اما همان طور که گفته شد در چند دهه اخیر سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن دشمن، به سراغ اسلام آمده است؛ اسلامی که زمانی مانند ادیان دیگر در دنیای قرن بیستم حل شده بود و به برکت انقلاب اسلامی مانند مسیحیت زنده شد و پیام بازگشت به خود را از انقلاب اسلامی گرفت. این یک حقیقت است که تا قبل از وقوع انقلاب اسلامی، دین اسلام هم مانند مسیحیت درحال محو شدن بود همین امروز نیز کم نیستند نشانه هایی که وجود دارند و می گویند اسلام در حکومت های دنیا حضور جدی ندارد؛ کاباره ها، مشروب فروشی ها و حتی درهم بودن غذای حلال وحرام در کشورهای اسلامی همانند دوران ستمشاهی هنوز هم در جهان اسلام سایه افکنده است.
اسلام خواهی پس از بیداری و روشنگری افکار یکی از نیازهایی است که جهان اسلام بدان پی برده و احساس نیاز کرده است. حرکتی که با انقلاب اسلامی ایران آغاز شد اما در فراز و فرودهای سیاسی و حیله های دشمن مکار و دسیسه باز آن گونه که باید و شاید به مرحله اجرا درنیامد. با این وجود نیاز فطری انسان ها باعث شد تا بیداری اسلامی یا به قول غربی ها بهارعربی پدید آید؛ بیداری که باز هم با فریب و نیرنگ معاویه گونه استکبار و کم کاری های ما در معرفی انقلاب اسلامی پس از امام خمینی منجر به قدرت گرفتن گروهک دست ساز آمریکایی یعنی داعش شد.
داعش گروهکی است که پیشینه اش را در القاعده و اعضای آن می توان جست که یکی از مهمترین شعارهایش نابودی شیعیان و تفکر شیعی است؛ یعنی همان شیعیانی که به اسلام در قرن بیستم حیاتی دوباره بخشیدند به زعم این گروهک متحجر باید نابود شوند! اسلامی که از امپراتوری عثمانی اش ترکیه لاییک و بی و بندوبار و عربستان سعودی با وهابیت خشک مغز و کوته فکر مانده بود ایرانش نیز مانند ترکیه توسط حکومت دست نشانده پهلوی سکولاریزه شده بود و تنها اسمی از اسلام را به همراه داشت.
داعش همان طور که همه می دانیم زاییده اسلام هراسان است و البته محصول کم کاری های جدی ماست. اما تحرکات چنده ده اخیر صهیونیست ها برای مقابله با جمهوری اسلامی تنها به قدرت گرفتن وهابیت و شکل گیری القاعده و داعش ختم نمی شود؛ فروپاشی از درون همیشه یکی از شعارهای اصلی سیاستمداران غربی بوده است؛ پدیده ای که با عاملی موسوم به نفوذ آن را عملیاتی و اجرایی می کنند.
نفوذ اشکال مختلفی دارد، اما بدترین مورد آن نفوذ در میان دستگاه مذهبی و حوزه های علمیه است. جریان حجتیه از جمله عواملی است که سالها برای نفوذ در سیستم تربیتی حوزه های علمیه تلاش کرده سیستمی که به گفته امام جمعه مشهد آیت الله علم الهدی این روزها فعالیت بیشتری از خودنشان می دهد اما در این میان جریان دیگری نیز در دستگاه دینی شیعیان در یک دهه اخیر خود را نشان داده که به گروهک شیرازی ها موسوم است؛ گروهکی که سعی در تحریف و تخریب مسیر انقلاب و تشیع دارد. مقام معظم رهبری نه تنها در سخنرانی های اخیرشان درباره این گروهک ابراز نگرانی کردند، بلکه حتی در میانه دهه هشتاد که این گروهک برای مردم شناخته شده نبود سخنان قابل تاملی از نحوه نفوذ دشمن در دستگاه دولتی داشته اند با این مضمون که ایشان می فرمودند دشمن به جنگ رودرو با ما نمی آید، بلکه مثلا به قم می رود و درمیان علما آیت الله ضعیفی را از نظر بینش سیاسی و تحلیل گری پیدا می کند و ضمن پروبال دادن به او وی را برای انتشار افکارش در دنیا تحریک می کند و به اسم وجوهات از اندیشه های غلط او حمایت مالی می کند.
