به گزارش "پایگاه مطالبه گران و عدالت خواهان" فردی به نام “وحید اشتری” در نشستی اظهار کرده که “من گرایش سیاسی و اجتماعیِ حاج قاسم را قبول ندارم زیرا او کسی ست که اظهار کرده دستِ فردی همچون حسن روحانی را می بوسد”.
وی پس از مطرح کردنِ این پیش فرض و مقدمه، به تحریفِ گرایشِ سیاسی، اجتماعی و روحیه ی عدالتخواهانه ی اسم سلیمانی پرداخته است…
وحید اشتری: مسئله حاج قاسم عدالت نبود. یه مبارز بود. نگاههای سیاسی اجتماعی حاج قاسم را قبول ندارم. گرایشهای سیاسی حاج قاسم با گرایشهای من نمیخونه. حاج قاسم نماد مبارزه با دشمن خارجی است.
“وحید اشتری”، انقلابی ۲ آتشه /
بَر زمین نِشَستِگان که مهمترین کارشان، حرف زدن و سخنرانی در مجالس است؛ مَردِ مِیدان و سَر بازِ شهیدِ مردمِ ایران را زیر سوال می برند…
در کلیپی که در شبکه های اجتماعی منتشر شده، خلاصه ی صحبت های “وحید اشتری” درباره ی ژنرالِ شهید به شرح زیر است:
“گرایش های سیاسی و اجتماعی حاج قاسم به شدت قابل نقد بوده است… قابل نقد یعنی اینکه با گرایشِ سیاسی من (وحید اشتری!) نمی خواند… مگر من می توانم حاج قاسم را الگوی سیاسی اجتماعیِ خودم بدانم!؟ مقوله ی عدالتخواهی به معنای نقدِ حاکمیت، آیا مسئله ی حاج قاسم بود؟ اصلا نبوده… حاج قاسم گفته من دست آقای روحانی را می بوسم، آیا من (وحید اشتری) دست آقای روحانی را می بوسم!؟… صدر تا ذیلِ دولت روحانی ماشین تولید فساد بود. آن وقت حاج قاسم می گفت من دست آقای روحانی را می بوسم!…”.
وی ادعاهای دیگری نیز درباره ی ژنرال شهید مطرح کرده است که از فرطِ موهوم بودن ارزش پاسخگویی ندارد.
اما ماجرای بوسیدنِ دست روحانی توسط قاسم سلیمانی چه بود؟
چند سال پیش پس از آغاز تهدیداتِ دونالد ترامپ رئیس جمهور وقت آمریکا درباره ی تحریمِ فروش نفت ایران و پاسخِ حسن روحانی به این تهدید مبنی بر اینکه به خطر افتادنِ فروش نفت ایران و منافع ایرانیان، بدون پاسخ نخواهد ماند؛ ژنرال “قاسم سلیمانی” نامه ای به رئیس جمهور وقت نوشت و با تقدیر از مواضع وی در دفاع از منافع ملی کشور، اظهار کرد که دستِ وی را به خاطر اظهاراتش در دفاع از منافع ملی ایرانیان می بوسد…
متن نامه ی قاسم سلیمانی به حسن روحانی در این رابطه به شرح زیر است:”
این جا “قاسم سلیمانی” دستِ “حسن روحانی” را بوسید
مقایسه ی متنِ نامه ی فرمانده وقت سپاه قدس به حسن روحانی با آنچه که وحید اشتری به ژنرالِ شهید نسبت داده؛ نشان می دهد که چه میزان تحریف و کَژنمایی در روایتِ این ماجرا از سویِ این فردِ ۲ آتشه ی مدعیِ انقلابی گری و عدالتخواهی، صورت گرفته است!
