به گزارش پایگاه عدالت خواهان"بی شک عشق به اهل بیت زمینه ساز عشق به خداوند است و هر آن کس که در این مسیر گام برمى دارد، بیشتر به صفات الهى مزین مى شود. این محبت که باعث اتحاد ارواح مؤمنین با یکدیگر و هدایت آنان است، نه تنها در میان شیعیان وجود دارد، بلکه تمامى آزادگان جهان را شامل شده و هر آن کس که با این خاندان آشنا شود را در زمره شیفتگان آنان قرار مى دهد. این عشق و ارادت نسبت به اهل بیت پیامبر(ص) در میان اهل سنت نیز از جایگاه ویژه اى برخوردار است.
بررسى سیره و آثار بزرگان اهل تسنن از صدر اسلام تاکنون گواه بر این ادعا است. امروزه با نگاهى اجمالى بر بسیارى از آثار علماء، دانشمندان، متفکرین، هنرمندان و شعراى اهل سنت مى توان موجى از این دل دادگى و مهرورزى را یافت. عشق و ارادتى که آن را جزء اصول ایمانى خویش دانسته و از طریق آن امید رستگارى مى طلبند.
کتاب «سیماى على(رض) از منظر اهل سنت»و «ولاى حسین(ع)» دو اثر از هزاران آثار برجسته برادران اهل سنت مى باشد که در این راستا قدم برداشته و گوشه اى از این ارادت صادقانه را به تصویر کشده اند.
سنی ام، سنى ولیکن حب آل مصطفى
دین و آیین من و آباء و اجداد من است
شیعه و سنی ندانم، دوستم با هر که او
دوست باشد، دشمنم آن را که با او دشمن است
بی شک عشق به اهل بیت زمینه ساز عشق به خداوند است و هر آن کس که در این مسیر گام برمى دارد، بیشتر به صفات الهى مزین مى شود. این محبت که باعث اتحاد ارواح مؤمنین با یکدیگر و هدایت آنان است، نه تنها در میان شیعیان وجود دارد، بلکه تمامى آزادگان جهان را شامل شده و هر آن کس که با این خاندان آشنا شود را در زمره شیفتگان آنان قرار مى دهد. این عشق و ارادت نسبت به اهل بیت پیامبر(ص) در میان اهل سنت نیز از جایگاه ویژه اى برخوردار است. بررسى سیره و آثار بزرگان اهل تسنن از صدر اسلام تاکنون گواه بر این ادعا است. امروزه با نگاهى اجمالى بر بسیارى از آثار علماء، دانشمندان، متفکرین، هنرمندان و شعراى اهل سنت مى توان موجى از این دل دادگى و مهرورزى را یافت. عشق و ارادتى که آن را جزء اصول ایمانى خویش دانسته و از طریق آن امید رستگارى مى طلبند.
کتاب «سیماى على(رض) از منظر اهل سنت»و «ولاى حسین(ع)» دو اثر از هزاران آثار برجسته برادران اهل سنت مى باشد که در این راستا قدم برداشته و گوشه اى از این ارادت صادقانه را به تصویر کشده اند.
«سیماى على(رض) از منظر اهل سنت»
على(ع) شخصیتى فراتر از زمان و مکان
حضرت على(ع) داراى شخصیت بى نظیرى است که در طول تاریخ، همواره مورد مدح و ستایش بزرگان قرار گرفته است. عظمت و زیبایى وجود على(ع) تا به اندازه اى است که نه تنها مسلمانان بلکه اندیشمندان غیرمسلمان نیز در برابر شخصیت او سر تعظیم فرود آورده اند. به عنوان نمونه جبران خلیل جبران، از اندیشمندان مسیحى، زبان به ستایش على(ع) مى گشاید و چنین مى گوید:
«دو طایفه شیفته روش على بودند، یکى خردمندان پاکدل و دیگرى نیکوسرشتان با ذوق. فرزند ابی طالب شهید عظمت خویش گشت. او از دنیا رفت در حالى که نماز بر زبانش جارى و دلش از شوق خدا لبریز بود». (عمادزاده، ج 1، ص 8)
در این میان اندیشمندان اهل سنت نیز از این قاعده مستثنى نبوده و همچون دیگر خردمندان و نیکوسرشتان با دیده حرمت و احترام به وجود على بن ابیطالب نگریسته و جایگاه و عظمت ویژه اى را براى آن حضرت قائلند.
