یه گزارش عدالت خواهان گلستان"وقتي از دريچه جهان بيني الهي به هر پديده و واقعه اي نگاه مي کنيم جمعي از معاني را مي توان در وراي مادي و ظاهري آنها ببينيم؛ در واقع عالم ما، عالم معناست و هيچ چيزي بي حکمت نيست.آثار و نشانه هاي اين معناشناسي را مي توان بطور خاص در حيات و رحلت رهبران ديني،مراجع تقليد، علماي ديني، صالحان و شهداي اسلام مشاهده کرد.
يکي از علماي انقلابي و ولايت مدار استان و از نسل پرچمداران انقلاب مشروطه مشروعه، آيت ا... طاهري گرگاني است که در 8 دي سال 1386 شمسي وفات نمودند که بر طبق سنتي حسنه، مراسم سالگرد ايشان هر ساله در روز عيد غدير يعني تاريخ قمري درگذشت ايشان برگزار ميگردد.ترجمان اين روز در عالم معنا شايد نتيجه هفده سال اقامت و تحصيل در نجف اشرف در کنار بارگاه ملکوتي اميرالمومنين (ع) و ارادت خاصه به آن حضرت و مسئوليت او تا زمان رحلتش در نمايندگي بنياد بين المللي غدير استان گلستان باشد؛چراکه در روايات آمده است که آدمي با آنچه دوست مي دارد و بدان عشق مي ورزد محشور مي شود و رحلت از اين دنيا در اين روز عزيز آغازين لحظه اين فيض عظيم است.اما اين تمام بُعد شخصيتي اين عالم بزرگوار را تشکيل نمي دهد؛ همچنانکه در پيام مقام معظم رهبري در تاريخ 9دي سال 86:« اين عالم بزرگوار از دوران مبارزات اسلامي تا زمان رحلت همواره در خدمت انقلاب و هدفهاي آرماني آن بودند.»
در دوران دانشجويي ام با ايشان در مدرسه امام صادق(ع) - که به اعتبار نمايندگي مردم استان در خبرگان رهبري جهت دريافت اطلاعاتي به وي مراجعه کرده بودم- آشنا شدم؛ دفتري کوچک و با حداقل امکانات! اوج ساده زيستي و مردمي بودن و جالب تر از آن بدون هيچگونه تشريفات معمول، چيزي که امروز گمشده دفاتر بعض مسئولین ماست! حقیقت امر با عنایت به روايتى از امام صادق(عليه السلام) كه مضمون آن خطاب به شيعيان است: ... لنا زيناً ولا تكونوا علينا شيناً؛ براى ما زينت باشيد، و مايه بدنامى نباشيد».هم مدرسه امام صادق(ع) و هم شخص حضرت آیت الله سید حبیب الله طاهری زینت بود و زینت پرور در استان گلستان.
اما تمام شناختم از ايشان به دوران فعالیت های اجرایی ام برمی گردد. اطلاع از خاطراتي که نقل آن در درک صحيح تاريخ معاصر استان و شناخت جريانات سياسي و بعض افراد مدعي بسيار راهگشا بود.او را در تمام اين خاطرات حقيقتا جريان شناس خبره، سرسخت دربرابر خط نفاق و مخالف جدي ملي گراهاي مدعي مذهب و ليبرال ها و نئوليبرال هاي مدعي انقلاب اسلامي و امام(ره) ديدم.ارجحيت خدمت خالصانه به فرهنگ ديني مردم بر هر چيزي ديگر کاملا در مشي عملي او پيدا بود؛
يادم نمي رود که در سال 84 به اتفاق معاون رئيس جمهور و دبيرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر و علي محمد شاعري استاندار به مسجد آذربايجاني ها رفتيم؛ بعد از نماز مغرب و عشا فردي از همراهان به وي نزديک و در گوشي حضور مقامات يادشده و درخواست وقت براي نشست با وي را اطلاع داد! کتاب مفاتيح در دستش بود به آرامي و بيان عذرخواهي گفت بايد براي مردم الان دعاي کميل بخوانم! چشم او فقط به چشمان مشتاق نمازگزاران مسجد براي شروع دعا بود تا ما!نتيجه اين عهد با خدا و بندگان خدا را در 8دي 86 با رحلت او و نيز در روز تشييع شکوهمند پيکر او بوضوح قابل مشاهده بود.
وقتي به واقعه ظاهرا تحقير کننده عصر روز 9 دي سال 57 از سوي مزدوران رژيم منحوس پهلوي که وي را مورد ضرب و شتم بي رحمانه قرار مي دهند و منجر به بستري شدن ايشان مي شود نگاه مي کنيم و آنرا در کنار 9دي 86 مي گذاري تحقق وعده صادق خداوند و عزت واقعي او را که به بندگان راستين و مقاوم اش داده است را با تمام وجود لمس مي کنيم. اما اين پايان کار نيست چراکه ميراث فرهنگی-دینی او در گذر زمان و بزنگاههاي انقلاب، بايد عيارخود را نشان دهد.
اعتماد قاطع مردم گرگان و آقلا در همان مقطع ابتدايي از ميراث دار خلف او حجت الاسلام سيد علي طاهري در هشتمين دوره مجلس هشتم مهر تاييدي بر تدوام راه و مرام اين عالم بزرگوار بود؛ اما بدون شک عيار ميراث داران واقعي تربيت يافته در مکتب صادق او در 8دي 88برهمگان هويدا شد؛چراکه واقعه 8دي گرگان در امتداد و خط عملي غدير در حمايت از حريم امامت و ولايت امت بود و بعبارتي اساسا احياي غدير و خطبه غدير بدون دفاع ازعلي زمان معني ندارد.
در آستانه سالروز رحلت این عالم بزرگوار (براساس تقویم قمری) بر او سلام می فرستیم ؛ اویی که در تمام اوصاف و صفاتی که برای او بر شمردیم سرآمد همگان و مایه عزت و فخر برای پیروان واقعی اسلام ناب محمدی(ص) و مکتب امام خمینی(ع) در استان گلستان بود.
