به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" همانگونه که از قبل پیش بینی می شد، عبدالناصر همتی و محسن مهرعلیزاده در مناظره دوم نیز که ناظر به مسائل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بود، در پاسخ گفتن به سؤالات تخصصی، ضعیف عمل کردند.
اما برخی نکات را می توان در مورد این دو کاندیدا در مناظره دوم مطرح کرد:
یک. این دو کاندیدا بعضاً مسائلی را در این مناظره مطرح کردند که در تقابل با هنجارهای قانونی و شرعی قرار دارد. بماند که بیان عبارات سطحی و نمایشی آن هم از سوی یک کاندیدای ریاست جمهوری در نظام جمهوری اسلامی، یک ضعف اساسی محسوب می شود و از طرفی هم ممکن است با امنیت فرهنگی و اخلاقی جامعه بازی کند، اما سؤال این است که فرضاً اگر فردا هر کدام از این افراد رئیس جمهور شدند چگونه می خواهند نسبت به پاسداری از ارزش های اسلامی و قانون اساسی کشور سوگند بخورند و چگونه می خواهند مجری قانون باشند؟! آیا دچار تناقض نمی شوند؟ آیا اساساً تصوری از موضوعات کلان اجتماعی و فرهنگی کشور دارند یا اینکه برای کسب چند رأی و رسیدن به قدرت، حاضر هستند آنها را نادیده بگیرند؟
دو. هر دو کاندیدا، نشان دادند که نسبت به مسائل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، نه تنها تسلط کافی ندارند بلکه در برخی مواقع، برای پرکردن اوقات اختصاص داده شده به آنها، با مطرح کردن مسائل حاشیه ای دیگر و پراکنده گویی، در صدد جبران این عدم تسلط بر می آمدند.
سه. اصرار آنها به دو قطبی سازی یا مسائل نمایشی و نخ نما شده در نزد افکار عمومی، یک بار دیگر نشان داد که این دو نفر اساساً تا انتهای مسیر بر همین موضوعات تکیه می کنند و از همین الان شاید به راحتی می توان حدس زد که در مناظره سوم هم دقیقاً چه می خواهند بگویند؟
چهار. همتی گفت: «من صدای بیصداها و قدرت بیقدرتان هستم. دولت من حامی آسیبپذیرترین افراد جامعه خواهد شد». اما سؤالی که باید از او پرسید این است که آیا افراد آسیب پذیر و بی قدرتان هم مانند او از روحانی تمجید می کنند؟ اگر حامی آسیب پذیرترین افراد جامعه است چرا در مناظرات، صدای این افراد آسیب پذیر نمی شود و بلایی را که دولت در طی این سال ها بر سر مردم و کشور آورده، به طور دقیق بیان نمی کند؟! آیا در این چند سالی که در دولت بوده و در بانک ملی، بیمه مرکزی و از همه مهمتر در بانک مرکزی مسئولیت داشته، سوغاتی برای این بی صداها ندارد که به جای پرداختن به حواشی، مسائل پشت پرده موجود در دولت بی تدبیر را برایشان بازگو کند؟!
پنج. با وجود اینکه در مناظره قبلی، در مورد FATF ، جلیلی به همتی جواب قانع کنندهای داده بود، اما باز هم در این مناظره، همتی از عدم تصویب FATF گله کرد. هرچند که این بار هم همتی با پاسخ قاطع جلیلی مواجه شد اما به طور کلی، اصرار همتی نسبت به این موضوع و یا انداختن مسائل به گردن ترامپ، این پیام را برای مخاطب به همراه دارد که او هم مانند روحانی در حل مشکلات و مسائل کشور، تخم مرغ ها را در سبد برجام و FATF اما و اگرها خواهد گذاشت. در حقیقت همتی نیز مسائل داخلی و اقتصاد را شرطی می کند و دوباره عبارت «ما نمی توانیم » را به جامعه منتقل می کند.
این در حالی است که برنامه ها و راهکارهای چند کاندیدای مورد اقبال جبهه انقلاب، در همین شرایط موجود و با وجود تحریم ها، تهدید را به فرصت تبدیل کرده و همزمان منجر به درونزایی و برونگرایی اقتصاد کشور می شود و به عبارتی مسائل داخلی کشور و معیشت مردم را به اما و اگرها گره نمی زند.
شش. جالب است که همتی کسب و کار در اینستاگرام را به عنوان یکی از موارد کسب و کارها ذکر می کند و حال اینکه کسی که در قامت ریاست جمهوری قدم می گذارد، باید نگاه کلان داشته باشد و بداند که کسب و کار در اینستاگرام اساساً برای کشور ما به عنوان یک کسب و کار تضمین شده و قابل اتکا نمی تواند محسوب شود. از آنجایی که در حال حاضر اینستاگرام نه نماینده قانونی و دفتری در ایران دارد و نه به قوانین کشور ملتزم است و همچنین در صورت متضرر شدن مردم نیز اساساً نمی توانیم شکایتی علیه این پلتفرم تنظیم کنیم، بنابراین هیچ تضمینی به ما نمی دهد که از این کسب و کارها در بستر خود حراست کند. اتفاقاً اگر در این حالت، اقتصاد فضای مجازی ما هرچقدر وابسته تر به این نوع پلتفرم ها باشد، به جای اینکه به کسب و کارها امنیت شغلی دهیم، آنها را در یک وضعیت نامعلوم و متزلزل قرار داده ایم. ضمن اینکه راه افتادن کسب و کارها در اینستاگرام اساساً برای دولت دستاورد خاصی محسوب نمیشود!