ماجرای عده ای انسان که از گرسنگی و سرما به گورهای نزدیک به شهریار پناه برده بودند تا اینکه خبرنگاری گزارشی از وضعیت انها می نویسد و ماجرا رسانه ای می شود.
به گزارش پایگاه عدالت خواهان"، تحلیل های زیادی این روزها از زبان افراد مختلف و حتی مسئولان درباره پدیده گورخوابی گفته شد و باز هم معضلات اجتماعی همچون کارتن خوابی و فقر و فساد چهره خود را بیشتر آشکار کرد.
اما به راستی چرا باید در جامعه افرادی باشند که به خاطر مشکلات اجتماعی و فقر و گرسنگی و نداشتن سرپناه برای زندگی به گورها پناه ببرند و از سوی دیگر جوانانی در خیابان های بالای شهر تهران ماشین های میلیاردی سوار شده و ویراژ دهند.
شهید بهشتی به عنوان یکی از چهره های دارای تفکر ناب انقلاب اسلامی در کتاب باید و نباید ها و در بخش جلسات تفسیر قرآن با عنوان “مکتب قرآن” تفسیری زیبا دارد که بازخوانی آن این روزها با گورخوابی و حتی کارتن خوابی و مشکلات در سطح جامعه ارتباط مستقیمی می تواند داشته باشد.
شهید بهشتی در این جلسه تفسیر قرآن می گوید: " بالا بروید یا پایین بیایید، اصلاً قرآن رابر سر جامعه ای پهن کنید، مادام که در آن جامعه در یک سو گرسنه بیچاره از سرما لرزان وجود دارد، و از سوی دیگر متنعمان برخوردار از همه چیز، این جامعه لجن است. تمام چهره اش را هم که با قرآن بپوشانید باز لجن است. آیا کسی در دنیا منتظر این می شود که ببیند ان جامعه جامعه قرآنی است، یا انجیلی، یا توراتی، یا بودایی، یا اوستایی، یا مائوئیست؟ نگاه می کند اگر در جامعه به همه انسانها به چشم انسان نگاه می شود و ضرورتهای زندگی آنها تأمین می شود… در جامعه ای دیگر به انسانها به عنوان انسان نگاه نمی شود، احتیاجات آنها بی ارزش است، خیابانهای یک طرف شهر گلکاری دارد، اما طرف دیگرش چندین سال است که چاله – چوله هایش به دره و ماهور تبدیل شده. این جامعه هر برچسبی می خواهد داشته باشد، آیا مردم سالم دنیا در رده بندی این دو نوع جامعه و خوب و بد کردنش حالت انتظار پیدا می کنند و می گویند ببینیم آیات قرآن در این زمینه چه می گوید؟ یا انجیل در این باره چه گفته؟ نصوص اوستا چه می فرماید؟ اوپانیشادهای آیین هندی چه می گوید؟ کتاب مائو در این باره چه آورده؟ لنین در این زمینه جه گفته؟ مارکس چه گفته؟ این حرفها نیست. منتظر اینها نیستیم. می گوییم این جامعه بد است؛ نافص است؛ دارای کمبود است. شکی نیست. این قدر بحث نمی خواهد."
شهید بهشتی خیلی به صراحت در مورد جامعه می فرماید باید به انسانها به چشم انسان نگاه کرد، این در حالی است که عده ای روشنفکر نما پس از اینکه پدیده گورخوابی مشخص شد حرف از عقیم سازی این عده افراد زدند، سوال اینجاست مگر این گورخواب ها و کارتن خواب ها انسان نیستند که باید عقیم شوند؟ حتی بر فرض اینکه مشکلات اجتماعی و اعتیاد آنها باعث شده به این روز بیفتند، اسلام در مورد حقوق انسانها چه می گوید، آیا می گوید دست آنها را بگیر و آنها را نجات بده یا اینکه آنها را عقیم کنید تا نسلی از آنها به وجود نیاید؟
در جامعه ای که عده ای در بهترین وخوش آب و هواترین مناطق تهران در برجهای میلیاردی زندگی می کنند و مسئولینی که لاستیک های ماشین آنها محله های مستضعف و حاشیه ای را ندیده باید هم انتظار چنین پدیده هایی را داشت.
کاش دولت نگاه عمیق تری به تبعیض داشت، جایی که حقوق های نجومی عده ای و حق اوقات فراغت برای فرزندان برخی مسئولین وجود دارد و برای برخی خوابیدن در گور از گرسنگی و بی پناهی.
به قول شهبد والا مقام بهشتی " مادام که در آن جامعه در یک سو گرسنه بیچاره از سرما لرزان وجود دارد، و از سوی دیگر متنعمان برخوردار از همه چیز، این جامعه لجن است."