به گزارش پایگاه عدالت خواهان"قالیباف با نواصولگرایی پس از انتخابات به عرصه سیاسی بازگشت و رئیسی نیز در حال رصد اوضاع سیاسی کشور و اظهارنظرهایی من باب اوضاع اقتصادی و معیشتی کشور است.
به گزارش جهان نيوز، یک شباهت اساسی میان رئیسی و قالیباف پس ازانتخابات پرهیجان ریاست جمهوری 1396، تخریب و اتهامات پی در پی و هماهنگی است که از سوی رقبای سیاسی به آنها در ابعاد مختلف وارد می شود. محمدرباقر قالیباف، شهردار سابق تهران هدف سیل اتهامات و ادعاهای شورا و شهردار اصلاح طلب قرار گرفته و پروژه تخریبی به حدی جدی است که محمدعلی نجفی تیمی را مامور کرد تا گزارشی 500 صفحه ای در زمان 50 هزار ساعت کاری تهیه کنند.
این گزارش که حاوی نکات جدیدی نبود و اظهارات و اتهاماتی بود که در دو سال گذشته از سوی اصلاح طلبان به شهردار سابق تهران وارد می شد و در حال حاضر با آمارسازی هایی از سوی نجفی سعی بر آن شد تا مستندتر جلوه کند. در طرف مقابل آیت الله رئیسی، تولیت آستان مقدس رضوی نیز با وجود آنکه مدت کوتاهی است در این مسئولیت به سر می برد ولی از زمان انتخابات و در حال حاضر نیز به صورت مستمری هدف تخریب ها قرار گرفته و بعد از انتخابات این تخریب شدت بیشتری نیز گرفته است.
نکته جالب اینجاست که رئیسی نیز توسط شهردار مشهد با ادعاهایی روبه رو شد. شهردار مشهد در مصاحبه با روزنامه شرق اعلام کرد نیمی از اراضی مشهد در اختیار آستان قدس است. همزمان با ارائه بودجه لایحه سال 97 نیز بحث هایی پیرامون مالیات مجموعه های اقتصادی توسط نمایندگانی چون علی مطهری مطرح شد. همچنین در اعتراضات و آشوب های اخیر نیز، برخی از مسئولان دولتی و نیروهای اصلاح طلب تلویحا هسته اولیه اعتراضات ضد دولتی را مشهد و به تحریک امام جمعه و نیروهای نزدیک به رئیسی اعلام کردند.
در چنین امواج پرتلاطم تخریبی علیه دو نامزد انتخاباتی ریاست جمهوری حتی پس از انتخابات یک نکته اساسی به دست می آید و آن نیز این است که فعالین و رسانه های اصلاح طلب و همچنین رسانه های معاند به دنبال حذف کامل قالیباف و رئیسی از عرصه سیاسی و حتی اجرایی کشور هستند. این تلاش مداوم و هدفمند گویای شناخت پتانسیل هایی است که می توانند از سوی رئیسی و قالیباف در میان نیروهای انقلاب و اصولگرا فعال شوند و در جهت همگرایی و ارائه آلترناتیوهای کارآمد در عصر ناکارآمدی دولت و مدیران اصلاح طلب به کار آیند.
برنامه های رئیسی و قالیباف در عرصه سیاسی
وجود 16 میلیون رای در ایام انتخابات و وعده مطالبه گری از سوی نامزدهای اصولگرا از وعده ها و شعارهای حسن روحانی پس از انتخابات، موضوعاتی هستند که انتظار می رود کنش های بسیار جدی تری را از سوی قالیباف و رئیسی شاهد باشیم. در عرصه سیاسی شهردار سابق تهران با گفتمان نواصولگرایی وارد کارزار شد و رئیسی نیز در مناسبت های مختلف به بیان دغدغه های اقتصادی و معیشتی مردم پرداخت. با این وجود گمانه زنی های مختلفی درباره آینده سیاسی این دو نیرو وجود دارد.
انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال 98 یکی از عرصه های مهم رقابت های سیاسی در ایران خواهد بود. انتخاباتی که می تواند به آغازی برای پایان بسیاری از ناکامی های اصولگرایان در چند انتخابات اخیر تبدیل شود. اصلاح طلبان با مواضعی که در آشوب های اخیر اتخاذ کردند با قهر بخش عمده ای از پایگاه اجتماعی و اقشار خاکستری روبه رو شده اند و به نظر می رسد برای بازیابی اعتماد از دست رفته دست به تحرکات افراطی و ایجاد دوقطبی های شدیدتری نسبت به قبل بزنند تا به رویه مسبوق غول سازی از رقیب و فرشته سازی از خود دست بزنند با این وجود عدم تحقق بسیاری از وعده ها و شعارها و ناکارآمدی بخش هایی چون شهرداری تهران در سیطره اصلاح طلبان موانع جدی برای توفیق در انتخابات آینده برای جریان اصلاحات ایجاد کرده است.
از عمده نیروهایی که براساس تحلیل ها انتظار می رود به صورت جدی تری در انتخابات آینده حضور یافته و برنامه هایی برای انتخابات مجلس ارائه دهند، دو شخصیت رئیسی و قالیباف می باشند. هرچند این دو تا کنون پیرامون انتخابات پیش روی مجلس اظهارنظر نکرده اند ولی فضای انتخاباتی و رویکردهای سیاسی مانند نواصولگرایی یا وجود 16 میلیون رای در انتخابات سال 96 انگیزه های جدی برای کنش گری در این عرصه ایجاد می کند.
روی آوردن اصلاح طلبان به بازی تخریبی کارنامه عملکرد قالیباف و رئیسی بیشتر در جهت سوزاندن این مهره های سیاسی در آینده سیاسی کشور است. به هر حال جریان اصلاح طلب ثابت کرده بازی های تخریبی را بسیار قبل از هر انتخاباتی با شناسایی مهره های موثر رقیب آغاز می کنند.
اقدامات هدفمند تخریبی تا به حدی با برنامه و اهداف خاص دنبال می شود که هزینه استفاده از نیروهایی چون قالیباف در حوزه های اجرایی و انتصابی از سوی نظام نیز بالا در نظر گرفته شود. بر این اساس مهره مورد نظر در افکار عمومی با اتهامات بی اساس و غلط تخریب می شود و انتصاب وی در یک پست مهم به عنوان کج دهنی به جامعه از سوی رسانه های اصلاح طلب تفسیر یا القا می شود، امری که برای آیت الله رئیسی نیز آغاز شده و همچنان نیز دنبال می شود.
به هرحال انتخابات در ایران به هر دلیلی نقطه اوج کنش های سیاسی است و بروز و ظهور نیروهای سیاسی در این زمان بیشتر به چشم می آید. اصولگرایان نیز با پیروی از چنین شرایطی در حال حاضر بیشتر دارای کنش های در حد اظهارنظر و تحلیل های سیاسی هستند که این باعث غفلت از همگرایی و اجماع برای سازماندهی جدی یکسال قبل از انتخابات مجلس و 4 سال قبل از ریاست جمهوری 1400 می شود. می توان بدون توجه به بازی های تخریبی رقیب، قبل از هر انتخاباتی سازوکارهای وحدت بخش را با وجود پتانسیل هایی که در انتخابات ریاست جمهوری اخیر بروز یافت فعال و هدفمند ساخت. این سازوکار می تواند در مدت باقی مانده نقائص خود را برطرف و نقاط قوت را تقویت سازد. چنین اقداماتی می تواند بر پایه پتانسیل هایی چون قالیباف و رئیسی و سایر نیروهای فعال و کارآمد جبهه اصولگرا قرار گیرد.
