18 تیر 1393 اخبار روز ،

شوک دیشب"ماه عسل" تا ابد در ذهن ها می ماند / نفس های عاشقانه احسان، سولماز را زنده کرد + فیلم

شوک دیشب

شب گذشته ویژه برنامه " ماه عسل" در دهمین روز از ماه مبارک رمضان از یک  دریچه و رویکرد وصف نشدنی پنجره ی خود را به روی مشتاقان و همراهان همیشگی اش گشود. 

علیخانی که همیشه در ابتدای برنامه به رسم ادب و متانت به نوعی قدردان نگاه‌ها و همراهان برنامه اش است با سلام به روی ماه هم وطنان عزیز و مخاطبان درجه یک همیشگی ماه عسل و قبولی طاعات و عباداتشان برنامه را آغاز کرد و گفت: امیدوارم این حال خوب در این لحظات قیمتی گوشت به تنتان شود. امسال برایمان هویدا شده که در خارج از کشور هم، مخاطب داریم و از همه ی آنها مچکریم ، برایمان جالبه که از چندین قاره ماه عسل را رصد می کنند که به طور حتم به برکت این ثانیه ها و مهمانان برنامه است. 

وی درخصوص برنامه شب گذشته ی خود با توجه به بازخوردهای مخاطبان که شاید چرا واکنش عبدی پور پس از دیدار با حسین میرزایی ، قهرمان زندگی اش چندان مهیج نبود ، این توضیح را لازم دانست و افزود: عبدی پور  خیلی شوکه شده بود و شاید واکنش او هم نتیجه ی آن بود، اما نکته ی جذاب این داستان این بود که حسین میرزایی به همراه خانواده شان به منزل عبدی پور رفتند ،خداروشکر که ماه عسل خالق این دیدار بود.

 سپس برای دعوت مخاطبان به ادامه برنامه اظهار داشت: امروز موضوع جذابی با دو قصه ی مشترک داریم. ماه عسل منتقد، طرفدار و حتی کسانی دارند که ناسزا بگویند، که این نکته جز پویایی برنامه است. 

بعد  با باز شدن صدف سفید رنگ به سمت مهمانان رفت و پس از نشستن در صندلی و جایگاه همیشگی اش گفت: پیمان جان( منظور طراح دکور) وقتی دکور باز می شود لنگر پلنگی می زند، من قلبم می یاد تو دهنم که تو سر مهمانان پایین نیاد بعد با لبخند شیطنت آمیز افزود: این را گفتم که پولشو دیرتر بدم. یک زوج روبروی علیخانی نشسته بودند ،چهره ی سوخته ی مرد جوان حس کنجکاوی مخاطب را برمی انگیخت که علیخانی بااین سوال که شغلتان چیست آغاز گر قصه ی زندگیشان شد.

صادق تعمیرکار موبایل بود و براثر یک سانحه ی تصادف دچار سوختگی شده بود وزمانی که علیخانی خواستار شرح واقعه ی تصادف از زبان صادق شد، صادق با این عنوان که صحبت درباره ی آن موضوع برایم ملال آور است ، از توصیف آن خودداری کرد وعلیخانی هرچند از این پاسخ مهمان جا خورده بود اما با کمال میل به خواسته ی مهمانش احترام گذاشت و رو به مخاطبانش افزود: ما قصه ی تصادف صادق را می‌دانیم ولی چون او از بیان این قصه ناراحت می شود ما هم چیزی نمی پرسیم .

صادق به این جمله بسنده کرد که تا دوماه پیش صورت خوبی داشتم و بعد اضافه کرد:من با همسرم همسایه بودیم که علیخانی متذکر شد: این عشقهای همسایگی دست از فرهنگ ما برنمی دارد.