فردِ عدالتخواهی که حتی عدالت را در روایتِ یک ماجرا به ویژه درباره ی سَر بازِ شهیدی که دستش از این دنیا کوتاه شده و نمی تواند از خود دفاع کند، رعایت نکرده است…
در این ماجرا فردِ انقلابیِ تندرو، به گونه ای این ماجرا را روایت کرده که گویی “قاسم سلیمانی” کُلَن دست بوسِ افرادی همچون “حسن روحانی بوده است! و با چنین پیش فرض هایی، دیدگاه سیاسی، اجتماعی و عدالتخواهیِ وی را زیر سوال برده است…
البته باید تائید کرد که ژنرالِ شهید براساس مرام و مَسَلک خود، “دست بوسِ” تمامِ کسانی بود که در جهت منافعِ ایران و ایرانیان کار می کردند و در این راه برخلاف بسیاری از مقامات و سیاسیون؛ خودی_غیرخودی و هیچ مرزبندی ای از نظرِ سیاسی و جناحی نداشت و اصلِ خدمت به ایران، برایش مهم بود…
قاسم سلیمانی حتی علاوه بر دست بوسی، به بوسیدنِ پایِ وطن پرستان به ویژه مادرانِ شهید و نیز “سجده کردن در ساحَتِ آنها” معروف است…
فرمانده ی جبهه ی مقاومت خاورمیانه و غرب آسیا در حالِ سجده در ساحتِ مادرِ شهید /
ایران ستیزان از غرب تا شرق جهان از شنیدن نام او نیز واهمه داشتند
سَرباز مردمِ ایران پای مادر شهید را می بوسد
قاسم سلیمانی در محضرِ مادر شهید
حال در چنین وضعیتی پرسش این است که این فردِ ۲ آتشه و تندروی انقلابی برچه اساس و به چه دلیل و با چه هدفی؛ “قاسم سلیمانی” را به دستبوسیِ امثال “حسن روحانی” متهم می کند و وجهه ی عدالت خواهانه ی او را زیر سوال می بَرَد!؟
آیا چرخ دنیا چُنان چرخیده که در این دوره و زمانه، بر زَمین نِشَستگانی همچون “وحید اشتری” که بزرگترین هنرشان، حَرف زدن و سخنرانی در مجالس و لَق لَقِه ی زبان شان “انقلاب” است؛ باید بر جای حَق بنشینند و سَر باختِه گانی همچون “قاسم سلیمانی” که ۱ عمر برای مردمِ شان در “میدان” ایستادند و جنگیدند و در آخر نیز جان شان را فدا کردند، زیرِ موجِ تحریف و تخریبِ تُندرُوانِ انقلابی قرار بگیرند!؟
البته این موضوع مسبوق به سابقه است و پیش از این هم انقلابی نَمایی به نامِ “فرزین مینو” معاون وزیر نفت و رئیس هسته گزینش وزارت نفت در دولت پیشین، در جلسه ای رسمی در این وزارتخانه از ژنرال شهید با الفاظ رکیک و مستهجنی یاد کرده بود.
“فرزین مینو”، از مدیران ارشدِ انقلابیِ دولتِ پیشین /
وی ژنرالِ شهید را مورد هتاکی و فحاشی قرار داد…
اما این ها واقعا، چه کسانی هستند و چه هدفی را دنبال می کنند؟ اینها از جانِ مردمِ ایران چه می خواهند؟
تمام “ایران ستیزان” از شرق تا غرب جهان از شنیدن نامِ “قاسم سلیمانی” نیز، به لرزه می افتادند اما ژنرالِ شهید در سرزمین مادری اش مظلوم است…
۱ بار اَحَدی از مقامات و مدیرانِ ارشد در جمهوری اسلامی الفاظ رکیک و مستهجن درباره ی او به کار می برد و بار دیگر مدعیانِ ۲ آتشه ی انقلابی گری، به او نسبتِ دستبوسیِ مقامات و کژی در گرایشات سیاسی و اجتماعی می دهند…
چه کسانی در داخل و خارج ایران؛ از تحریف و تخریبِ چهره ی ژنرالِ شهید که پس از حدودِ ۳۸ سال جنگِ شبانه روزی برای وطنش، فداییِ مردمش شد و به شهادت رسید، سود خواهند برد؟
پاسخ به این پرسش ساده نشان می دهد که در پشتِ برخی از تُندروی ها و نِقاب ها و هیاهوها به اسمِ “انقلاب و عدالت خواهی”؛ چه کسانی هستند و درعمل و درواقع، چه کسی وطن پرست و مدافعِ مردم ایران است و چه کسانی درمقابلِ این مردم قرار گرفته اند…
فراموش نکنیم که ژنرال “قاسم سلیمانی” در نقطه ای از سپهر سیاسی و اجتماعی ایران زمین قرار گرفته بود که حتی بازماندگانِ حکومت پادشاهی سابق همچون “اردشیر زاهدی” وزیر خارجه ی محمدرضا شاه پهلوی نیز او را به عنوانِ “سرباز و قهرمانِ مردمِ ایران” ستایش می کردند.
اردشیر زاهدی در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ پس از ترورِ ژنرال شهید در فرودگاه بین المللی و مسافربری بغداد به دستور دونالد ترامپ رئیس جمهور وقت آمریکا، در یکی از آخرین مصاحبه هایش با تلویزیون بی بی سی فارسی صراحتا گفت که “من به سردار سلیمانی افتخار کرده و خواهم کرد؛ او خون خود را برای مملکتش داد… قاسم سلیمانی یک سرباز وطن پرست بود”.
فیلم را ببینید:
اما حال افرادی از دلِ نظامِ جمهوری اسلامی، با ادعای انقلابی گری و مطالبه گری و عدالتخواهی، قاسم سلیمانی را زیر سوال می برند!
باید ترسید از آتشِ جهل و تحریف و نفاق و آنچه که این آتش می تواند با سرنوشت و آینده ی یک سرزمین، ملت و قهرمانانش بکند..
مظلومیتِ این مردم و قهرمانان شان؛ ریشه در هزار توی تاریخِ این کُهن دیار از دورانِ مولای مان علی ع تا کنون، دارد.
خوارج و منافقان علی را در محرابِ مسجد کشتند و گفتند مگر علی نماز می خواند!؟ قاسم سلیمانی نیز با زندگی و مرگش و حتی پس از مرگش نشان داد که سربازِ راستینِ مکتب علی است…