سکوتی که با مصالحه صهیونیستها شکست
ولیعهد سعودی پس از سه سال سکوت درباره مساله فلسطین و قدس، در این مصاحبه با به رسمیت شناختن اسرائیل، این سکوت را شکست. این پادشاه جوان پس از سالها انتظار صریحا در سفرش به آمریکا موضعش نسبت به فلسطین را اعلام کرد، به شکلی که همه از جمله «جفری گولدبرگ» سردبیر مجله آتلانتیک آمریکا را شگفت زده کرد. بنسلمان درباره اینکه آیا به حق ملت فلسطین برای دستیابی بر بخشی از اراضی اشغالی اعتقاد دارد یا نه، گفت: «به تصور من این حق اسرائیلیها و فلسطینیهاست که در سرزمین خود زندگی کنند.» گولدبرگ به حدی از صراحت ولیعهد جوان شگفتزده بود که موضع بنسلمان را اینگونه عنوان کرد: «یک کشور ملی برای یهودیان در سرزمین اجدادیشان؛ هیچ رهبر عربیای تاکنون این حق را به رسمیت نشناخته است.» ولیعهد سعودی در این مصاحبه وجود هرگونه مشکل با یهودیانی که از اروپا و آمریکا به کشورش آمدهاند و وجود موانع مذهبی ایدئولوژیک برای پذیرفتن حق اسرائیل برای اعلام موجودیت خود را رد میکند. تمام دغدغههای مذهبی او به نگرانی درباره «مسجد الاقصی» نه کل قدس و حقوق ملت فلسطین خلاصه میشود.
دوستی با دشمن
چشمانداز بنسلمان درباره اسرائیل و مساله فلسطین شور و شوق زیادی نسبت به امضای یک صلح آشکار و علنی با تلآویو داشت. بنسلمان اظهار داشت اگر توافق صلحی وجود داشته باشد صلح موجب تبادل منافع بسیاری بین اسرائیل و کشورهای شورای همکاری خلیجفارس و کشورهایی نظیر اردن و مصر میشود. بنسلمان مدعی است که سرزمینهای اشغالی در مقایسه با مساحتش اقتصاد در حال رشدی دارد.
سناریوی خیالی جنگ با ایران
بنسلمان بعد از سناریوی امیدوارکننده صلح با اسرائیل درباره سناریوی جنگ با ایران صحبت میکند که سعی دارد از طریق سیاست از آن اجتناب کند و معتقد است مشکلی که با جمهوری اسلامی دارد یک مشکل ایدئولوژیک است. بنسلمان تاکید میکند خط قرمز ما امنیت ملی است و ما در منطقهای که دورش مکزیک، کانادا و اقیانوس آرام یا اطلس است نیستیم، بلکه اطراف کشور ما داعش، القاعده، حماس و حزبا... و حکومت ایران و دزدان دریایی هستند!
وهابیت از نظر بنسلمان
در مصاحبه بنسلمان که مسائل اسرائیل و فلسطینیها برجسته شد، به موضوعات حساس دیگری نیز پرداخته شد از جمله وهابیت و حمایت از تروریسم، با وجود اینکه بنسلمان از پاسخ به بعضی از سوالات مصاحبهکننده مانند مشروعیت انتخابات طفره میرفت. بنسلمان از مصاحبهکننده آمریکایی در حین مصاحبه میخواهد که وهابیت را برای او تعریف کند، زیرا به نظر او این مذهب واقعی وجود ندارد و محمد بنعبدالوهاب کسی جز یکی از نخبههای جزیره عرب نیست که پدربزرگش از او برای تاسیس دولتش کمک گرفت. بنسلمان در مواضع خود که از طریق این مصاحبه به جهان اعلام کرد؛ سعی دارد چهرهای اصلاحطلبانه را برای خودش و عربستان تثبیت کند تا جهان او را بهعنوان یک ولیعهد رفورمیست ببیند و بشناسد و تاکید دارد که طرح اصلاحاتی او مبتنیبر منافع اقتصادی و مردم است، نه براساس یک ایدئولوژی خاص.