صادق ادامه داد: حدود دوسال نامزد وعقد بودیم ، بعد عکس های قبل  تصادف صادق را به دست علیخانی دادند که علیخانی پس از تماشای عکس ها گفت:چند تا از عکس ها منشوریه، در صورت نشان دادن ما را به کمیته انضباطی می کشانند ولی باز هم طاقت نیاورد و عکس دامادی صادق را رو به دوربین نشان داد وگفت خوب داماد شیک پوش می شه و بد سریع عکس را پایین آورد. همسر صادق دارای مدرک حسابداری بود وعلیخانی که از هر موضوعی برای جذابیت برنامه اش و ایجاد شیطنت بهره می برد ، با مزاح گفت:حسابداری رشته ی خوبیه ،خیلی هم به درد اختلاس می خورد. 

داستان این زوج بدین شرح بود : صادق متولد 1370 که حدود دوسال از زمان نامزدی وعقدشان می گذشت و تنها یک ماه به مراسم عروسیشان باقی مانده بود بر اثر یک تصادف دچار سانحه ی سوختگی شدید می شود اما با این وجود همسرش اورا ترک نکرده بود و در تمام لحظات سخت کنارش بود همسر صادق در پاسخ به سوال‌های مکررعلیخانی درباره ی اینکه چرا پس از این حادثه ،صادق را ترک نکردی ،گفت:من به صادق علاقه داشتم ، دارم و خواهم داشت و بعد علیخانی برای تغییر فضاو صحبتها پرسید؟ شما شیر بها رسم دارید که با پاسخ نه خانم مواجه شد؟ علیخانی گفت: آخی ،خوراک ما خانواده های مثل شماست . 

صادق در ادامه تصریح کرد:  این اتفاق در اردیبهشت سال 93 برایم اتفاق افتاد و تا الان شهامت دیدن چهره ی خودم را در آیینه ندارم .همسر صادق دلایل ماندن خود را در کنار همسرش اینگونه بازگو کرد: هرچند قیافه مهم است ولی من صادق را با همان چهره ی ابتداییش دوست دارم و دوست داشتن تنها دلیل من برای ماندن است.

صادق اضافه کرد: من چندین بار به او گفتم اگر می خواهی برو ،هرچند ناراحت می شوم ولی این مسله را در خودم هضم خواهم کرد ولی او نپذیرفت.علیخانی که حس اذیت کردنش گل کرده بود رو به همسرصادق گفت: اگر می خواهی برو بعد نمونی مثل خانم های دیگه بگی خواستگار داشتی . علیخانی رو به صادق با یک سوال تامل برانگیز گفت: اگر جای تو برای همسرت این اتفاق می افتاد چه می کردی؟ صادق با کمی مکث گفت: می ماندم ولی انسان تا درآن شرایط قرار نگیرد به طور قطع نمی تواند بگوید .

علیخانی روبه مهمانانش عنوان کرد : اجازه هست سوال بپرسم؟ هرجا احساس کردید زیاده روی کردم ، تذکر دهید و بعد رو به همسر صادق گفت: الان یک عده فکر می کنند شما مجبوربه ماندن هستید ؟ به خاطر ثروت ماندید؟ که همسر صادق صادقانه گفت : صادق ثروتی هم ندارد، وصادق در تکمیل صحبت‌های همسرش افزود: پدرم رفتگر شهرداری است و لباس‌های الانم هم کرایه ای است ،علیخانی با تعجب و خنده گفت: حالا این را نگو! البته لقمه ی شما پر از برکت ،شرافت ونجابت است.

همسر صادق برای اثبات صداقت وعشقش به صادق برای مخاطبان و مجری برنامه توضیح داد: من هیچ گاه به رفتن فکر نکردم شاید در ابتدا به خاطر چهره ی صادق به او بله گفتم ولی با گذشت زمان اخلاق و مردانگی اش برایم بیشتر از هر چیز دیگری مهم بود.

