به گزارش پایگاه عدالت خواهان" سید مصطفی موسوی لاری ، همان فردی که در قصه «ژن برتر پسر عارف»، مردم و منتقدین صنف خود را «گاو» خوانده بود و بعد از این ماجرا توانسته بود علاوه بر عضویت در هیئت مدیره سولیران (زیرمجموعه شستا) مدیر کل هماهنگی امور مناطق شهرداری تهران هم شود، اخیرا در سالن شهرداری منطقه۲ برای دوستانش ضیافت شام ترتیب داده است!
به گزارش رجانیوز موج اعتراضی «ژن خوب» که چندی پیش در فضای مجازی فراگیر شد، به نظر می رسد در کوتاه کردن دست آقازادهها چندان موثر واقع نشد. هنوز از فرزندان برخی مسئولان خبری جدید و مصاحبهای و حاشیهای و غوغایی تازه به گوش میرسد. پدیده ای که در سالهای اخیر و با بلوغ فرزندان برخی از مسئولین با نام «آقازادگی» نمایان شده است. طبقه ای که با اعتماد به نفس، کسب مسئولیت ها را حق خود می دانند و جالب تر آن که برخی از مسئولین نیز، از حضور آنها در قدرت حمایت می کنند.
سید مصطفی موسوی لاری دقیقا یکی از این افراد است. آقازاده موسوی لاری آنقدر اعتماد به نفس داشت که در ماجرای انتخابات شورای شهر، در صفحه شخصی خود در تویتر با انتقاد از بزرگان اصلاحطلب که اجازه حضور به او در لیست اصلاحات را نداده اند می نویسد: «بزرگان و ریشسفیدان منطقه ما، پدرم را در سن ۲۵ سالگی به عنوان نماینده لارستان ، راهی مجلس اول کردند. بزرگتر هم بزرگترهای قدیم!».
اگرچه فرزند موسوی لاری به شورای شهر راه پیدا نکرد، با این حال چند ماهی می شود که در شهرداری تهران به عنوان مدیرکل حضور دارد. حضوری که از همان روز نخست با انتقاد مواجه شد و هنوز هم حاشیه های آقازاده وزیر کشور دولت اصلاحات تمامی ندارد. او اخیرا در سالن شهرداری منطقه 2 تهران برای دوستان خود ضیافت شامی ترتیب داده است. در همین راستا یکی از حاضران در این ضیافت در صفحه اینستاگرام خود نوشته است:
«امشب دوباره دوستان نسل امید دور هم جمع شدیم؛ جمعی که هر ماه به دعوت یکی از دوستان دور هم جمع میشن؛ دیدارها تازه میشه، کلی صحبت و درد دل؛ امشب مهمون آقا مصطفی موسوی لاری بودیم ممنون از پذیرایی خوبش و اینکه باعث شد دوستان دور هم جمع بشن».
نکته جالب تر آنجاست که یکی از کاربران اصلاحطلب تویتر مناسبت این مراسم را «پست جدید مصطفی موسوی لاری» عنوان کرده است. او درباره این مراسم می نویسد:
«مصطفی موسوی لاری، نمونه بارز #ژن_خوب و رهبر جدید جوانان اصلاحطلب امشب به مناسبت پست جدیدش، در سالن شهرداری منطقه۲ برای دوستانش ضیافت شام ترتیب داده است».
فارغ از این که ضیافت برگزار شده به مناسبت پست جدید آقازاده موسوی لاری بوده باشد و یا تحت عنوان جلسه ماهیانه نسل امید، سوالی که باید به آن پاسخ داد، این است که چرا یک جلسه ای که هیچ آورده ای برای مردم تهران ندارد و تنها دوستان موسوی لاری و یا حداکثر اعضای یک تشکل سیاسی در آن شرکت کرده اند، باید در ساختمان شهرداری تهران و با استفاده از امکانات عمومی برگزار شود؟! از سوی دیگر آیا از همین الان نباید نگران سرمایه ملی شد؟ مدیرانی که بدون شرم از امکانات عمومی برای اهداف شخصی و یا حداکثر اهداف سیاسی خوداستفاده می کند، آیا از از بیت المال و فرصت خدمتی که در اختیارشان است، بدتر رفتار نخواهند کرد؟ قطعا از دل چنین تفکری، هرگز راهکاری برای حل مشکلات و معضلات تهران مثل آلودگی هوا، ترافیک، بافتهای فرسوده، رسمیت داشتن رشوه در شهرداری و ... بیرون نخواهد آمد.!
به هرحال پدیده آقازادگی آفتی بزرگ برای نظام اسلامی است. پدیده ای که موجب ایجاد ناامیدی در مردم و از بین بردن اعتماد آنان است. مردم عادی که به هیچ جایی وصل نیستند، با خود میگویند یک عده دور هم نشستهاند و برای ما تصمیم میگیرند و مناصب نسل به نسل بین خودشان توزیع میشود، دیگر چه جای تلاش برای ما؟ دیگر چه جای نقشآفرینی ما؟ مشکل فقط برعهده گرفتن مناصب حکومتی نیست؛ فرزندان مسئولان با رانت سیاسی و اطلاعاتی موقعیتهای اقتصادی را هم در دست میگیرند و موقعیت برابر برای سرمایهگذاری و تحصیل مال و ثروت از مردم دریغ میشود.
پیش از این علی اکبر ولیزاده مدیرسیاسی مرکز پژوهشهای مجلس در مصاحبه با خبرنگار ایلنا از سونامی فراگیر آقازاده ها در کشور گفته بود. او در این باره می گوید:
«پدیده دیگر که باید به آن توجه کرد، پدیده «آقازادگی» است. «تورگینیف» نویسنده شهیر روسی یک رمانی به نام «آشیانه اشراف» نوشته است. در این کتاب بررسی کرده که چرا روسیه تزاری از هم فروپاشید. او در این کتاب بیان میکند یک نسلی از اشراف صرفا دارنده مدرک شدند اما از دامنه مطالباتشان کم نکردند. برخورداری از مدرک این افراد را دچار مطالبات فزاینده کرد که هم دچار سهمخواهی در حوزه مسؤولیت شدند و هم برخورداری از زندگی مرفه که این دو عارضه اکنون [در ایران] رخ داده است. یک نسلی از آقازادهها در ایران وجود دارند که نه سواد خاصی دارند و نه توان مدیریتی، اما خواهان سهم مدیریتی هستند و به مسؤولیتهای جزئی نیز راضی نیستند. اکنون عدهای از آنها برخی از مناصب را گرفته و در سیستم مشغول به کار هستند. بخشی از این بههمریختگی در نظام مدیریتی، تصمیمگیری و تصمیمسازی در ساختار، به خاطر همین آقازادههایی است که در سیستم حضور دارند. وقتی شما آمار میدهید که در انگلیس بیش از چهار هزار آقازاده در حال تحصیل هستند آیا آنها دچار ماندگاری در کشور انگلیس میشوند؟ خیر. عمده آقازادهها به کشور بازمیگردند و سهمخواهی میکنند. حضور پررنگ این آقازادهها در ارکان تصمیمگیری و تصمیمسازی، بحرانساز میشود.»
مطالب مرتبط: