": این سلسله پلید و نامبارک زمین خواری، کوه خواری، دریاخواری و تجاوز به حریم منابع طبیعی خصوصاً جنگل ها و بستر رودخانه ها و... و از بین بردن باغ ها و درختان و همین میزان محدود جنگل هایی که در کشور داریم تا کی ادامه خواهد داشت؟ و از همه مهمتر این «چشم بستن»ها و «حیرانی» برخی مسئولان و تبانی احتمالی برخی از آنان با سودجویان و نابودکنندگان منابع طبیعی تا کی ادامه خواهد داشت؟
مگر تجاوز به حریم منابع طبیعی، بستر و حریم همین معدود رودهای هنوز جاری و تاکنون نسبتاً رهیده از توفان خشکسالی و انجام ساخت و ساز غیرمجاز و گاه به اصطلاح مجاز و تجاوز به جنگل ها و نابود کردن دیگر منابع طبیعی یک شبه و دفعتاً و «در آن واحد» رخ داده که تازه حالا و هر از گاهی برخی از مسئولان آن هم بر اساس برخی گزارش های مردمی و پیگیری بعضی رسانه ها به فکر افتاده اند؟ آخر در طول مدتی که این همه مصالح، آهن و سیمان و... حمل می شد و می شود تا هتل ها، ویلاها و استراحت گاه های «از ما بهتران» در دل برخی جنگل ها، حریم رودخانه ها، سواحل دریاها و حتی بر فراز کوه ها، بی محابا و گستاخانه خودنمایی کنند، این برخی آقایان مسئول چه نمایندگان مجلس و شورای شهر چه برخی وزرای مرتبط و چه بعضی استانداران، فرمانداران، شهرداران، ده داران و دهیاران و بعضی مدیران منابع طبیعی، محیط زیست و جهاد کشاورزی در این کشور زندگی نمی کردند و نمی کنند؟ و از پول بیت المال برای انجام وظایف محوله حقوق نمی گیرند؟ که این همه زمین خواری، جنگل خواری، کوه خواری و... انجام می شود و آن قدر این ماجرای تلخ تداوم می یابد که رهبر انقلاب با آن همه مشغله و مسئولیت سنگین ملی و فراملی به خاطر اهمیت منابع طبیعی بارها و بارها نسبت به این موضوع حیاتی و سرمایه های ملی تذکر می دهند و با این همه باز هم گویا برخی مسئولان در خود همت و عزم و شهامتی برای مقابله با این پدیده های شوم نمی یابند و همچنان چشم و گوش و بلکه چشم وجدان خود را بر این همه «بیداد» بر محیط زیست و منابع طبیعی بسته نگاه می دارند، روشن است که اکثر قریب به اتفاق این ساخت و سازها و تجاوزها به حریم منابع طبیعی و نابود کردن این سرمایه های ملی تجدیدناپذیر در روز روشن و پیش چشم همین آقایان و البته مردم منطقه به وقوع پیوسته، حالا اگر این مسئولان ندیده اند و نشنیده اند این ماجراهای تلخ و تجاوز به منابع طبیعی را که وای بر آنان و وای بر عاقبت کار آنان و حقوق هایی که گرفتند و خوردند و اما اگر این مسئولان دیده اند و شنیده اند قصه تلخ این تجاوزها به منابع طبیعی و نابودسازی ها را و چشم بستند و یا کاری در خور نکردند و یا خدای نکرده بعضی هاشان با زمین خواران، جنگل خواران و کوه خواران و... تبانی کردند دوصد وای بر این بی مسئولیتی ها و «خیانت ها»ی برخی از مسئولان به امروز و آینده این ملت و کشور. مگر بعضی از این آقایان مسئول نمی دیدند و نمی فهمیدند که کشت و ایجاد آن همه باغ در آذربایجان غربی و حفر آن همه چاه برای آبیاری محصولاتی که بدون در نظر گرفتن «الگوی کشت» آن هم در این شرایط خشکسالی، کار دریاچه ارومیه را به کجا می رساند و بخش اعظمی از این دریاچه و منبع اهدایی الهی و عاملی بس موثر بر حیات و حفظ محیط زیست و اقلیم منطقه، این روزها و چند سال است به شوره زار و بستری برای ایجاد توفان های شن و نمک تبدیل شده است. حتی غیرمتخصصان درباره ارزش حفظ منابع طبیعی می دانند که ساخت و سازها در حریم رودخانه ها چه بلایی بر سر محیط زیست و از آن مهمتر، مردم می آورد. سیل چند سال پیش در جنگل گلستان که جان ده ها نفر را گرفت و همچنین وقایع مشابه از جمله سیل اخیر در جاده چالوس و روستای سیجان که به قربانی شدن حدود 20 نفر از هموطنانمان منجر شد یکی از تبعات شوم، تلخ و جبران ناپذیر قطع درختان، تجاوز به حریم رودخانه ها و ساخت و سازهای غیرمجاز در حریم رودخانه ها، تجاوز به جنگل ها و تغییر کاربری ها است، چه کسانی می خواهند پاسخگوی قربانی شدن مردم در این فجایع باشند ای کاش زمین خواران، جنگل خواران و کوه خواران کمی وجدانشان به کارشان آید! ای کاش همه مسئولان عزمشان را برای جلوگیری و مقابله با تخریب منابع طبیعی جزم کنند و دریابند که چه مسئولیت خطیری بر عهده دارند که نه تنها باید پاسخگوی مردم زمان خود بلکه در قبال آیندگان