مرتضی وحیدی فعال فرهنگی و سیاسی کردکوی با ارسال یاداشتی به این پایگاه نوشت :بر همگان مبرهن است که فعالیت های سیاسی حزبی در ایران بیشتر به تنازعات مداوم اصلاح طلبان و اصول گرایان در سطوح ملی که غالباً برای حفظ حیات و بقا در خط مقدم سیاست و قدرت شکل گرفته است مربوط می شود که در بدنه جامعه نیز تنها در برهه های نزدیک به انتخابات چهره کاربردی به خود گرفته و پس از آن نیز عملاً بدنه اصلی احزاب که همان پیاده نظام سیاسی یا مردم بی ادعا محسوب میشوند، غالبا به بایگانی اذهان سیاستمداران منتقل شده و تا انتخابات بعدی تنها نظاره گر کنش ها و سهم خواهی های مدعیان و فرصت طلبان خواهند بود.
در واکاوی رئالیستی این پروسه، تعریف علمی و آرمانی احزاب و تشکل های سیاسی کارکرد خود را از دست داده و پیاده نظام سیاسی که با هدف مشارکت در قدرت و دارا شدن سهم در تصمیم گیری و تصمیم سازی پای به عرصه سیاست گذاشته اند، عوایدی جز نشستن غبار فراموشی بر چهره خود لمس نخواهند کرد.
غرب استان گلستان و به ویژه فضای حاکم بر سیاست منطقه کردکوی نیز فارغ از این فرمول نامیمون سیاسی بر آمده از تفکرات بیمار فرصت طلبان نخواهد بود و در طی سالهای اخیر بیش از گذشته خود را نمایان ساخته است.
چند دورهای است که عرصه سیاست شهرستان کردکوی نتوانسته است به بازدهی و خروجی مورد نظر مردم در انتخابات مجلس دست یابد و واضح تر آنکه این خطه نماینده ای در مجلس شورای اسلامی نداشته است.
در این مسیر، مهره های سیاسی به ظاهر فعال از جناح های مختلف، همواره دلایل این ناکامی را با بهره گیری از ادبیات سالوسانه، به قدرت و نفوذ رقبای منطقه ای و یا اتصال آنها به زر و زور مربوط دانسته و با القای تفکرات مسموم و از پیش بازنده بودن مردم کردکوی در پی توجیح پیروزی حریفان بوده و در صورت تداوم این روند در آینده نیز خواهند بود.
در تصریح این این ادعا و آسیب شناسی بی بهره گی حوزه شهرستان کردکوی در داشتن نماینده در دوره های اخیر، باید اذعان کرد، عدهای خود برتر بین که داعیه زعامت سیاسی و لیدری افکار عمومی را داشته و بر این توقع استوارند که
مردم باید دنباله رو آنان باشند به جای تلاش برای ایجاد وفاق و هم گرایی در این منطقه، با تمسک به روش های مزورانه و عوامفریب برای تجزیه نیروها و مردم، با بهره گیری از واژه های منافی وحدت نظیر تقسیمات شهری و روستایی، به مهره شطرنج رقبای خارج از منطقه بدل شده و عملاً مردم را بازیگران سناریوی فرصت طلبان لقب دادهاند.
اظهر من الشمس اینکه، برخی از این داعیه داران سیاست کردکوی در حوزه های شهر و روستا که بیشتر سیاسی نما هستند تا لیدرهای سیاسی، در هر دوره از انتخابات تمام توان خود را با بهره گیری از ابزارهای مادی و معنوی به کار گرفته اند تا با ایجاد شکاف در مردم به بهانه های واهی شهری علیه روستایی و روستایی علیه شهری، از همگرایی و هم پوشانی مردم منطقه جلوگیری نموده و البته در حصول این راهبرد توفیفات فراوانی نیز داشته اند که اگر اینگونه نبود بزرگترین سبد رای در غرب گلستان، طی چند دوره اخیر بی بهره از سهمیه کرسی تالار سبز بهارستان نبود.
این مهره های کم وزن و به ظاهر سیاسی که در هر دوره از انتخابات به عنوان ابزاری در خدمت منافع سیاسیون غیر کردکویی بوده اند، به دلیل توافقات پشت پرده و تامین منافع خود از سوی فاتحان ماراتن انتخابات، تنها هدف خود را ناکام گذاشتن نامزدهای حوزه کردکوی تعریف نموده و بر آن بودهاند تا با التزام به ایجاد شکاف در کردکوی، رقبای غریبه را به بالانشینی در انتخابات ترغیب نمایند.
نخبگان سیاسی کردکوی به مردم توضیح دهند علت ناکارآمدی راهبری آنان در طول چند دوره اخیر برای گسیل نمودن یک چهره سیاسی از این خطه به خانه ملت چه بوده است؟
داعیه داران سیادت سیاسی در کردکوی به مردم بگویند دلیل کوبیدن بر طبل اختلافات واهی و تحریک مردم برای ایجاد انفکاک و تقابل شهر و روستا به چه منظور صورت گرفته است ؟
آنان که در طی سال های گذشته بر شیپور تجزیه سیاست کردکوی به دو جناح شهر و روستا دمیده اند تا از آتش این اختلاف رفقای غریبه خود را بهره مند کنند، چه منافعی به دور از چشم مردم نصیبشان شده است؟
چرا عده ای هرز گرد و بیمار سیاسی، که هر دوره و بر اساس منافع شخصی به سوی افرادی خاص در انتخابات متمایل می شوند ، به جای حفظ وحدت در فضای سیاسی کردکوی، همواره به غبار آلود کردن فضای حاکم بر روابط شهر و روستا همت می گمارند تا شهد شیرین پیروزی را به رقبای غریبه بچشانند؟
این مدعیان به دنبال چه هستند؟
مرتضی وحیدی" فعال فرهنگی و سیاسی شهرستان کردکوی