صادق در برابر جملات زیبای همسرش این را اضافه کرد: ما نه ازدواج کردیم و نه فرزندی داریم  ووفاداری همسرم تنها به خاطر شیر پاک،مرام و معرفت خودش بوده است.صادق تصریح کرد: هنوز دکتری برای مداوای صورتم پیدا نکردم بعد از رفع مشکل ،حتمامراسم عروسی  خواهیم گرفت ،علیخانی از اوخواست تا در مراسم عروسیشان دعوتش کنند و صادق افزود: حتما، اگر افتخار حضور به ما بدهید، علیخانی با شوخ طبعی گفت: بستگی به مدل عروسیتان دارد بعدا درموردش صحبت می کنیم. 

علیخانی که خواستار شرح تمامی اتفاق وصحنه ی تصادف صادق بودو در ابتدا با حرف منفی صادق مواجه شده بود ، با توجه به آشنایی از حس کنجکاوی مخاطبان برنامه این جمله را اضافه کرد که این اتفاق درنهایت مظلومیت و بی گناهی برای صادق رخ داده است.صادق در پایان در پاسخ به این سوال علیخانی که چه زمانی با خودت کنارخواهی آمد و صورت خود را نگاه خواهی کرد؟ گفت: ده دقیقه قبل از جراحی زیبایی ،خودم را نگاه می کنم تا چهره ام یادم بماند و باید بگویم که تنها صحبتها و روحیه دادن‌های همسرم باعث شد تا زنده بمانم . علیخانی برای تسکین دل صادق و نتیجه گیری قصه ی زندگی او و رسم وفاداری همسرش این جمله را خاطر نشان کرد: 99 درصد بله همسرت در ابتدای زندگی ، به خاطر چهره ات بوده ولی تو چه چیزی داشتی که همسرت تمام آن 99 درصد را کنار گذاشته و با تو مانده ،صادق تو خیلی جلو هستی . پس از پخش پیام های بازرگانی شاهد یک زوج دیگر بر روی صندلی های ماه عسل بودیم که البته زن بر روی ویلچر نشته بود. 

علیخانی رو به مخاطبان برای معرفی مهمانانش گفت: احسان ( مهمان)دم به تله نمی داد وراضی به حضور در این برنامه نمی شد ولی ما با زور و تهدید او را به برنامه آوردیم . بعدعلیخانی که خودش متوجه ی صحبت‌های تیتر برانگیز رسانه ای خود شده بود با هیجان و البته کنایه گفت: الان فردا تیتر می زنند مهمانهاشون را با زور و تهدید تو برنامه آوردند . 

داستان زندگی این زوج بدین شرح بود که سولماز یک ماه قبل از مراسم عروسیشان در تاریخ 88/12/12  بدلیل شرکت در مراسم چهلم مادربزرگش همراه با پدر،مادرودختر عموی تازه عروسش که به اصرا خود دخترعمویش برای دیدار مادرش،راهی سفر به سمت تبریز می شوند ،هرچند سولماز تمایلی به رفتن به این سفر  نداشته ولی بدلیل حساسیت مادرش با آنها همسفر می شود ،ساعت شش از تهران حرکت می کنند و ساعت هشت ونیم در اتوبان قزوین تصادف می کنند ، پدر سولماز درجا و مادرش هم در آمبولانس فوت می کند بعد سولماز به کما می رود و دختر عموی سولماز هم وقتی شماره تلفن و آدرس را به پرستاران می دهد در همان بیمارستان فوت می کند. 

احسان همسر سولماز واقعه را اینگونه شرح می دهد : در راه رفتن به محل کارم بودم که برادر خانمم این خبر را به من می دهد همراه برادر سولماز، پدرومادرم به قزوین رفتیم،در راه خبر فوت آن سه نفر را به ما می دهند.وقتی به بیمارستان رسیدم پشت اتاق آی سی یو رفتم و متوجه آسیب نخاعی سولماز شدم او به مدت چهل روز در کما بود و تا دوسال اول توانایی صحبت و حتی تکان دادن گردنش هم نداشت.

