به گزارش عدالت خواهان گلستان"در این دو سه ماه گذشته به اندازه 8 سال دولت نهم و دهم ، جنگل گلستان دچار حریق و آتش سوزی شد و آن وقت مسئولان امر توقع دارند مردم باور نکنند که این آتش سوزی ها سریالی و احیانا تعمدی است .
بعد از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و انتصاب زود هنگام اسماعیل مهاجر به سمت مدیر کل محیط زیست استان گلستان و انتصاب یک مشاور رسانه ای حاشیه دار برای مدیر کل استان و علیرغم یکی دو سفر رسمی و غیر رسمی معصومه ابتکار به گلستان ، اوضاع ناخوشی بر محیط زیست استان حاکم شده است .
محور ثقل تمرکز این گروه و برخی سمن ها و حامیان شان که گهگاه در قالب اردوی دانشجویی سر از پارک ملی گلستان در می آورد و در این راه عکاسان و برخی خبرگزاری ها نیز آنها را یاری می کنند ؛ مسدود کردن جاده فعلی گرگان - مشهد از داخل پارک ملی گلستان و ایجاد مسیر جدید از قسمت های شمالی استان است .
این محوریت عجیب علاقه دارد که عبور و مرور مردم از جاده جنگل گلستان را عامل اصلی کشتار حیوانات و آتش سوزی ها قلمداد کند و با استفاده از این اهرم به دولت فشار بیاورد که هر چه زودتر مسیر دیگری را برای رفت و آمد اتومبیل ها به جای جنگل گلستان از قسمت های شمالی تر باز کند .
تکرار و تاکید بر این عبارات در اخبار و گزارشات که شروع آتش سوزی " از حاشیه جاده " و توسط " مسافرین " و بر اثر " بی احتیاطی " صورت گرفته است و یا اینکه اخبار آتش سوزی گاها با یک تماس تلفنی ساده در رسانه ها منتشر می شود و یا اینکه غالبا عکاسان و خبرنگاران قبل از مامورین و اعضاء ستاد بحران در محل حادثه حاضر می شوند جای تامل دارد .
نمونه بارز در این رفتار هدفمند آنجا آشکار می شود که در هنگام بروز حادثه برای یک حیوان کوچک و پرشمار در جنگل گلستان کلی عکس و خبر و گزارش منتشر می شود ولی وقتی در سایر نقاط استان حوادثی به مراتب بزرگتر و مهم تر اتفاق می افتد هیچ انعکاس رسانه ای ندارد که مثال عینی آن در تلف شدن بزمجه مراوه تپه که نسلش در شرف نابودی است قابل مشاهده است .
نکته بسیار ظریف دیگری که در خصوص آتش سوزی ها به خصوص در چند ماهه اخیر وجود دارد این است که ، معمولا محل های اطراق و استراحت مسافران در مناطق سایه دار ، پر درخت و حاشیه رودخانه در داخل جنگل گلستان است ولی غالب آتش های گزارش شده ، بعد از تونل و در مناطق علفزار و بوته زار که از جنگل فاصله دارند بوده که در بعضی مواقع تا 70 کیلومتر از جاده گرگان - مشهد فاصله داشته است ( آتش سوزی در لهندر و ... ) که در این مناطق و با این عمق که نه آب ، نه سایه ، نه راه ، نه آشنایی ، نه امنیت و نه ... وجود ندارد ، مسافر که هیچ ، افراد بومی جرات ورود به طبیعت را ندارند .
علی ایحال ، مردم گلستان امروز باور نمی کنند که این همه آتش سوزی در عرض چند ماه و نابودی چند صد هکتار از اراضی جنگلی پارک ملی گلستان بصورت طبیعی اتفاق افتاده باشد مگر اینکه هدف خاصی پشت صحنه این آتش سوزی ها باشد (!!) چرا که در سالهای گذشته به هیچ وجه شاهد آتش سوزی در این تعداد و این وسعت نبوده ایم و یا حداقل بین آتش سوزی ها فرصتی برای استراحت وجود داشته است .
