به گزارش پایگاه عدالت خواهان" متن نامه جانبار محمد خادملو به فقهای محترم شورای نگهبان قانون اساسی
احتراما،حسب تکلیف شرعی و از موضع کمترین سرباز رهبری، بر خود لازم می دانم مواردی را که دلالتی آشکار بر عدم صلاحیت آقای حسن روحانی برای حضور بعنوان کاندیدا در دوازدهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری دارد را خدمت آن اعضای بصیر و ولایت مدار بشرح ذیل معروض دارم:
۱—همانطور که باور دارید ولایت مطلقه ی فقیه بعنوان شعبه ای از ولایت معصوم ع بالاترین و برترین جایگاهی است که در عصر غیبت امام عصر ارواحنا فداه باید مورد اطاعت عملی همه ی مدعیان تبعیت از قانون اساسی و در مرتبه ی بالاتر شرع مقدس اسلام قرار گیرد.
۲—اساسی ترین مسئله در خصوص اطاعت و التزام عملی به جایگاه نیابت معصوم ع را باید حفظ حرمت این جایگاه الهی دانست.
۳—از بدو حاکمیت ولایت فقیه در ایران اسلامی تمامی مستکبرین عالم که در رأس آن آمریکای جهانخوار و رژیم غاصب صهیونیستی برآن بوده اند تا حریم ولایت و رهبری را تضعیف و نهایتا حرمت این جایگاه الهی را نقض نمایند.
۴—با نگاهی به بند۳ در داخل کشور نیز از همان ابتدا گروه های در خط شیطان بزرگ و استکبار جهانی نظیر سلطنت طلبان،بهائیان وابسته به صهیونیسم،منافقین و گروهک های ضد انقلاب و اصلاح طلبان لندن نشین و منحرفین نوظهور سعی بر تضعیف جایگاه ولایت فقیه بعنوان اصلی ترین ستون نظام اسلامی وارد میدان شدند و تا به همین امروز نیز از اقدامات شیطانی خود جهت آسیب به حرمت این جایگاه شرعی و قانونی چیزی فروگذار نکردند.بعنوان نمونه در فتنه ی سال۸۸ تمامی این جریانات برای ضربه به حریم ولایت با هم به اتحادی استراتژیک رسیدند.
۵—هتک حرمت ولایت فقیه بعنوان میراث امامان و انبیاء مصادیق متعددی داشته که باید یکی از جسورانه ترین این مصادیق را مشاجره ی لفظی و علنی با مقام ولایت و امامت امت دانست.
۶— متأسفانه شاهد این هستیم که حسن روحانی در مواردی متعدد در رسانه ها اقدام به مشاجره ی لفظی و علنی با نائب بر حق امام زمان می نماید که این قسم جسورانه از هتک حرمت به ولایت را باید در تاریخ انقلاب بی سابقه دانست.یعنی هرگز در دولت های قبل حتی دولت بنی صدر خائن و خاتمی شاهد مشاجره ی لفظی و علنی با مقام ولایت نبوده ایم!
۷—با توجه به بند۶با عرض پوزش از تمامی مردم ولایت مدار ایران مصادیقی از این مجادله های لفظی را ذکر می نمایم:
۱—۷) یکی از این موارد مربوط به آموزش زبان انگلیسی در مدارس بود که این نگاه و رویکرد تک بعدی در آموزش زبان، با انتقاد رهبر معظم انقلاب روبه رو شد، هرچند این انتقادات را ایشان در طول این چند دهه بارها عنوان کرده بودند، اما حسن روحانی در مقام رئیس جمهور، مخالفت علنی خود را درباره آموزش چندزبان اینگونه عنوان کرد: " امروز شبه‌قاره هند با بیش از دو میلیارد جمعیت به دلیل تسلط به زبان انگلیسی در زمینه آی‌تی بسیار موفق ظاهر شده است. باید زبانی را بیاموزیم که شغل بیشتری را برای نسل جوان آینده به وجود آورد و
ارتباطات اقتصادی ما را تحکیم ببخشد. "
۲—۷) در موضوعي دیگر مقام معظم رهبری در ۱۹ دی ۹۲ و در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به این که میان دولت دینی و دین دولتی تفاوتی وجود ندارد فرمودند: "در بعضی از مطبوعات، نوشته‌ها، گفته‌ها، بعضی‌ها با عنوان [کردن] “دین دولتی” و “فرهنگ دولتی” میخواهند نظارت دولت را محدود کنند و تخریب کنند و به‌اصطلاح یک اَنگ غلطی و مخالفتی به آن بزنند که آقا، اینها میخواهند دین را دولتی کنند، فرهنگ را دولتی کنند! این حرفها یعنی چه؟ دولت دینی با دین دولتی هیچ فرقی ندارد. دولت جزو مردم است؛ دین دولتی یعنی دین مردمی؛ همان دینی که مردم دارند، دولت هم همان دین را دارد. دولت، وظیفه برای ترویجِ بیشتر [دین] دارد."
حسن روحانی اما در یک موضعی مخالف در ۱۰ خرداد ۹۳ و در جمع در جمع کارکنان حفاظت محیط‌زیست گفت:"دولت دینی خیلی خوب است ولی دین دولتی را نمی‌دانم، دین را نباید دست دولت بدهیم."
