، این فرد نزدیک به شیخ حسن روحانی در آخرین تئوری پردازی های حاشیه سازش برای دولتی که شعار "اعتدال" را برای خود انتخاب نموده، خاستگاه آنها را "مکتب نیاوران" دانست.
رییس کتابخانه ملی ایران که ژستی پژوهشگرایانه و تاریخی به سخنانش گرفته بود، با تقسیم بندی خودخوانده گفتمان های بعد از انقلاب، مدعی شد: "دولت اول، گفتمان ارزش ها را تعقیب می‌کرد و در دوره جنگ این گفتمان که در واقع گفتمان ارزش و مقاومت بود مهمترین صدایی بود که شنیده می‌شد. دولت مهندس موسوی این گفتمان را تبیین می‌کرد و این دوره در زمان حیات حضرت امام(ره) بود که به لحاظ جامعه‌شناختی تنها دوره‌ای است که یک انطباق میان ارزش‌های رسمی و غیررسمی وجود دارد"!
فرد رای اعتمادنگرفته از مجلس برای وزارت در دولت یازدهم البته نگفت که موسوی فتنه گر، چگونه گفتمان ارزشی را پیگیری می کرد درحالی که در سال 88، یکی از لیدرهای فتنه شد و منافقین و بهائیان حامی وی، در ماه مبارک رمضان روزه خواری کردند و در عاشورای حسینی(ع) به عزای سالار شهیدان هجوم آوردند و بیرق های آن امام مظلوم را آتش زدند؟
اما افاضات صالحی امیری به همینجا ختم نشده و در ادامه پیرامون گروهک اعتدالی بیان داشت: "یک واقعیت عینی وجود دارد، ما در هشت سال گذشته در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام یک تیم بودیم که با آقای روحانی همکاری داشتیم و لیدر این جریان نیز آقای روحانی بود؛ در این هشت سال بحث و جدل و گفت‌وگوی متعددی در خصوص اینکه اعتدال چیست و در عرصه قدرت و دولت باید چه مشی‌ای داشته باشد انجام شد. ما آن را «مکتب نیاوران» نامگذاری کردیم، اینها چارچوب فکری مکتب نیاوران بود، بنابراین اگر بخواهیم بگوییم تبار گفتمان اعتدال از کجاست، من می‌گویم این گفتمان یک تبار تاریخی در فرایند تحولات فکری جامعه ایران و یک تباری نیز پس از انقلاب دارد که نماد آن را در آقای هاشمی و طیف گسترده‌ای از روحانیت می‌توان دید"! (اینجا)
او در حالی از عنوانی جعلی به نام "مکتب نیاوران" به لیدری روحانی و به نمادی رفسنجانی نام می برد که پیش از این و در دولت سابق، به دلیل سخنان جعلی مشایی پیرامون مکتب ایرانی، بسیاری از افرادی که همینک بر سر کار آمده اند، بالاترین تهاجم را علیه وی و دولت احمدی نژاد به راه انداخته و آنها را جریان انحرافی نامیدند. این درحالی است که از دید اکثر ملت و عموم روحانیت ولایی، تنها مکتب برحق که قابلیت بحث و پیگیری در ساختار نظام را دارد، "مکتب اسلام" است و بس.
با این حساب می توان گفت که گروهک اعتدالی، با تعریفی که یکی از تئوریسین های آن اعلام کرده، پیرو مکتب انحرافی و جعلی "نیاوران" است که این عنوان، همانگونه که از نامش پیداست، تنها متعلق به طیفی خاص و محدود از یک شهر کشورمان می باشد که البته در همان محله نیز، افراد معتقد و ولایی بسیاری زندگی می کنند که قطعا بری از این جعلیات هستند.
همچنین، باتوجه به گستردگی عنوان "مکتب ایرانی" و محدودبودن عنوان "مکتب نیاوران" این مکتب جعلی خرد را می توان یکی از پازل های آن مکتب جعلی دیگر دانست و با این حساب، یکبار دیگر پرده از حقیقتی پنهان از دید ملت به زمین می افتد که جریان انحرافی و جریان فتنه، با یکدیگر قرابت و اشتراکات بسیاری دارند. همچنین، میان "مکتب ایرانی" و "مکتب نیاوران" به جهت جعلی بودن و انحرافی بودن هردوی آنها، پل ارتباطی خاصی برقرار است که نمونه های دیگری از این شباهت را در جریاناتی مانند جاسوس یهودی - آمریکایی، "ریچارد فرای" شاهد بودیم.
در رابطه با مکتب جعلی نیاوران و اسم آن که در افکار عمومی عنوان اشرافیگیری است و بیشتر مادیات را در اذهان زنده می کند، رجوع به تفکرات گفتمان ناب، برتر و حداکثری امام خمینی(ره) می تواند افشاگر برخی مسایل باشد.
امام خمینی(ره) این فریادگر مکتب اسلام، می فرماید: "رژیم اسلامی مثل رژیمهای، مکتبهای مادی نیست، مکتبهای مادی تمام همتشان این است که مرتع درست بشود! تمام همت این است که منزل داشته باشند؛ رفاه داشته باشند ـ آنهایی که راست میگویند ـ اسلام مقصدش بالاتر از اینهاست. مکتب اسلام یک مکتب مادی نیست؛ یک مکتب مادی ـ معنوی است. مادیت را در پناه معنویت، اسلام قبول دارد. معنویات، اخلاق، تهذیب نفس. اسلام برای تهذیب انسان آمده است؛ برای انسان سازی آمده است". (سه شنبه 08 خرداد 1358)
در رابطه با پیوندهای تئوریک میان جریان فتنه، گروهک اعتدالی و جریان انحرافی گفتنی های مستند بسیاری هست که در آینده پیرامون آنها مطالب دیگری منتشر خواهد شد.
