اينجا تا آبشار زيارت فقط چند صد متر فاصله دارد و با اين همه ويلاهايي در آن سربرافراشتهاند. آن هم سازههايي كه هيچ گونه همساني با محيط ندارند. چگونه هيچ سازمان مسوول و متولياي نتوانسته جلوي ساخت و ساز اينها را بگيرد؟ و آن بالا، درست در نقطه بالايي كوه، با چه وسيلهيي مصالح بردهاند كه هيچ محيطبان و جنگلباني آنها را نديده يا ديده و نتوانسته جلوي آنها بايستد؟! مگر اين زمينخواران چه كساني هستند كه ميتوانند قانون را به راحتي بشكنند و در دل طبيعت و از انبار ثروتهاي ملي، براي خودشان كيسه بدوزند؟! اينجا به جاي بوي جنگل و صداي آبشار، بوي اسكناس ميآيد و صداي شمردن دلار...
روستاي زيارت كه در 12 كيلومتري گرگان واقع شده و ادامه جنگلهاي ناهارخوران است داراي اكوسيستم جنگلي-كوهستاني ارزشمندي است كه اكنون در محدوده منطقه حفاظتشده جهاننما و تحت سرپرستي سازمان محيط زيست قرار دارد. شايد به جرات بتوان گفت كه كمتر روستايي طي دهه اخير اين همه خبرساز بوده و در عين حال تا اينجا به مرز نابودي نزديك شده است. سالهاست تمام مسوولان استان گلستان و متوليان كشوري منابع طبيعي و محيط زيست از رخداد فاجعه در زيارت گرگان سخن مي گويند. سالهاست گوش خبرنگاران وعدههاي مديران استاني و شهري را درباره برخورد با متخلفان در زيارت ميشنوند و مينويسند. سالهاست كه شهروندان گلستاني هر بار كه به روستاي زيارت ميروند با عقبنشيني جنگل و پيشروي سازههايي بيقواره مواجه ميشوند. سالهاست كه كارشناسان محيط زيست به مسوولان هشدار ميدهند كه «خطر در راه است؛ اگر زيارت را درنيابيد». با اين همه اما هيچ اقدام جدي و موثري براي مقابله با وقوع اين بحران عظيم كه بخش بزرگي از منطقه حفاظت شده جهان نما را در خود فروبلعيده انجام نشده است.