به گزارش "پایگاه عدالت خواهان ایران" حسین خان بابازاده: پنجشنبه هفته گذشته بود که محمود احمدی نژاد به بهانه بزرگداشت میرزا کوچک خان به صومعه سرا رفت و در جمع مردم این شهر بار دیگر حسن روحانی را به مناظره فراخواند. البته این دعوت به مناظره محصور به رئیس جمهور فعلی نماند و احمدی نژاد گفت «همه آنها بیایند در مقابل من بنشینند و من به عنوان نماینده مردم در طرف دیگر برای مناظره خواهم نشست». در قسمت دیگر اظهاراتش هم بحث نارضایتی مردم از دولت که نقل هر محفلی در این روزهاست را پیش کشید و خواست که مسئولان استعفا بدهند و اگر کار کردن بلد نیستند استعفا هم بلد نیستند؟ و درنهایت اینکه چرا مردم باید یک دولتی که کار کردن بلد نیست را تحمل کنند ولو انتخاب خودشان باشند.
درباره اظهارات احمدی نژاد می توان چند نکته را مطرح کرد:
1. ناکارآمدی شخص روحانی و دولتی که او تشکیل داده موضوعی است که علنی شده و تردیدی در آن نیست و ما در اینجا با آقای احمدی نژاد اتفاقا هم نظر هستیم. اما تفاوت در اینجا شروع می شود که احمدی نژاد باید بگوید با کدام شاخص از 24 میلیون نفری که روحانی را برای 4سال دوم و علی رغم سابقه نه چندان دلچسب در سال های 92 - 96 او را بار دیگر انتخاب نمودند، کسب اطلاع نموده که لزومی به تحمل دولت منتخبشان دیگر نمی بینند؟ اگر بخواهیم بحث بازی در پازل دشمن را نادیده بگیریم و این مقیاس ناشی از تخیل را از رئیس دولت دهم قبول کنیم پس در تبلیغات سخنرانی احمدی نژاد در صومعه سرا، باید از او به عنوان یک رئیس جمهور شش ساله یاد می شد چرا که عملا دولت دوم وی راهی برای به نیل به سال 92 پیدا نمی کرد و در همان میانه راه دولت دهم انتخابات دولت یازدهم برگزار می شد.
2. نکته دوم و البته مهم تر که برخی از مبلغان احمدی نژاد کمتر به آن توجه می کنند این است که دور مسئول سابقی جمع شده اند که اتفاقا بخشی از علل اصلی این مشکلات است و هم اکنون در حال بازی در یک نقش منتقد است. اگر بازی های سیاسی بعد از انتخابات از سال 88 توسط احمدی نژاد و تیم منحرف اطرافش آغاز و در سال 90 اوج گرفت و در 2سال اخر به یکه تازی تبدیل شد، انجام نشده بود امروز قطعا خبری از حسن روحانی، برجام، بتن ریزی، گستاخی دشمن، رکود و... نبود و همچنان آرزوی ریاست جمهوری در ذهن آقایان باقی مانده بود. فی الواقع این شخص سخنران همان کسی است که آرزوی محال دولتمردان کنونی و حامیانشان را برآورده کرد و عامل تعبیر خواب آنها شد و امروز در چهره منجی ایفای نقش می کند. هرچند باید به این نکته هم اذعان داشت مردم باصفایی که در شهرستان و روستاهای گوناگون به استقبال احمدی نژاد می آیند خاطرات خدمات دولت نهم و بخشی از دولت دهم مانند مسکن مهر و.. را در ذهن دارند، او را همچنان یاور رهبر می پندارند و از تغییر رویه بنیادین او مطلع نیستند. تیم رسانه ای احمدی نژاد هم با سوءاستفاده از این عدم اطلاع، پوسترهای مجرمانی مثل بقایی و مشایی را به دست این مردم مومن خوش گمان و دور از سیاست می دهند و نفع دوم را می برند.
3. خدمت احمدی نژاد برای روی کارآمدن جریان سیاسی حاکم بر دولت و حتی مجلس کنونی پوشیده نیست و البته این خدمت در نامه های قابل تامل وی به مقام معظم رهبری در زمان اوج گیری انتقادات مردم از دولت ادامه پیدا کرد و کمک شایانی به دولت برای فرار از مهلکه سیبل انتقادات مردم کرد.
4. چند روز پیش عبدالله ناصری مشاور ارشد رئیس دولت اصلاحات از نامه محرمانه جهانگیری به رهبر انقلاب در ماه های گذشته خبر داد. محتوای بخش هایی از آن نامه که در شبکه های مجازی منتشر شده بود، حاکی از درخواست رفع حصر سران فتنه و محدودیت سید محمد خاتمی برای حل مشکلات کشور بود! هرچند این موضوع جدید نیست و پیش تر هم برخی دیگر از اصلاح طلبان شاخص راهکار حل مشکل کشور را حل شدن موضوع حصر و رفع محدویت خاتمی دانسته بودند اما نکته اصلی اینجاست که در نامه های بی پرده احمدی نژاد به مقام معظم رهبری هم جنس درخواست او با اصلاح طلبان یکی است و پیشنهاد احمدی نژاد هم برای حل مسائل، آزادی برخی اعوان و انصار مجرمش هستند که رئیس دولت دهم پرونده آنان را یک پروژه سیاسی برای زمین زدن وی می داند! این نکته واضح است که هر دوگروه علی رغم تفاوت های سیاسی ظاهری، قبیله گرایی سیاسی خودشان را پیگیر هستند و این وسط مردم قربانی هستند و راهکاری برای حل مشکل در میان نیست.
5. اینکه هر مسئول و غیر مسئولی در جمهوری اسلامی صرف سفر به شهرستان یا روستایی خودش را نماینده مردم معرفی می کند خوب است و باعث دلگرمی مردم می شود اما اینکه احمدی نژاد علاوه بر آن، خودش را یک قطب و تمام کشور را به قطبی دیگر تبدیل می کند قابل تامل است. در حقیقت احمدی نژاد می خواهد هم درون نظام باشد و به عنوان دلسوز شناخته شود و هم اپوزیسیون این نظام. به بیان دیگر قصدش آن است وضع کنونی را نماد جولان همه بدی ها و خودش را به عنوان الهه خوبی ها مطرح کند.
6. شاید اصلی ترین هدف حلقه انحراف جدای از آمادگی برای انتخابات مجلس -که اخبار آن به گوش می رسد- آن باشد که با این سفرها و قرار دادن تریبون احمدی نژاد در خیابان و تجمع چندصدنفری در قدم اول هزینه رد صلاحیت مجدد احمدی نژاد را افزایش داده و در قدم دوم این تصور را القا کند که منجی محبوب مردم از حضور در انتخابات منع شد.
با یادآوری نکته دوم این نوشته و همچنین مرور جمله دائمی رئیس دولتین یازدهم و دوازدهم که عامل همه مشکلات را دولت های نهم و دهم معرفی می کند؛ می توانیم بر سخن روحانی صحه بگذاریم و احمدی نژاد را مقصر همه مشکلات امروز بدانیم چرا که اگر نوع خاص رفتار و عملکرد او و حلقه اطرافش در سال های دولت دهم و خصوصا نیمه پایانی آن نبود، اصلا دولتی به نام تدبیر و امید سرکار نمی آمد تا خروار مشکلات بر سر مردم خراب شود.
