چرا که در سالگرد ۹ دی، وزارت فرهنگ و ارشاد به کتاب “جامعهشناسی ایران، جامعه کژمدرن” به قلم «حمیدرضا جلاییپور» عضو شواری مرکزی حزب منحله مشارکت، عضو اصلی حلقه کیان، از شرکت کنندگان در کنفرانس برلین و از متهمین و دستگیرشدگان فتنه ۸۸ ، مجوز انتشار داده و این کتاب روانه بازار شده است. هر چند تلاش شده تا مجوز این کتاب در سال ۱۳۹۱ گرفته شود؛ اما وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دهم اجازه انتشار این کتاب را نداد.
با نگاهی گذرا به این کتاب درمییابیم که نگارنده یک مانیفست فتنه، شورش، رفراندوم و اتهام زنی و ناسزاگویی به نظام، را دنبال نموده است. در حالی که اگر بخواهیم یک مصداق مختصری از تهمتهای کتاب را بررسی کنیم به پاراگراف فوق اشاره خواهیم نمود: “انقلاب مشروطه به ظهور دیکتاتوری رضاشاه منجر شد، نهضت ملی نفت ایران به کودتای ۲۸ مرداد و سلطه همه جانبه ساواک منتهی شد، انقلاب عظیم اسلامی به قدرت گرفتن طرفداران تئوکراسی{حاکمیت دینی} راه داد و جنبش اصلاحی و مدنی دوم خرداد با ممانعت دولت پنهان و تحریم و تخلفات آشکار انتخاباتی روبه رو شد. اعتراضات جمعی پس از انتخابات خرداد ۸۸ و با برخورد شدید مأموران حکومتی مواجه شد.”
به هرحال بعد از روی کار آمدن دولت اعتدال برخی از فتنه گران که عرصه را برای خود محیا دیدهاند، درصدد سوءاستفاده از این فضا برآمدهاند. هرچند که سیاست تساهل و تسامح برخی از مسئولین در حوزه فرهنگ، حاشیه امنی برای آنها به وجود آورده است و میتوانند از فرصت موجود استفاده کنند و برای اولین بار بعد از فتنه ۸۸ از لاک دفاعی خود خارج شوند.
به هرحال مصادیق و مشکلات کتاب به جمله بالا محدود نمیشود؛ چرا که در جای جای کتاب و با ادبیات مختلف، برای برقراری دموکراسی مورد نظر خود، مردم را دعوت به شورش، رفراندوم و حتی انقلاب دعوت میکند و مبنای هر کدام را با ادبیات و شگرد خود بیان میکند.
چرا که از دید نگارنده این کتاب میتوان گفت که هنوز در جامعه ایران، دموکراسی به وجود نیامده است و در لابلای آن با روش خاص، مردم را دعوت به شورش، رفراندوم و حتی انقلاب میکند. و در جایی دیگر اذعان میکند که قدرت عمل و انسجام هواداران دموکراسی از قدرت عمل مخالفان دموکراسی بیشتر باشد تا مطالبات دموکراتیک جامعه را بپذیرند و به شیوهای به موضوع پرداخته است که به مخاطب القاء میشود که شیوه حکومت در ایران دمکراسی نیست.
در بخشی دیگر از این کتاب زیر سوال بردن “مردم سالاری دینی” با واژگان”ناراضی سواری و مردم سواری” از دیگر تهمتهایی است که جلاییپور به آن اشاره داشته است. نویسنده با زیر سوال بردن مردم سالاری دینی، به گونه ای ادعا می کند که مسوولین در حال سواری گرفتن از مردم هستند و بر اساس همین ادعای واهی، به جای استفاده از لفظ مردم سالاری از لفظ مردم سواری استفاده می کند.
یکی دیگر از تهمتهای ناروای جلاییپور در این کتاب این است که هیچ انتخاباتی در ایران تا کنون آزاد نبوده است! و ادعا میکند، جمهوری اسلامی به دلیل برگزار نکردن انتخابات آزاد، به سمت دیکتاتوری حرکت کرده است.
به هر حال مسئولین ارشاد جمهوری اسلامی ایران اگر یکبار آنهم به صورت سطحی این کتاب را مطالعه میکردند، به دلیل کثرت مشکلات و تهمتها به انقلاب و کشور، نباید مجوز آن را صادر میکردند. هر چند که در گزارش صد روزه دولت، دکتر روحانی اعلام کرد ما در همین ۱۰۰ روز خیلی از کتاب هایی که ممنوع شده بود و می شد آزاد شوند، آزادشان کردیم. خیلی از نویسنده ها ممنوع القلم شده بودند و ما آنها را به صریح القلم تبدیل کردیم بروند قلم بزنند و هر چه می خواهند بنویسند البته در چارچوب قانون و خود آنها اهل این کشور هستند و وطن دوست هستند و علاقه مند به این کشور هستند.
در مجموع انتشار چنین کتابی از نویسندگان معلومالحال که خیلی علاقمند به وطن و نظام نمیباشند، هشدار جدی به مجریان و مسوولان دولت یازدهم و وزارت ارشاد است؛ زیرا پیام مردم در نهم دی بسیار واضح و شفاف بوده است و این عملکرد دولت یازدهم، بر خلاف مشی مردم است.