امروز اگر اسماعیل مهاجر مدیر کل محیط زیست استان گلستان یا مدیران منابع طبیعی و هر مسئول دیگر ، توانایی نگهداری از جنگل گلستان و زیستگاه های طبیعی را ندارند ، شجاعانه استعفا دهند و کار را به افراد کاردان بسپارند !!
احداث جاده جدید برای مسیر گرگان - مشهد بستر ساز هزینه بسیار بالایی برای نظام و دولت خواهد داشت که با این اوضاع اقتصادی به این زودی ها نیز ممکن نخواهد شد و بهتر است برای حفظ موجودات پارک ملی گلستان و این زیستگاه بی نظیر به اقداماتی چون فنس کشی ، نصب گاردریل در متراژ طولانی و ارتفاع بیشتر ، پرورش و تکثیر موجودات نادر پارک ملی گلستان ، فرهنگ سازی برای مردم و مسافران ، ایجاد پایگاه اطفا حریق ثابت در منطقه با تجهیزات کامل چون بالگرد ، استفاده از نیروهای مردمی برای کنترل اوضاع ، تشدید جرائم سنگین برای عاملان آتش سوزی ، افزایش نیروهای امدادی و جنگلبانی دست بزنند .
انداختن آتش سوزی ها به گردن مردم و مسافران شاید درست نباشد چرا که بعید می دانیم کسی بخواهد به همین راحتی به منافع ملی خود و جنگل ضربه بزند و این تهمت به هیچ وجه به مردم شریف ایران و استان گلستان نمی چسبد ، در تعجبیم که بعد از چند ماه آتش سوزی هنوز هیچ مسئول استانی توضیح شفافی نداده و یا کسی توبیخ نشده و حتی تذکر هم دریافت نکرده است .
اگر چه در این بین ، گاها روایت دیگری هم از سوی برخی مسئولان و غیر مسئولان شنیده می شد که شکارچیان غیر مجاز عامدانه دست به این آتش سوزی ها می زنند تا فکر و توان محیط زیست و منابع طبیعی را متوجه خاموش کردن آتش نمایند تا با استفاده از این فرصت با خیالی آسوده به شکار بپردازند که این روایت هم صرفا از یک ذهن و زبان ماجراجو و تخیلی بیرون می آید .
دو نکته ای هم که در اظهار نظرهای بسیاری از افراد دلواپس محیط زیست و بخصوص دلواپسان جنگل گلستان مغفول می ماند عبارت است از : اول ، نادیده گرفتن همکاری های ارزشمند مردم بومی منطقه که تا کنون در کنترل و خاموش کردن آتش ها وجود داشته و با روند فعلی دارد کمرنگ می شود و دوم ، نادیده گرفتن موضوع فلج شدن اقتصاد مردم ده ها روستا و افراد و خانواده های بومی منطقه در مسیر همین جاده زندگی می کنند و قطعا اگر دغدغه و احساس مسئولیت آنان برای حفاظت و حراست از محیط زیست ، منابع طبیعی و جنگل بیشتر از برخی دلواپسان ظاهری نباشد ، کمتر نیست . ( مطابق تحلیلی ساده : تکرار آتش سوزی ها در نهایت به احداث جاده جدید از مسیری دیگر ختم می شود که در نهایت همه این روستاها از دور خارج می شوند )
نکته مهم و پایانی اینکه این امر در استان گلستان در حال عادی شدن است و مردم استان دیگر به شنیدن چنین اخباری عادت کرده اند و این عادت کردن ممکن است به بی تفاوتی بیشتر آنها نسبت به محیط زیست بیانجامد . لذا لازم است با پیشگیری جدی از تداوم آتش سوزی ها ، خبرگزاری ها و صدا و سیمای استان نیز مراقب باشند که در این مسیر ، اخبار منفی مکرر به مردم و جامعه ارائه نکنند و برای حفاظت و صیانت از جنگل ، محیط زیست و منابع طبیعی راهکارهای منطقی و ممکن و قابل دسترسی بیابند .گلستان ما