 سولماز در این بین افزود: اگر من زنده ام تنها به خاطر نفس های احسان است من بعد از به هوش آمدنم حال پدرو مادرم را نپرسیدم و فقط به دنبال احسان بودم .علیخانی رو به مخاطبان گفت: منظور از احسان من نیستم ها ! سولماز خیلی زیبا پاسخ داد: احسان من خیلی خاص تره، و درتوصیف  ادامه قصه ی پر تلاطم زندگیش عنوان کرد: من حافظه ی کوتاه مدت خود را از 

دست داده بودم احسان و مادرشوهرم ، شب تا صبح بالای سرم بیدار بودند و تمام اشاراتم را مادرشوهرم متوجه می شد ،خیلی حرفهای بدی می زدم ولی او درکم می کرد و در آشپزخانه اشک می ریخت. بعد از دیدن چهره ی خودم متوجه شدم مویی ندارم ورو به احسان گفتم چرا من را نگه داشتی؟ تمام پرستاران بیمارستان به من گفتند در تمام چهل روزی که در آی سی یو بودی ،احسان یک دقیقه از کنار پنجره ی اتاقت دور نشده و فقط نگاهت می کرد و اینکه می گفته سولماز نفس می کشه و برمی گرده. 

احسان در ادامه گفت: من در آن زمان حالت طبیعی نداشتم وحتی در مراسم ترحیم پدرومادر خانمم هم شرکت نکردم ، با خدا عهد بستم ، من توکل و ارتباطم با خدا قوی است ،می دانستم سولماز را بدست می آورم و او را از دست نخواهم داد، همینکه کنار سولماز هستم و با او به بیرون می روم و نفسهایش پشتمه برایم کافی است. علیخانی در برابر صحبتهای احسان ذکر کرد: حرفهای شما قابل باور است چراکه پنج سال از این اتفاق گذشته ،سولماز افزود: تازه دوسال پیش برایم مراسم عروسی هم گرفت،احسان هم ورشکست شد وهم دارای اش را برایم داد.

علیخانی با خنده گفت: احسان را عاشق ،ورشکسته وبیچاره کردی ،دیگه چی می خوای از جونش.سولماز تصریح کرد: من ابهتی برای خودم داشتم .یه احسان دارم که هم پدرمه،هم مادرمه ،هم دوستمه با وجود احسان دلم زیاد برای پدرومادرم تنگ نمی شه ،احسان از هیچ جیز برایم کم نمی زاره ،اما من خیلی بدم.بعد سولماز این جمله ی کلیدی راهم متذکر شد که احسان همه کس منه ، توروخدا همراهانمان کنارمان بمانند ، نظیر احسان ها زیاد شود ،حدود دوسال در آینه نگاه نمی کردم ،مادر شوهرم همیشه کنارم بود روزی همه ی اقوام بزرگم را به همراه برادرم به خانه ی احسان فرستادم که سولماز خوب نمی شود برو، بعد احسان مهمانان را ترک می کند و به منزل پدری ام می آید وبا گریه بغلم کرد که تو منو باور نداری چرا این هارو فرستادی وبعد افزود: فکر نمی کردم احسان کنارم بماند چون من خیلی اخلاقم تنده ولی احسان کنارم ماند واز هیچ چیز برایم کم نذاشت.احسان دلیل ماندنش را اینگونه عنوان کرد: خیلی دوستش دارم هیچ دلیلی برای رفتن نمی بینم وتنها نه از سر ترحم  وفقط وفقط به خاطر عشق ماندم.سولماز ادامه داد: احسان آرام بهم غذا می دهد ،خیلی درکم می کندخانواده اش هرشب برای دیدن من می آیند ما یک زندگی قشنگ داریم.

احسان که اسطوره ی ماه عسل دیروز بود ،گفت: من هرگز خسته نخواهم شد ،شاید یک زمان هایی بریدم ولی به روش نمی آورم.علیخانی که از متانت و حرکات به موقع احسان متعجب و حیرت زده بود ،افزود: چقدر به موقع دستانتان را می گیرد، سرش را پایین می اندازد وحتی به شما می گوید عزیزم.....زن ایرانی خصلت و ویژگی اش  از حیث وفاداری متفاوت است ولی مردان ایرانی شبهه دارند ولی البته به طور اتفاقی مردان این چنینی هم وجود دارند. 