از نظر آنان «على(رض) یگانه شاگرد مکتب اسلام بود که از آغاز نوجوانى در خانه وحى بالندگى یافت و پابه پاى پیامبر رحمت، در همه مراحل دشوار ایام بعثت و کینه توزى هاى قریش، لحظه اى رسول خدا(ص) را تنها نگذاشت، او نه تنها در لیله المبیت، سوداى جان بر سر عقیده نمود و به عوض پیامبر(ص) بر بسترش خوابید، بلکه در تمام مدت سه سال محاصره رسول و یارانش در شعب ابى طالب، از بیم آن که مبادا دشمن غنود به قصد جان پیامبر(ص) شبیخون زند، به دستور پدر بارها در نیمه شب جاى خود را با پیامبر(ص) عوض کرد تا اگر خصم کینه توز از کمین در آید، رسول خدا محفوظ بماند و این چنین با فداکارى ها و از خود گذشتگى ها توانست به مقام برادرى پیامبر اکرم(ص) در پیمان برادری دست یابد و با فاطمه دختر پیامبر خدا(ص) ازدواج نماید».
جملات فوق گوشه هایى از مقدمه کتاب «سیماى على(رض) از منظر اهل سنت» است. کتاب مذکور که به همت جناب آقاى محمد برفى به رشته تحریر درآمده، به بررسى سیماى امیرالمؤمنین، على بن ابیطالب(ع) از منظر اندیشمندان اهل سنت مى پردازد. نویسنده کتاب، انگیزه خود را در تألیف این کتاب چنین بیان مى کند:
«مهم ترین انگیزه اى که باعث شد دست به تألیف این اثر با این عنوان بزنم و از منظر فردى به حیات امیرالمؤمنین على(رض) نپردازم، سخنان و نوشتارهایى است که توسط بعضى از افراد ساده لوح یا مغرض با عناوینى همچون على از زبان مخالفان، على از زبان عامه، على در جوامع دشمن و معاند و... ارائه مى شود و با این نوشته ها و سخنان مشغول بدبین کردن برادران مسلمان شیعى نسبت به برادران مسلمان سنى هستند و در پى آنند که از على(رض) چهره فرقه اى بسازند». (برفی، ص 14)
معرفى بخش هاى مختلف کتاب
این کتاب در هفت فصل تنظیم شده است و نگارنده سعى مى کند که در هر فصل وجوهى از شخصیت حضرت على(ع) را از زوایاى مختلف بررسى نماید.
فصل اول مناقب حضرت على(ع) را از منظر پیامبر(ص) و به روایت یاران پیامبر در منابع روایى اهل سنت مورد بررسى قرار مى دهد. نویسنده این اثر بر آنست تا در این قسمت از کتاب نشان دهد که طرفداران نظریه خلفاى راشده که معروف به اهل سنت هستند، فضائل على را نادیده نگرفته بلکه از آن جهت که در عقیده آنان، على(ع) چهارمین خلیفه پیامبر خداست و ولایت او نشانه ایمان به رسالت پیامبر(ص) است در حفظ و نقل روایات مربوط به فضائل على(رض) تلاش نموده اند». (برفی، ص 22) در این صفحات، روایات فضائل آن حضرت به نقل از 25 یار پیامبر که ازجمله آن ها خلفاى نخستین و همسران پیامبر(ص) مى باشد، بیان شده است.
