به گزارش پایگاه عدالت خواهان" خبر مرگ حسن جوهرچی بازیگر بااخلاق کشورمان موجی از بهت و حیرت را در میان مردم برانگیخت. قبل از فوت مرحوم جوهرچی نیز مرگ 5 کولبر در استان آذربایجان غربی و کردستان واکنشهای زیادی در بین کاربران مجازی ایجاد کرده بود. اما روزهای پنجشنبه و جمعه روزهای تلخی برای هموطنان عزیز بود. خبر کشته شدن 3 تن در سقوط بهمن در جاده آبعلی و 2 کشته نفر با یک مفقودی در جاده هراز خبری بود که چندین خانواده را داغدار کرد.
در محور فیروزکوه مسافران با انتشار تصاویری در شبکههای مجازی نسبت به عدم رسیدگی بهموقع و کمتوجهی مسئولان راهداری اعتراض خود را اعلام کردند. بااینوجود نهادهای مسئول با تأخیر نسبت به رفع انسداد این مسیرها اقدام کردند.
در محور فیروزکوه، حدود هزار دستگاه خودرو در کولاک این جاده زمینگیر شدند که از این میان حدود ۵۰۸ دستگاه خودرو به سمت تهران و ۴۰۰ دستگاه خودرو به سمت شمال در حال سفر بودند که اکثر این مسافران از طریق خطوط ریلی منتقل یا در سکونتگاههای اضطراری مستقر شدند. گزارشهای مردمی از عدم رسیدگی بهموقع این سازمان برای بازگشایی مسیرها حکایت میکند. به دلیل اشتباه راهداری در پیشبینی چنین وضعیتی در حدود هزار دستگاه خودرو در جاده فیروزکوه محدوده رودهن گیر افتادند. عدم اقدام بهموقع توسط راهداری باعث شد در محور فیروزکوه پس از چند ساعت از زمینگیر شدن مسافران امدادرسانی نشود و سرنشینان در دمای منفی ۱۹ درجه با مرگ دستوپنجه نرم کنند.
واکنشهای مردمی و انتشار تصاویر عدم رسیدگی بهموقع راهداری و عدم پیشبینی بهموقع کولاک توسط هواشناسی نشان داد عباس آخوندی بهعنوان وزیر راه و شهرسازی (متولی امور هواشناسی و راهداری) علاوه بر تخته قاپو کردن مسکن (مسکن مهر، مسکن اجتماعی، طرح جامع مسکن و ...)، بیکفایتی زیرمجموعه خود را در عرصههای دیگر نیز به نمایش گذاشت.
بسیار شرمآور است که سازمان هواشناسی قابلیت پیشبینی کولاک را از چند ساعت قبل نداشته، سازمان راهداری و پلیس به دنبال گزارش سازمان هواشناسی مانع تردد مردم در این مسیرها نمیشوند و راهداری توان و آمادگی لازم را برای بازگشایی مسیرها ندارد.
پس از حادثه قطار سمنان، وزیر میلیاردر از بیمه کشتهشدگان سخن گفت اما حالا وی در مسئله کشتن شدن هموطنانمان در جادهها این بار روزه سکوت گرفته است. آخوندی بهعنوان مرد رویینتن مجلس، باقدرت اهورایی در عدم استیضاح مشکلات را یکی پس از دیگر شکلات
در پایان سؤال این است که سازمان هواشناسی و راهداری دقیقاً به چه درد میخورند؟ ستاد مدیریت بحران به چه منظور تشکیلشده است؟ چرا سازمان هواشناسی از پیشبینی کولاک و احتمال سقوط بهمن بیخبر است؟ چرا پلیس از تردد خودروها در این مسیرهای خطرناک ممانعت به عمل نیاورده است؟ باگذشت نیمی از زمستان چرا عوامل راهداری قدرت و آمادگی لازم را برای انجاموظیفه در حوادث اخیر جادههای کشور را ندارند؟
اینها سؤالهایی هستند که بعد از طوفان 2 سال قبل تهران نیز بیپاسخ ماند...
به این ترتیب پیشنهاد می شود دولت روحانی برای مقابله با این حوادث، ستاد حوادث یهویی را در داخل دولت تشکیل دهد.