۳—۷)رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم استان ایلام در ۲۳ اردیبهشت ۹۳ ضمن تشریح هدف حکوت اسلامی فرمودند:"«گاهى شنیده میشود کسانى در گوشه‌وکنار وقتى صحبت از هدایت و راهنمایى و بیان حقایق دینى و مانند اینها میشود، میگویند آقا، مگر ما موظّفیم مردم را به بهشت برسانیم؟ خب بله؛ بله، همین است. فرق حاکم اسلامى با حکّام دیگر در همین است: حاکم اسلامى میخواهد کارى کند که مردم به بهشت برسند؛ به سعادت حقیقى و اُخروى و عقبائى برسند؛ [لذا] راه‌ها را باید هموار کند.
اینجا بحثِ زور و فشار و تحمیل نیست؛ بحثِ کمک کردن است. فطرت انسانها متمایل به سعادت است، ما باید راه را باز کنیم؛ ما باید کار را تسهیل کنیم براى مردم تا بتوانند خودشان را به بهشت برسانند؛ این وظیفه‌ى ما است، این کارى است که امیرالمؤمنین بار آن را بر دوش خود گرفته است و احساس وظیفه میکند که مردم را به بهشت برسان.."
رئیس جمهور در اولین فرصت و زمان ممکن در ۳ خرداد همان سال و در همایش بیمه سلامت همگانی که در سالن شهید بهشتی نهاد ریاست جمهوری برگزار شده بود گفت: "این قدر در زندگی مردم مداخله نکنیم، ولو به خاطر دلسوزی ؛ بگذاریم مردم خودشان راه بهشت را انتخاب کنند، نمی‌توان به زور و شلاق مردم را به بهشت برد."
۴—۷)پس از تهدید رئیس جمهور جدید آمریکا مبنی بر پاره کردن برجام مقام معظم رهبری فرمودند:اگر برجام را پاره کنند ما آن را آتش می زنیم...بلافاصله پس از این فرمایش انقلابی رهبری معظم حسن روحانی در همایش سراسری مجریان برگزاری انتخابات۹۶ با جسارت می گوید:برخی فکر می کردند منقلی هست و می توانند قطعنامه ها را در آتش بیندازند!
۵—۷)در موارد متعدد دیگری نظیر برجام ،مسائل فرهنگی،سیاسی،اجتماعی و...اعلام نظرهای مخالفت های عملی و تئوری روحانی با مقام معظم رهبری ضمن اینکه خوراک رسانه ای مسرت بخشی برای نظام استکباری و جریان های معاند محسوب می شود امکان دارد در صورت عدم برخورد قاطع نوعی فرهنگ تقابل با ولی امر مسلمین و جایگاه ولایت الهی را در متن جامعه باب کند.
۸—بر اساس شرع مقدس اسلام هتک حرمت به جایگاه ولایت مستوجب عذاب و عقاب و اجرای حدود الهی دانسته شده و حتی پیامبر رحمت ع نیز در قبال این مسئله اهل تسامح و چشم پوشی نبودند تا جایی که در روز رحمت فتح مکه هتاکانی را که جهت تضعیف جایگاه الهی نبوت شعر می گفتند را با تیر به دیوار کعبه دوختند.
۹—قانون نیز در حال حاضر جهت برخورد با معاندان و مخالفان با جایگاه رفیع ولایت سازوکاری قاطع داشته و بعنوان مصداق جلوگیری از ورود مخالفان و بلکه آنها که اهل التزام به اسلام و ولایت فقیه نیستند را پیش بینی کرده است.و حتی با رویکرد الهی و انقلابی و عمارگونه ی شورای محترم نگهبان بارها و بارها عناصر معاند و مخالف وابسته به مستکبرین و یا فاقد هر نوع صلاحیت بدلیل استناد به قانون و تحت عناوینی مانند عدم التزام به اسلام و ولایت فقیه رد صلاحیت شده اند.
۱۰—با توجه به جمیع جوانب ذکر شده و با عنایت به شرع و ابزارهای قانونی و با تکیه بر اینکه امروز بشدت محبوبیت روحانی در جو عمومی جامعه کاهش پیدا کرده تا جایی که خیل عظیمی از حامیان او در انتخابات گذشته امروز بعنوان منتقد و بعضا مخالف سیاست ها و برخوردهای وی بشمار می روند و بستر فکری عموم جامعه ی ولایت مدار به شدت آمادگی رد صلاحیت وی را برای دور دوازدهم انتخابات ریاست جمهوری دارد،مستدعیست نسبت به رد صلاحیت وی جهت دفاع از حریم ولایت اقدام نمائید.
۱۱—در پایان متذکر می شویم رویه ی اقتصادی اشرافی دولت روحانی،تبدیل کردن دولت به رحم اجاره ای اصلاح طلبان فتنه گر،عدم توجه و التزام به اصل اقتصاد مقاومتی،عدم توجه به سیاست های افزایش جمعیت،حاکمیت رکود اقتصادی،فراهم کردن بستر دوقطبی فقیر و غنی در جامعه،اپیدمی فرهنگ غارت بیت المال در پی حمایت لفظی و عملی از نجومی بگیران مفسد و بی توجهی به معاش قشر ضعیف و متوسط جامعه و بیکاری قشر جوان و تحصیل کرده و... از اهم مواردی بشمار می رود که می توانست در همین دوره زمینه ساز اعلام عدم کفایت سیاسی وی باشد که متأسفانه بدلیل همراهی اکثریت نمایندگان با جریان دولت و اقلیت گروه نمایندگان ارزشی و ولایی این موضوع محقق نگردید.لذا انتظار می رود در بررسی صلاحیت روحانی در دوازدهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری این موارد مورد توجه فقهای محترم شورای نگهبان قرار گیرد.
سلامتی شما مدافعان حریم اسلام و ولایت را از صمیم قلب خواستارم.
جانباز محمد خادملو
عبدالله
جانا سخن از زبان ما میگویی