در فصل دوم ارتباط حسنه و خوب یاران پیامبر(ص) با على(ع) و مناقب او از زبان یاران پیامبر بررسى مى شود. نویسنده بر آن است تا با بیان مراودات برخى از یاران پیامبر با حضرت على(ع)، روشن نماید که على(ع) نزد یاران برگزیده پیامبر(ص) جایگاه ویژه اى داشته و مراودات آنان آمیخته با محبت بوده و اختلاف نظر موجب بد شدن روابط آن ها نگردیده است. (برفی، ص 68)
فصل سوم تحت عنوان سیماى على(رض) از منظر صاحب نظران فقهى، روائى اهل سنت؛ به بررسى دیدگاه محدثین و فقهاى اهل سنت راجع به شخصیت امیرالمؤمنین مى پردازد. در این قسمت ضمن بیان فضائل حضرت على(ع) از منظر امامان اهل سنت به این امر نیز اشاره مى شود که امامان و فقهاى سنى مذهب ضمن دفاع از حرکت هاى علویون در مقابل بنى امیه و بنی عباس و قضاوت به حق بودن حضرت على(ع) در مشاجراتى که با آن روبه رو شد، در استخراج احکام، سیره و رفتار، على(ع) را مصدر صدور خیلى از احکام فقهى قرار داده اند. (برفی، ص 1666)
در فصل چهارم دیدگاه صاحب نظران کلامى اهل سنت بررسى شده است که حوادث مهم تاریخ اسلام به ویژه جانشینى پیامبر(ص) و حوادث زمان خلافت على بن ابیطالب(ع) را مانند جنگ جمل و صفین مورد ارزیابى قرار مى دهد.
فصل پنجم نیز به جمع آوری اشعار شعراى اهل سنت فارسى زبان پرداخته و سیماى على(ع) را در آینه شعر نشان مى دهد.
در فصل ششم سیماى على(ع) را از منظر عارفان اهل سنت به تصویر مى کشد. از نظر نویسنده کتاب، اکثر عرفاى اهل سنت منشأ عرفان خویش را در ولایت حضرت على(ع) مى جویند و آن حضرت را خاتم ولایت دانسته و مشرب عرفانى خویش را به على ابن ابیطالب متصل مى سازند. (برفی، ص 3688)
در فصل هفتم نظر مورخین و صاحب نظران سیاسى اهل سنت در این راستا مورد بررسى قرار مى گیرد. لازم به ذکر است که نویسنده محترم در این بخش به دنبال نگارش تاریخ حیات آن حضرت از جهات مختلف نیست بلکه در این فصل فقط نقطه نظرات برخى از مورخین را که آثار آن ها در دسترس بوده، نقل نموده است.
در مجموع مى توان گفت کتاب «سیماى على(رض) در منظر اهل سنت»، اثر ارزشمندى است که در راستاى تقریب و تألیف قلوب اسلامى صورت گرفته است و نویسنده سعى دارد تا با نشان دادن اسوه هاى حسنه اى که سمبل وحدت و همدلى بودند، سایه هاى جهل و نفاق را در بین مسلمین کم رنگ نموده تا با تکیه بر نقاط مشترک و بر پایه تعقل و تفکر ایمانشان را محکم تر نمایند.
«ولاى حسین(ع)»
مرا آنچه محشر شود دادرس
لواى ولاى حسین است و بس
کتاب «ولاى حسین(ع)» محصول تلاش و زحمات خالصانه شاعر معاصر اهل سنت جناب آقاى شاهرخ اورامى است که بنابر شیفتگى و ارادت صادقانه ایشان به اهل بیت پیامبر(ص) تدوین شده است.
این کتاب حاوى اشعار شعراى کُرد اهل سنت در وصف اباعبدالله و حماسه ماندگار عاشورا است و ضمن ترجمه برخى از اشعار که به زبان کُردى سروده شده است، زندگى نامه شعراى مذکور نیز در دسترس علاقمندان وادى شعر و هنر قرار مى گیرد.