سولماز سریع مابین صحبتهای علیخانی دوید وگفت: احسان فقط یه دونه است علیخانی هم کم نیاورد و با بالا و پایین بردن دستانش متذکر شد: این یه دونه مال شما.سولماز در پایان خاطر نشان کرد: برادرم وخانواده اش برایم خیلی زحمت می کشند امیدوارم آن کسانی که درشرایط من هستند واحسان ندارند ،خوب شوند ،من خوب شدن خودم را نمی خواهم. 

علیخانی بیان کرد:احسان شما،  امروز اسطوره شد واحسان در برابر این جمله با مناعت طبع خاصی  گفت:شما مارا بزرگ کردید.علیخانی گفت: خانمت داره می گه واحسان این جمله راهم اضافه کرد که من برای تظاهر اینجا نیامدم ولی شما اصرار کردید شاید یک نفر با شنیدن قصه ی زندگیمان به خودش بیاید من برای آن یک نفر آمدم ،من هرکاری کردم برای خودم کردم وهیچ منتی نیست. آرزوی زیبای احسان سلامتی خانم گلش وهمه ی بیماران بود .سولماز رمز خوشبختی خود را اینگونه توصیف کرد که احسان ،من را به خاطر خودم می خواهد ،یعنی سولماز را دوست دارد احسان با خدا و دلش معامله کرده من خیلی دوستش دارم و امیدوارم حلالم کند . 

احسان در پایان گفت: ما خوشبخت و شاد هستیم وهیچ مشکلی در زندگی ام ندارم، یه کم  سخته ولی خدا کمکمون می کنه. علیخانی که محو قصه ی زندگی مهمانان و صحبتهای صادقانه و زیبایشان شده بود ،گفت: من از حرف زدن با شما سیر نمی شوم وفقط سکوت می کنم ،امیدوارم عشقهای این چنینی در زندگی هایمان زیاد شود .علیخانی که هنوز مبهوت قصه ی عشق مهمانان برنامه اش بود ،پس از ترک این زوج عاشق تنها گفت: هیچی ،هیچی ، هیچی ..... ماهتون عسل   اما این نکته را هم من اضافه می کنم : در این روزگاری که شاهد طلاق ها ،خیانت ها‌ی زیادی در جامعه هستیم علیخانی با دعوت از دو الگو و اسطوره ،که به طور معمول کمتر شاهد آن هستیم کمی چاشنی دلگرمی را به سفره های رمضانی دلمان اضافه کرد . 

در این دوره ای که همه جا حرف از نیرنگ و خیانت است معنای واقعی وفاداری وچشمان عاشق دو زوج جوان ،چشمان همه ی ما را برق انداخت ، هم برق اشک و هم برق شوق...ماه عسل این روزها دریچه ای برای راهیابی به دنیایی شده که این روزها خیلی هایمان یادمان رفته و دیرزمانی است که آنهارا به دست فراموشی سپرده ایم به انضمام اینکه این الگوی ناب امشب در این نایابی الگو و اسطوره های این چنین تلنگری بود ظریف برای همه ما وهمچنین  نشانه ای  بود بر روح ما که این سوال را ایجاد می کرد؟ من در اتفاق این چنینی چند مرد حلاجم! این است سوالی که ما را به عمق وجودمان سفر می دهد به کنکاش ! یادمان نرود همسران جانباز که سالهای اندی صبورانه چه زیبا زندگی می کنند . / باشگاه خبرنگاران

 

دانلود کل قسمت دهم ماه عسل با کیفیت بالا ۴۸۰ مگابایت

 

::::::::::::

 

دانلود قسمت دهم ماه عسل نسخه کم حجم فقط ۲۶۰ مگابایت

 

برچسب ها:

