نیز از جمله افرادی بودند که در دادگاه انقلاب تهران به اعدام محکوم شد، اما پس از چندی حکم آنها به 15 سال حبس تقلیل یافت. وی پس از مرگ برادرش، از فرصت مرخصی زندان برای حضور در مراسم خاکسپاری برادرش اکبر محمدی که او هم یکی از متهمان حضور در ناآرامیهای دانشجویی 18 تیر بود، از ایران خارج و به کردستان عراق سفر کرد.
+
محمدی از کردستان عراق به ترکیه رفت تا روادید سفر خود به آمریکا را از سفارت این کشور در آنکارا دریافت کند. اما پلیس ترکیه وی را به خاطر حضور غیرقانونی در این کشور به مدت 11 روز بازداشت میکند و سپس به عراق باز میگرداند. او پس از بازگشت به عراق، با کمک سفارت آمریکا در این کشور مستقیما به آلمان منتقل شده و از آنجا به آمریکا منتقل میشود.
** و فرار
امیرعباس فخرآور ملقب به سیاوش از فعالان فتنه 18 تیر 1378 و از پایه گذاران کنفدراسیون دانشجویان ایرانی بوده است. اقدام علیه امنیت ملی و دعوت به آشوب در سال 1387 باعث شد به 3 سال زندان توسط شعبه چهار دادگاه انقلاب ارومیه محکوم شود.امیرعباس فخر آور پیش از زندان، دانشجوی رشته پزشکی بود که به دلیل تکرار مشکلات اخلاقی اخراج شد.
در فاصله سالهای 1377 تا 1381 در اوضاع بی سر و سامان دوم خرداد در روزنامههای خرداد و مشارکت و هفته نامه آذر خبرنگار بود.در روزنامه مشارکت فخر آور با کمک عباس عبدی ستون ثابتی به نام "کی بدونه از مردم بهتر" دست به سیاه نمایی زد.
فخرآور و یکی از وزرای وقت کابینه رژیم صهیونیستی
سال 1379 به دنبال تعطیلی روزنامههای زنجیرهای که در خدمت استکبار بودند و پایگاه دشمن شده بودند به زندان افتاد و سال 1381 در شعبه 26 دادگاه انقلاب تهران به اتهام اقدام علیه امنیت جمهوری اسلامی به 8 سال زندان محکوم شد.
امیرعباس فخرآور هم جزو کسانی بودند که فرامین کاخ سفید را در اطراف خیابانهای کوی دانشگاه در تیرماه 78 پیاده کردهاند.
فخرآور در سال 1385 از یک مرخصی کوتاه دوران زندان برای شرکت در امتحانات دانشگاهیاش استفاده کرد و در حالی که 4 سال از دوران زندانی اش باقی مانده بود از زندان فرار کرد.
وی هم اکنون در شهر واشنگتن در کشور آمریکا سکونت دارد و در خدمت سازمانهای جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی است.
** در انتها رو سیاهی
در نهایت پس از چند روز آشوب و در پی سخنرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی و حضور پرشکوه مردم این حادثه به اتمام می رسد و در نهایت آن چه بر روی زمین باقی می ماند، رو سیاهی کسانی است که قصد داشتند که از دانشجویان به عنوان خط شکنی برای امیال خود استفاده کنند.
شاید با گذشت سال ها از اون روزگار مشخص باشد که چه کسانی به دنبال ایجاد آشوب در کشور بوده اند و چه کسانی هم از پشت به نظام انقلاب اسلامی خنجر زده اند. اصلاحاتیهایی که آن روزها میکوشیدند کاسهی همه تقصیرات را بر سر نیروی انتظامی بشکنند؛ در جریان اتفاقات سالهای بعد نشان دادند هر بار دنبال «بهانه»ای میگردند تا به هر وسیلهای که شده «اصل نظام» را نشانه بروند.
اتفاقات گذشته چراغ راه آینده است.
منبع : تسنیم