به گزارش پایگاه عدالت خواهان" اگر با فرهنگ اسلامی بخواهیم جریانات داخلی کشور را تعریف و تفسیر کنیم، باید بگوییم که بهطور کلی در کشور ما و هر جامعهای سه جریان اصلی وجود دارد که هر یک از آنها شاخ و بالهایی دارد. در فرهنگ اسلامی این سه جریان ایمان، کفر و نفاق است. جریان ایمان اسلام واقعی با اصول و فروعش با اعتقادات و احکامش است، جریان کفر، جریان ضد خدا، منکر دین و در حدی منکر اسلام است. جریان نفاق چیزی است بین این دو یعنی متظاهر به جریان اول با محتوای جریان دوم به نام دین و با حرکت ضد دین.
این سه جریان شاید همیشه در تاریخ بوده است و در اسلام، در قرآن و در تاریخ پیامبر این جریان خیلی مشهود است. کفر یک طیف وسیعی دارد اما کفر اصطلاحی که در مقابل ایمان قرار گرفته و مورد بحت است، جهل با علم، جهل مطلق است. در مقابل، ایمان هم همین طیف را دارد و در کنار این هم نفاق هم همه جا هست، در کشور ما از بعد از انقلاب ما مواجه این سه جریان بودهایم. ما یک کفر جهانی داریم که با ما مواجهند تمام دنیای مارکسیست که دین و آخرت و معنویت را منکر است جهانی از کفر است که در مقابل ماست و در داخل کشور نیز گروههای مارکسیستی ضد خدا این کفر را تشکیل میدهند.
اما نفاق در ایران؛ دو جریان اصلی وجود دارد که در ماهیت خودش متضادند اما در عمل علیه حرکت اسلامی متحد شدهاند: یک جریان به اصطلاح چپگرای مسلماننما و متظاهر به اسلام به نام مجاهدین_خلق و فرقان و گروههایی از این قبیل هست که مدعی اسلام هستند ولی با خدا و ایمان موافق نبوده و محتوای کفر دارند.
-- لیبرالهایی که میگویند مسلمانیم، منافقند و دروغ میگویند.
این نفاق است که لیبرالها میگویند ما مسلمانیم، اما تفاوت این است که اسلام آنها هم از نظر فکری و عملی فاصله دارد. این دو جریانِ نفاق کاملاً متضادند یکی در اقتصادش مارکسیسم است و یکی سرمایهداری که در دنیا کاملاً مقابل هم هستند ولی در ایران موقتاً با هم متحدند. در جریانات سیاسی کشور درد ما این بود و مظلومیت ما این بود که میگفتند اختلاف شخصی و اختلاف سلیقه است. دعوای ما با جریان نفاق راست از موقعی شروع شد که قانون اساسی شکل نهایی خود را شروع میکرد و وقتی رسید به #ولایت_فقیه، آنها دیدند که دیگر نمیتوانند در این کشور پایگاه مشروع داشته باشند.
⬅️ ولایت فقیه اساس زندگی جامعه اسلامی را مشخص می کند.
ولایت فقیه عنصری است که اساس زندگی جامعه اسلامی را مشخص میکند و همیشه بوده، یک نظر در دنیای اسلام این است که حکومت مال خداست و او به افراد معینی داده است. نظر دیگر این است که حکومت، انتخابی است. یکی از اختلافات ما با آقای #بنیصدر و امثال او این بود که در حکومت اسلامی با چه معیاری باید مقررات تأمین شود. لفظاً همه میگویند اسلام، اما با کدام اسلام؟
- اکبر_هاشمی_رفسنجانی
- روزنامه_اطلاعات
- [بخشهایی از خطبههای نمازجمعه ۱۲ تیرماه ۱۳۶۰]
۱۶ تیر ۱۳۶۰
صفحه ۹.
متوسلیان