جریان فتنه 88 در راستای روشن شدن نقطه آغاز و عوامل دخیل در آن غیر از عناصر اجرایی و مباشر نیازمند یک بازخوانی و شناخت دقیق است چرا که در این فتنه با 2 جریان اعم از عامل اصلی و ریشهای و نیز عناصر مباشر و مجری فتنه مواجه هستیم و در جاری شدن واژه فتنه یا فتنهگر برخی اوقات این 2 عامل با یکدیگر ترکیب میشوند لذا منجر میشود برخی افراد درصدد تبرئه برآمده و برای دیگر افراد ایجاد تردید شود. سیستمی که تاکنون در دوران 36 ساله نظام جمهوری اسلامی، وجود داشته اینگونه بوده که قدرت در گردش بوده و همواره قدرت در دست جریانها و عناصر مختلف سیاسی است لذا اقتضای مردمسالاری واقعی در کشور است که با گذشت 5 سال از جریان فتنه بازخوانی این جریان صورت گیرد. در بازخوانی فتنه برخی درصددند آغاز فتنه را از انتخابات مطرح کنند در حالی که شروع فتنه از انتخابات نبود بلکه انتخابات زمینه و مقدمه فتنه بود و هیچ فردی قبل از رهبر حکیم انقلاب، این فتنه را پیشبینی نکرده بود.
آری! ولی فقیه قبل از انتخابات 22 خرداد 88، 13 آبان سال 1387 فرمودند: «سیاستمداران در زمین دشمن بازی نکنند که چه ببازند و چه ببرند به نفع دشمن خواهد شد». مبدأ پیشبینی ایشان نیز داخل کشور نبود بلکه معظمله با کمال دقت و حکمت مسائل خارجی کشور و حملات و توطئههای دشمن را رصد کرده و فتنه را پیشبینی کرده بودند لذا قدر مسلم، ریشه فتنه 88 در خارج کشور بود نه داخل، چرا که در اجلاس شهریور سال 88 که خبرگان در حال تحلیل فضای فتنه بودند و به حضور مقام معظم رهبری شرفیاب شدند نیز ایشان خطاب به آقای رفسنجانی فرمودند: «من به ایشان گفتم این قضیه، توطئهای خارجی است» و رفسنجانی نیز این مساله را با تکان دادن سر خود تایید کرد. در اینکه عوامل خارجی اعم از انگلیس و آمریکا با همکاری عوامل بهاصطلاح ایرانی خارجنشین فتنه را راهاندازی کردند جای تردید وجود ندارد اما پس از 2 روز از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری 88 و در تاریخ 24 خرداد و اعلام راهپیمایی در 25 خرداد از سوی آقایان موسوی، کروبی و خاتمی با عنوان ادعای تقلب در انتخابات فتنه آغاز شد و زمزمه تقلب و تحریک افراد در واقع زمینه شروع فتنه بود که با اعلام راهپیمایی یادشده که مجوز قانونی نداشت و وزارت کشور نیز رسما اعلام کرده بود این راهپیمایی نامشروع و غیرقانونی است این افراد با اردوکشی خیابانی مجری و مباشر توطئه خارجی مذکور شدند.
حال اینکه این افراد آگاهانه یا ناآگاهانه مباشر و مجری فتنه 88 شدند مسالهای جداست اما اعلام راهپیمایی غیرقانونی آنان کاملا محرز است زیرا در پایان این راهپیمایی تشنج ایجاد شد، به سوی پایگاه بسیج تیراندازی شد، اراذل، مردم را در خیابان کتک زده و ماشینها را آتش زده و نیروهای حزبالله را به خاک و خون کشیدند، عدهای جان خود را از دست دادند و اموال مردم از بین رفت اما این آقایان حتی پس از این قضیه اعلام ندامت یا لااقل برائت نکردند.
راهپیمایی غیرقانونی با توطئهای انگلیسی و آمریکایی و با برنامهریزی قبلی انجام شد و مجریان آن نیز آنچه در این راهپیمایی صورت گرفت و خون افرادی که ریخته شد را برعهده نگرفتند لذا باید پرسید پس خون افراد کشته شده در این جریان بر گردن چه کسی است؟ اگر به این مساله به عنوان مسالهای شرعی نیز نگریسته شود باید گفت براساس شرع اگر قتلی مسبب و مباشر داشته باشد و مباشر شناسایی نشود، مسبب قاتل است و باید تحت مؤاخذه قرار گیرد لذا افرادی که مردم را به راهپیمایی غیرقانونی دعوت کردهاند، اگر چه قاتل نیستند اما مسبب قتل هستند هر چند قتل را به دیگران نسبت دهند لذا باید مباشر قتل را معرفی کنند در غیر این صورت خود به عنوان مسبب قتل مجازات میشوند.
با تمام موارد یادشده متأسفانه پس از آن راهپیمایی اولیه شاهد بودیم موسوی و کروبی بیانیهای صادر کردند و راهپیمایی را تایید نیز کردند و در واقع حرکت غیرقانونی، کشتارها، تضییع اموال مردم، اختلال در امنیت جامعه و... به بهانه تقلب در انتخابات را مورد تایید خود قرار دادند!
برای اعتراض به انتخابات راهکار قانونی آماده بوده و مرجع آن نیز شورای نگهبان است تا به آن مراجعه شود لذا اگر فردی مرجع قانونی را نپذیرد به عبارتی قانون را قبول ندارد و اگر فردی در جامعهای از قانون تخلف کرد و مازاد بر قانون ادعای حق و مطالبه حق کرد شرعا به وی «باغی» گفته میشود.