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه
1
دیدگاه شما :
عکس/حضور جوانان گلستانی با دل‌های پاک و غیرت انقلابی‌ در جنگ ۱۲ روزه علیه تجاوز اسرائیل غاصب پای میلیاردها تخلف درمیان است/چرا برای قطع رانت و تبانی عده ای در سازمان نظام مهندسی استان گلستان اقدام قاطع صورت نمی گیرد؟واقعا چرا؟ اعتبار کالابرگ بر اساس کدملی سرپرستان خانوار شارژ می‌شود/خرید با کالابرگ، جدای از اعتبار تخصیصی و پرداختی بابت یارانه ماهانه آیت الله خامنه ای تنها مسئول در جمهوری اسلامی بخش دوم/سخنی با مسولین ارشد استان سیاست زده گلستان/ 48 درصد مردم استان سیاست زده گلستان زیر خط فقر زندگی می کنند شما آقایان چه راحت شب را با خیالی آسوده به صبح میرسانید!! بخش اول/سخنی با مسولین ارشد گلستان/ 48 درصد مردم استان سیاست زده گلستان زیر خط فقر زندگی می کنند شما آقایان چه راحت شب را با خیالی آسوده به صبح میرسانید!! عکس/داشتن دو مسولیت همزمان جناب شهردار /کدامیک قانون را نادیده می گیرند ، نظام مهندسی گلستان یا شهردار؟ یا هردو؟+سند پیشنهاد عجیب یک گروهک پس از استعفای ظریف! روحانی و جهانگیری هم محاکمه خواهند شد؟/ اتلاف ۱۸ میلیارد دلار از منابع ارزی/همتی هم محاکمه خواهد شد؟ ضعف فضاسازی استان گلستان در ماه مبارک رمضان؛ مسئولان پیگیری نمی‌کنن سوءاستفاده از بیت‌المال محاربه با خدا عدو شود سبب خیر/ ترامپ جیره کدام معارضان ضدانقلاب را قطع کرد؟ تجمع دانشجویان در اعتراض به کشته‌شدن قتل امیرمحمد خالقی دانشجوی دانشگاه تهران +فیلم آقای بی وجدان فرصت طلب بفکر آبروی انقلاب باشید عکس/آیا رئیس‌جمهور این فرد را که برای عکس گرفتن در کنارش قرار دارد را می‌شناسد؟/ آیا پزشکیان از هویت او مطلع بود یا نبود؟ عکس/انتصاب با سوابق هتاکی و فحاشی به شهدای جان فدای مردم ایران؛ به مدیرعاملی ابر پالایشگاه نفت و بزرگترین شرکت قیرسازی در ایران و خاورمیانه اصرار رسانه‌های اصلاح‌طلب بر مذاکره با امریکا/ اگر می‌توانی بزن، اگر نمی‌توانی، صبر و پایداری کن؛ و اسیر هیجان مشو فیلم، جزئیات و تصاویر/ سوال از رئیس جمهور؛ عناصر بدسابقه در دولت روز به روز بیشتر می‌شوند؟! خوابگاه دانشجویی دختران مجدد دچار آتش سوزی شد +بسته عزاداری به مناسبت رحلت جانسوز پیامبر مهربانی و شهادت امام مجتبی(ع)/ چرا امام‌ حسن(ع) شجاع‌ترین چهره تاریخ اسلام است؟ افشای بازدید مالک تلگرام از مرکز صهیونیستی در باکو چگونه موساد در لبنان با تلفن همراه جاسوس جذب می‌کند؟ جزئیات دستگیری یکی از عوامل گروهک جیش‌الظلم شماره موبایل محسنی اژه‌ای شماره موبایل آقای اژه ای شماره موبایل شخصی آقای اژه ای شماره تماس مستقیم آقای اژه ای شماره موبایل آقای محسنی اژه‌ای تماس مستفیم با اژه ای ارتباط و تماس واکنش حجت الاسلام مصطفی رستمی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها به اظهارات اخیرپزشکیان جزئیات تازه از ماجرای مرگ مرحوم میرموسوی متهم فوت شده در لاهیجان اقدام اسپانلو دادستان انقلابی و تلاشگر استان