نویسنده در آغاز کتاب، به بیان محبت و تکریم پیروان مذاهب اهل سنت نسبت به خاندان پیامبر(ص) مى پردازد. وى با اشاره به گفتار برخى از بزرگان سنى مذهب همچون امام شافعى، امام محمد غزالى و زمخشرى ، ارادت و عشق آن ها را به حضرت على(ع) و فرزندان آن حضرت نشان مى دهد.
در مقدمه کتاب چنین آمده است:
«به عقیده اینجانب ائمه اربعه اهل سنت در این مورد نظر یکسانى دارند اما اردت و عشق امام شافعى نسبت به اهل بیت پاک پیامبر(ص) جلوه بیشترى دارد. چناچه احکام صادره ایشان در مورد بزرگداشت علویان یعنى نسل امیرالمؤمنین حیدر کرار در دیوان ایشان موج مى زند تا جایى که مى فرماید: اگر دوستى آل على و خود على(ع) دلیلى بر رافضى بودن من خواهد بود، جن و انس گواهى بدهند که من رافضى ام» (اورامی، ص 111)
مؤلف، کتاب خود را چنین معرفى مى کند:
«کتاب حاضر که منعکس کننده گوشه اى از ابراز ارادت شاعران کُرد نسبت به اهل بیت پاک نبى اکرم(ص) است، حاوى اشعارى است که یا مستقیماً به نام امام حسین(ع) سروده شده و یا به نحوى در مدح و منقبت اهل بیت و تجلیل از مقام ایثار و شهادت است و اشاره اى به فرهنگ عاشورا دارد. البته قصد مؤلف این غم نامه آن نبوده که اشعارى گردآورد که ردیف یا قافیه آن با نام مبارک حسین(ع) تزئین یافته باشد، بلکه درواقع مى خواهیم روشن نماییم که ولای محبت حسین(ع)، واقعه عاشورا و کربلا، محرم، حق جویى و حق خواهى حسین(ع) و فرهنگ شهادت در ادبیات کُردى تا چه اندازه انعکاس یافته است». (اورامی، ص 16)
شایان ذکر است که اشعار وارد شده در کتاب تمامى اشعار مرتبط با موضوع نیست بلکه این اثر تنها اشعارى را که در دسترس نویسنده قرار گرفته است، نشان مى دهد.
در میان این آثار، منظومه بلند ملاعبدالله زیور بیشترین صفحات کتاب را به خود اختصاص داده است. این شاعر، داستان سوزناک کربلا را در 2600 بیت شرح داده است. وى تلاش مى کند تا شخصیت ملکوتى امام حسین(ع) و نهضت انقلابى او را به خوبى بنمایاند. این منظومه به وزن اشعار شاهنامه فردوسى ساخته شده که وزنى حماسى است و نشان مى دهد که واقعه کربلا از دیدگاه این شاعر محترم یک رویداد حماسى است.
از دیگر شعرایى که آثارشان در این مجموعه آمده است مى توان به علامه سیدعبدالرحیم معروف به «مولوى کُرد» اشاره نمود. وى که از علماى برجسته اهل سنت مى باشد در برخى از آثار خویش به رثاى اهل بیت پرداخته و حماسه کربلا را به زیبایى ترسیم کرده است.
شیخ رضا طالبانى (کرکوکى) از دیگر شاعرانى است که به برخى از اشعار او در این کتاب اشاره شده است. شیخ رضا از جمله کسانى است که از چند دهه پیش پایه گذار شعر عاشورایى و کربلای حسینى بوده و ارادت خالصانه اى به حضرت حسین(ع) داشته است. شعر زیباى «عشق حقیقى» یکى از اشعار دلنشین این محب اهل بیت است. (اورامی، ص 252)
لافت از عشق حسین است و سرت بر گردن است
عشق بازى سر به میدان وفا افکندن است
گر هواخواه حسینى ترک سر کن چون حسین
شرط این میدان به خون خویش بازى کردن است
نویسنده:
زهرا نظام الدینی: کارشناس ارشد فلسفه و حکمت اسلامى
فصلنامه حبل المتین شماره 12
انتهای پیام/