حال یکی از موضوعاتی که در ایام محرم متاسفانه در ده سال گذشته دامن گیر شیعیان شده دعوای قمه زدن یا قمه نزدن است در حالی که علمای روشن بین و مطلع همراه با ولی فقیه زمان این عمل را نادرست و وهن شیعه می دانند عده ای آن چنان بر این عمل تاکید دارند که گویی هدف از قیام کربلا این عمل عجیب و غیرمستند بوده است عملی که گفته می شود تنها سندش گچبر دربار یزید بوده که آن نیز در اعتبار حرفهایش جای شک و شبهه زیادی است. حال این افراد تمام شعایر کربلا و اهداف قیام امام حسین را رها کرده اند و همگام با شبکه های ماهواره ای ضد انقلاب و منافقین به تقدس این رفتار می پردازند که هیچ، تازه اقدام به برپایی دسته های قمه زنی در شهرهای مهم غربی و آمریکایی می کنند و سهوا و عمدا آب به آسیاب دشمن می ریزند. آن هم در شرایطی که داعش با وحشی گری و پخش فیلم از سربریدن های مثلا متمردین از اسلام!!! وانجام رفتارهای زننده غیراسلامی و غیرانسانی سعی دارد اسلام را آن گونه که اسلام هراسان می خواهند و اربابانشان طرح ریزی کرده اند نشان دهند.
درحالی تشیع با وجود ائمه عقل گرای خود که در چنین اتفاقی زمینه رشد و بالندگی بسیاری یافته موافق با رفتارهایی که باعث تسلط دشمن به هرشکل بر مسلمانان شود نیست. لذا تاکید گروهک شیرازی بر رفتارهای خرافی و جاهلانه ای همچون قمه زنی عجیب و قابل تامل است. متاسفانه آنها برای این که خود را اثبات کنند؛ حتی به سراغ برخی از علما و مراجع رفته و با شانتاژ خبری و سوء استفاده از نفوذی که در بیت برخی از علما و آیت الله های حوزوی دارند سعی در وارونه جلوه دادن حقیقت و گرفتن اظهارات مطابق با میل خود از این علما می کنند.
اما واقعا آیا هدف قیام امام حسین این گونه رفتارها بوده است؟! آیا آزادگی، ظلم ستیزی، امر به معروف و نهی از منکر، امر به لقمه حلال که از مهمترین ارکان واقعه کربلاست را باید این چنین قربانی اغراض برخی به نام عزاداری امام حسین کرد به شکلی که کل واقعه کربلا با آن عظمت اثرگذاری تاریخی دیده نشود و تنها سنت غلطی که یک عارضه بر عزاداری هاست، هدف باشد نه وسیله؟! آیا این کار، ظلم به امام حسین و قیام ایشان در کربلا نیست!
بی شک وظیفه عزاداری ها و برپایی هیات های سوگواری زنده نگه داشتن اهداف و سبک زندگی ایشان است نه انحراف و پرداختن به اتفاقاتی که هیچ چیز برای انسان و بشریت به بار نمی آورد. اما سوال آخر ما آن است افرادی که معتقد به قمه زنی و ریختن خون خود در مراسم سوگواری هایشان هستند از خود بپرسند چرا با سرچ نام شیعه در گوگل و برخی دیگر از موتورهای جستجوگر اینترنتی به جای دیدن تصویرهای عظیم عزاداری ها، تنها قمه زنی ها نشان داده می شود. کلماتی چون شیعه، عاشورا، امام حسین، محرم.... را کافی است در اینترنت جستجو کنیم تا بازخوردهای منفی چنین حرکت هایی را بهتر و بیشتر دریابیم.