گلستان در راستای حفظ چند صد میلیارد پول بیت المال در شهرداری گرگان طرز درست کردن عصاره لیمو سیر و جعفری برای درمان پاکسازی و سم زدایی کبد و گرفتگی عروق قلب/طب سنتی, نحوه تهیه عصاره سیر لیمو جعفری, نحوه تهیه عصاره لیمو سیر و جعفری, طرز تهیه عصاره لیمو سیر و جعفری, طرز تهیه عصاره سیر لیمو جعفری عکس اسناد/ درخواست مطالبه گران انقلابی گلستان از وزیر راه و شهرسازی در راستای دهمین دوره انتخابات هیئت مدیره سازمان نظام مهندسی استان گلستان انتصابات افراد مسئله دار مسعود پزشکیان نهمین رئیس‌جمهور و رئیس چهاردمین دولت جمهوری خانم ترک فرماندار کردکوی! مگر بیت المال شهرداری ارث پدرتان است؟ ظریف را بیشتر بشناسید/ از شانتاژ و جنجال تا ژست استعفا محمد جواد ظریف رئیس شورای موسوم به «شورای راهبری کابینه» پیدا و پنهان رای اعتماد نمایندگان به لیست رئیس جمهور عکس/بازگشت تیم زنگنه به وزرات نفت فیلم و عکس/سخنان کامل رهبرانقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در اولین دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت چهاردهم قرار است، تیم اقتصادی مسعود پزشکیان چگونه مشکلات اقتصادی را حل کند؟ مداحی و فیلم/به مناسبت اربعین/ ابا عبدالله الحسین؛ این راه، راه عشق است فیلم و عکس/ انتقاد خادملو مطالبه گر گلستانی به ایجاد کانال اتصال خلیج گرگان به دریای خزر در بستر شن روان/ پیش بینی خشک شدن کانال ایچاد شده تا 4 سال دیگر در شهرداری شهرستان کردکوی چه خبر است ؟ _ ۱ اسناد/آزمون بزرگ برای مدیرکل راه و شهرسازی و نهادهای نظارتی در تایید صلاحیت کاندیداهای انتخابات نظام مهندسی استان گلستان عکس/صدور مجوزهای کیلویی و بدون حساب و کتاب برای استخراج ید از اراضی شمال گلستان فیلم/این موشک ضد موشک ندارد آسیب شناسی مدیریت / مدیران استان گلستان برخلاف دولت انقلابی , مردمی ,سخت کشی و فسادستیزی شهید رئیسی , انتصاب باندی و ناکارآمد , کار نمایشی , صددرصد انتقادپذرنبودن , عدم مبارزه با فساد, برکناری کارکنان جریان انقلابی و مطالبه گر,, ریخت پاش بیت المال و ... از جمله عملکرد آنان میباشد مطالبه گری/مطالبه گری از دیدگاه اسلام و در کلام رهبران انقلاب/مطالبه گری چیست؟/هدف مطالبه گری/ مطالبه گری در کلام رهبری مطالبه گری در نهج البلاغه مطالبه‌گری‌ها منطقی دلیل ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس مشخص شد +جزئیات ترور اسماعیل هنیه در تهران/ علت و ابعاد این حادثه در حال بررسی و نتایج آن متعاقبا اطلاع رسانی خواهد شد. كساني كه كار را نمي‌شناسند ولي مسئوليت قبول مي‌كنند، خائن هستند. پرونده پولشویی موسسه نور روی میز حجت الاسلام محمدرضا مزیدی رئیس پاک دست و عدالت محور دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اخلالگران در نظام اقتصادی کشور در استان گلستان فیلم/دلیل شهادت مصطفی نوروزی و مهدی جهانتیغ و محسن جعفری/لحظه پیدا شدن پیکر شهیدان وزارت اطلاعات(مصطفی نوروزی،مهدی جهانتیغ،محسن جعفری) از آب های دریای عمان