جریانات یادشده تا روز عاشورا ادامه داشت و در این روز نیز حرکات ضددینی و ضدامام حسین به جایی رسید که با اهانت به ساحت مقدس ارزشهای اسلام و قرآن و به آتش کشیدن پرچم «حسین شهید» اقدامات غیرقانونی و غیرشرعی خویش را که مقابله با نظام و عنوان جمهوری اسلامی بود به حد آخر رساندند و حتی عکس حضرت امام خمینی(ره) را در 16 آذر همان سال به آتش کشیدند سپس نیز عنوان کردند افرادی با استفاده از نام آنان این اقدامات را انجام دادهاند حال آنکه باید از آنان پرسید کدام بسیجی حاضر است دست به چنین اقدامات خرابکارانهای در قالب دختران بیحجاب بزند؟!
پس از 6 دی 88 که مصادف با روز عاشورا بود و حامیان فتنه به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا و اصل ولایت فقیه جسارت روا داشتند، یکی از سران فتنه(موسوی) بیانیهای صادر کرد و عامل چنین حرکاتی را «مردمان خداجو»(!) معرفی کرد و اینجاست که توجه دادن مردم به تمام زوایا و نکات فتنه 88 و بازخوانی این فتنه بیشتر ضرورت مییابد و اگر برای سران فتنه که در رأس اجرا و مباشرت این فتنه قرار داشتند به دلیل اقتضا نکردن مسائل کشور، سوابق این افراد و عطوفت خاص حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، محصور شدن در نظر گرفته شده باید گفت حصر خانگی یک مجازات نیست چرا که دادستان کل کشور بر حسب رسالتی که در حفظ امنیت کشور برعهده دارد و اینکه افراد و جریانهای خارجی با بهرهمندی از موقعیت و مباشرت این سران در فتنه و ادامه آن تا 25 بهمن 89 منجر به ایجاد اختلال در امنیت جامعه شده بودند و نفوذ و توطئه دشمن مکرر در حال اشتعال بود برای قطع ارتباطات سران فتنه با خارج و عدم استفاده ابزاری از آنان توسط دشمن اقدام به حصر سران فتنه کرد؛ شورایعالی امنیت ملی نیز آن را تصویب کرد.
حصر سران فتنه در راستای حرکتی امنیتی ممکن است تا 50 سال نیز به طول بینجامد چرا که تاکنون کیفرخواست دادستان ارائه نشده و در این مساله نیز حکم رهبر بزرگوار انقلاب، وجود ندارد لذا حصر خانگی سران فتنه قانونی است و با تصویب شورایعالی امنیت ملی توسط حکم دادستان اعمال شد و این حکم تا هنگامی که دادستان مصلحت بداند ادامه خواهد داشت و اگر اکنون زمزمههایی مبنی بر تخفیف در مجازات این سران از سوی برخی عوامل فتنه مطرح میشود باید اظهار شود محاکمه و مؤاخذه سران فتنه در جریان یک دادگاه عادلانه مسالهای جداست که به حصر مربوط نمیشود.
آشکار است افرادی که از سران فتنه حمایت میکنند عواملی هستند که یا در شکل جریانی یا به صورت شخصی در فتنه حضور داشته، همکاری کرده یا از طرفداران فتنه بودهاند لذا به دلیل اینکه اکنون این افراد از نگاه مردم بهعنوان عوامل همدست با فتنهگران شناخته شده و حیات سیاسی خویش را از کف دادهاند در راستای احیای حیات سیاسی خویش گمان میکنند با تبرئه فتنه میتوانند به هدف خویش دست یابند در حالی که اشتباه کرده و راه درست؛ تبری از فتنه است نه تبرئه آن.
فتنه 88 اگر چه توطئه دشمن در خارج از کشور بود اما مجریان آن سربازان آمریکایی و انگلیسی نبودند بلکه کروبی و موسوی مجریان آن هستند لذا اکنون که مردم هوشیارتر شدهاند و نسبت به فتنه تردید ندارند، دشمنان بدانند که فتنه 88 نفرت عمومی را در میان ملت ایران به همان میزانی که این ملت از آمریکا و منافقین انزجار دارند ایجاد کرد حال اینکه افرادی در حال حاضر درصدد هستند نسبت به فتنه در مردم ایجاد تردید کنند، تأثیری ندارد زیرا جریان فتنه برای ملت پوشیده نیست.
مساله حائز اهمیت اینکه عامل اصلی متوقف کردن فتنه 88، رهبر معظم انقلاب بودند که با مدیریت و هشدارهایی که به ملت در این زمینه در سال 88 دادند، ملت را بصیر کردند و از سویی مردم بر اثر اعتماد و اعتقادی که به ولی فقیه خویش داشتند به صحنه آمدند و 9 دی رخ داد و مردم توانستند فتنه را متوقف کنند.
در پایان باید گفت اینکه اکنون دولت روحانی از عوامل و حامیان فتنه 88 در انتصابات خود و پستهای مهم دولتی بهرغم اینکه ولی فقیه بارها تأکید کردند فتنه خط قرمز نظام است استفاده میکند جای سوال دارد لذا به این دولت که مشروعیت خویش را از رهبر معظم انقلاب گرفته است توصیه میشود در مقام اجرای دستورات ولی فقیه گام بردارد.
* عضو مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه مشهد