به گزارش پایگاه عدالت خواهان"خبرگزاری کتاب ایران، به تازگی با فردی تحت عنوان ج.اکرمی درباره رمان تازهنوشت او با عنوان «شب بخیر تُرنا» گفتوگو کرده است.
این فرد در صحبتهای خود گفته است:
بسیاری از نوجوانها و جوانها به دلائل دشواریهای اجتماعی در گفتوگوهایشان با همسن و سالها یا اعضای خانواده به موضوع رفتن از سرزمین مادری و جستوجو برای شرایط بهتر کار و زندگی در کشورهای دیگر علاقه نشان میدهند. رؤیای مهاجرت ذهن آنها را به حدی مشغول کرده است...هرچند ممکن است شرایط موفقیت در کشورهای پیشرفته، آمادهتر باشد، اما نباید آسیبشناسیهای پیش رو را نادیده گرفت.
او همچنین در پاسخ به این سؤال که «آیا هدفتان منصرف کردن نوجوانان از مهاجرت بوده است؟» میگوید:
پدیده مهاجرت و جذابیتهای آن را نمیتوان نادیده گرفت. همه ما در شرایطی زندگی میکنیم که افراد خانوادههای دور و نزدیکمان در مهاجرت به سر میبرند. هرچند ممکن است مهاجران از شرایط بهتری برای درس و کار برخوردار شده باشند، اما نباید در کنار آن از فروپاشی خانوادهها و محروم شدن سرزمین مادریمان از خلاقیتها و تأثیرگذارشان غافل باشیم. در این رمان قصد اصلی من ایجاد بدبینی به پدیده مهاجرت نبوده، همچنان که سینا، نوجوان پسر رمان، ترجیح میدهد باتمام دشواریهای پیشرو، در مهاجرت بماند، در عینحال به تُرنا، خواهر بیمارش برای برگشتن به ایران کمک میکند. هدفم منصرف کردن نوجوانها از مهاجرت نیست، بلکه میخواهم توجه آنها را به نیازهای سرزمین مادریشان، حفظ کانون خانواده حتی از راه دور، توجه به آسیبهای پیشِ رو، و همسازی رؤیاهای مهاجرت با واقعیتهای موجود جلب کنم.
به گزارش ایبنا، این کتاب را نشر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر کرده است. «شب بخیر ترنا» که تمی عاشقانه و اجتماعی دارد، داستان خواهر و برادری است که همراه پدرشان به کانادا مهاجرت میکنند ولی مادرشان با آنها نمیرود. آنها منتظر ارسال دعوتنامه پدرشان برای مادر میمانند اما این اتفاق نمیافتد و...[۱]
*متأسفانه دیدگاههای غربزدهای که اقدام به کاشت بذرهای مسموم در ذهن و روح کودکان و نوجوانان ایرانی میکنند، هر از گاهی میتوانند با انتشار برخی کتابها، در جامعه ایرانی ظهور و بروز داشته باشند و مشخص نیست وزارت ارشاد دولت آقای روحانی نیز با این افراد همنظر است یا خیر؟!
اظهارات این فرد مبنی بر اینکه شرایط موفقیت در کشورهای پیشرفته، آمادهتر است و یا بسیاری از نوجوانان به مهاجرت علاقه نشان میدهند در حالی است که گویا او اطلاعی از شرایط مهاجرین وارد شده به کشورهای اروپایی و آمریکایی ندارد.
او حکما نمیداند که جوانان مهاجر در این کشورها بایستی فرض بر یافتن شغل! تمام جوانی و عمر خود را مثل ماشین، صرف کار کردن در کمپانیها و شرکتهای مختلف کنند و در ادامه هم بخش اعظم درآمد خود را به معاش و مالیات اختصاص دهند.
این نویسنده گویی حاضر نیست به نوجوانان کشور بگوید که با مهاجرت نه تنها دین و اعتقاد و آرمان آنها دچار خطر کمرنگی میشود بلکه حتی در تئوری غربپرستان برای چرای بهتر نیز باید در غرب از بام تا شام به سختی کار کنند و مقولات مختلفی مثل تعویض سریع شغل، فعالیت ماشینی و بدون پذیرش هرگونه اشتباه، مالیاتهای سنگین به دولت، تحقیر ناسیونالیستی و درد غربت را صرفاً برای خوردن یک ساندویچ مک دانلد به جان بخرند...
ضمن اینکه باید اشاره کرد کسانی مثل «گلشیفته فراهانی»، برخی بازیگران سینما و تلویزیون و یا دانشآموزانی با معدلهای درسی بالا که از ایران مهاجرت کردند و امروز هیچ نام و نشانی از آنها نیست و یا اگر هم هست به ندرت اثری از سعادت و خوشبختی در کنار آن وجود دارد؛ برای فهم بهتر بودن غرب، مثالهای خوبی به نظر میرسند!
از طرفی صحبتهای فرد مذکور مبنی بر اشتیاق نوجوانان کشور به مهاجرت نیز سخنی غلط و منعندی به نظر میرسد زیرا هیچ آمار و اتفاقی که مبیّن این فرض باشد در دست نیست و اتفاقا سیر روزافزون حضور نوجوانان و جوانان در مراسمی همچون عرفه، اعتکاف، فعالیتهای ورزشی و حضور در محور مقاومت، حکایت از حقایقی بر خلاف ادعای فرد مذکور را دارد.
البته از باب رندی باید اشاره کرد در دولتی که وزیر خارجهاش یک نامه دستنویس جان کری را تضمین اجرای صحیح برجام میداند و در دولتی که پیشرفت تکنولوژی ایرانی را بدون غرب، پرهزینه و یا ناممکن میداند؛ باید هم که منتظر انتشار چنین رمانها و مضامین غلطی بود.
گفتنیست، چند سال قبل و در ایام دولت یازدهم، شخصی به نام فرهاد حسنزاده در مصاحبه با ایسنا پیرامون حذف «عشق» از ادبیات نوجوانان هشدار داده! و با تأکید بر اینکه »باید عاشقانههای دختران و پسران نوجوان را در ادبیات ترویج کرد» گفته بود: «عشق احساسی است که در انسان باعث کشش و کوشش میشود. رنگ این احساس در تمام مراحل زندگی فرق میکند. در کودکی این گرایش به پدر و مادر و خانواده است، در نوجوانی به جنس مخالف است که بیشتر با ارتباطی حسی و غلبه بر ترس و تنهایی است...به هرحال نمیتوان این حس را نادیده گرفت و با پاککن اخلاق آن را محو کرد. بچهها همانگونه که به شادی و تحرک و بازی نیاز دارند، به حس پاک عاشقانه نیز نیاز دارند و بازتاب این حس در ادبیاتشان به آنها حس بودن و دیده شدن میدهد»![۲]
ارزیابی تأثیر خوانش کتب و رمانهایی با مضامین اشاره شده بر کودکان و نوجوانان را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم...
۱_ http://ibna.ir/fa/doc/longint/251725
۲_ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931127001604