نیز باید پاسخی قابل قبول داشته باشند. این شوخی نیست بلکه فاجعه است که بر اساس آمار ارائه شده طی پنج دهه اخیر، مساحت جنگل های ایران از 18 میلیون هکتار به 14 میلیون هکتار کاهش یافته و این 4 میلیون هکتار جنگل نابود شده به بیابان تبدیل شده، آن هم در شرایطی که بر اساس آمار سازمان خواربار و کشاورزی جهانی (فائو) ایران یکی از 70 کشور در حال توسعه دنیاست که پوشش جنگلی کمی دارد و متأسفانه این پوشش جنگلی اندک با سرعتی بیشتر از دیگر نقاط دنیا در حال نابودی است. (بر اساس تعاریف فائو درباره جنگل، کشور ما 11 میلیون هکتار پوشش جنگلی دارد.) آیا جای تأسف عمیق نیست در حالی که اکثر کشورها حتی کشورهای بسیار پرآب و پربارش مانند اوکراین که از متوسط بارندگی بیش از 500 میلیمتر و جاری بودن بیش از 3 هزار رودخانه در کشورشان برخوردارند باز هم اهمیتی بسیار ویژه به مدیریت مصرف آب می دهند اما در کشور ما که طبق تقسیم بندی های جهانی جزو کشورهای خشک و نیمه خشک با متوسط بارندگی حدود 250 میلیمتراست که این بارندگی ها نیز متأسفانه به صورت همگن و متوازن در کل کشور نیست بلکه بارش های اصلی بیشتر محدود به شمال و شمال غرب کشور و برخی مناطق دیگر می شود ولی مسئولان ما لااقل تاکنون کاری در خور، بایسته و اساسی برای مصرف بهینه آب خصوصاً در بخش کشاورزی انجام نداده اند بخشی که حدود 92 درصد آب کشور در آن با بهره وری حدود 30 درصد مصرف، بلکه «هدر» می شود. با همه این اوصاف ما نه تنها عزمی جدی و فوری برای جلوگیری از تبخیر 70 درصدی آب در کشور، کنترل، مهار و استفاده بهینه از روان آب ها نداریم بلکه عزمی حتی برای حفاظت از حریم و بستر همین اندک رودها وجود ندارد که با شدت گرفتن برخی رگبارهای فصلی و غیرفصلی شاهد ویرانی ها و حتی جان باختن عده ای می شویم.
واقعاً جای تأسف است که مثلاً در همین استان خراسان رضوی و مشهد خودمان در حضور و جلوی چشم استاندار، شهردار، فرماندار، نمایندگان مجلس و شورای شهر و دیگر مسئولان وقت (قبلی) و حاضر (فعلی) بر فراز تپه ها و کوه های حاشیه جاده صدمتری که از یک منظر ویترین و ورودی شهر مقدس مشهد و از یک منظر تنفس گاه این شهر مقدس محسوب می شود، آهن ها و ساختمان ها و برج ها و غول های آهنی علم شود اما اقدام در خور و موثری برای جلوگیری و مقابله با این تجاوز آشکار به منابع طبیعی و کوه خواری انجام نمی شود و آن قدر این ماجرای تلخ سامان نمی یابد تا صدا بلکه ناله رهبر فرزانه انقلاب به خاطر این کوه خواری ها درمی آید.
حآخر این زمین خواری ها، جنگل خواری ها، کوه خواری ها، ساحل خواری ها تا کجا و تا کی ادامه خواهد داشت و معلوم نیست برخی از این مسئولان چه گیر قانونی، یا بهانه ای دارند یا دچار چه «حیرانی» شده اند که جای جای این کشور حتی گردنه حیران آن گردنه سرسبز و منحصر به فرد در ایران تیول زمین خواران خودخواه و سودجو شده است و چرا از همان ابتدا که به صورت غیرمجاز و یا با مجوزهای صوری و دورزدنی، خشتی بر خشتی گذاشته می شود جلوی تجاوز به منابع طبیعی گرفته نمی شود و با زمین خواران و مسئولان قاصر و مقصر برخورد جدی نمی شود شاید دیگر وقت آن رسیده باشد که پس از محاکمه و محرز شدن تقصیر برخی ده داران، فرمانداران، شهرداران، نمایندگان مجلس و شورای شهر و یا مدیران کل و استانداران و حتی برخی وزیران در ماجرای تلخ تجاوز به منابع طبیعی و رساندن آنان به اشد مجازات که حداقل آن می تواند برکناری و انفصال دائم از خدمات دولتی باشد تا شاید لااقل از این پس شاهد به حداقل رسیدن تجاوز و تخریب منابع طبیعی کشورمان و بیرون آمدن برخی مسئولان از «حیرانی» تصمیم گیری ها و اقدامات موثر و جدی در عرصه های گوناگون از جمله حفظ منابع طبیعی باشیم.
* منبع: روزنامه خراسان
حسین
کوه های ما و زمین های ما نابود شد.طبیعت نابود ش و اپارتمان ها ی بسیار زشت قد کشیدند.بیماری و مرض و تبعیض ما را احاطه می کند.
محمد
به خدای لایزال قسم تمام چیزی که گفتید تمام این مطلب صحیح است دیگه محیط زیستی برای این مملکت نمونده همه جا خونه وویلا شده صحراهای زیبا وقشنگ که محل تفریح من وشما ومردم بود در حال تبدیل شدن به مکان های مسکونی هست. بنده مردن را ترجیح می دهم تا ببینم طبیعت زیبا در حالی نابودی هست.کشور ما هرگز ایندهی خوبی ندارد.ناامیدی همه جا را گرفته.