به گزارش پایگاه عدالت خواهان"انتظارها به پایان رسید و سیستم قانونگذاری آمریکا در کمال ناباوری و خوش باوری برجامیون قربانی این دو خصلت ساده انگارانه خود در دنیای سیاست گردید در دنیایی که همگان می دانستند که در ورای اخلاق و تزکیه دینی می تواند بسیار کشنده باشد. دولت یازدهم در حالی حیات خود را به پایان می برد که در چهار سال گذشته عموما و در دوسال گذشته خصوصا در میدان تعامل با غرب بویژه آمریکا بسیار جلو داری و میدان داری کرد. منتقدان را به القاب مختلفی متصف نمود و الحق که توانست در باغ سبزی به ملت نشان داده و آرای ایشان را برای ادامه حیاتش در دور دوم که بسیاری از منتقدان و حتی عاشقان سینه چاکش آنرا بسیار ضعیف می دانستند جلب کند غافل از اینکه این باغ از همان ابتدا سرابی بود که جز تشنگی های مفرط ملت از بیکاری و تورم و گرانی دستاورد دیگری نداشت . اما امروز همگی شنیدیم و خواندیم که :
1- علاوه بر تصویب لایحه تحریم های گسترده در مجلسین آمریکا دونالد ترامپ هم این لایحه را امضاء خواهد کرد .
2- در کنار لایحه یاد شده دست اندازی 209 میلیون دلاری به اموال ایران در امریکا با حکم قاضی آمریکایی نیز وارد فاز جدیدی شد که چشم انداز خوبی را برای وزیر برجامی دولت یازدهم و قهرمان دیپلماسی اعتدالیون در پی ندارد.
3- رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی نیز در مصاحبه اعلام داشت که متعاقبا مجلس نیز دستورالعملهای تحریمی مشابهی ! را برای آمریکا در نظر خواهد گرفت!.
4- حسن روحانی رئیس دولت یازدهم که متعاقب آن از 14 مرداد ماه رئیس دولت دوازدهم نیز خواهد بود در چند روز گذشته توپ بازی برجام را به زمین مجلس انداخت که قرار است چنین و چنان طرحی توسط مجلس قانون شده و در اختیار دولت قرار گیرد! و خود ایشان نیزدر سخنانی در آخرین جلسه هیئت وزیران در جملاتی تلطیف شده و اعتدال گونه !"گویی که تمام اهرمهای قدرت مالی و هسته ای قدیم ! و در زمان تحویل گرفتن دولت یازدهم را هم در اختیار دارد تهدید به عمل مقابله به مثل با " روش پلکانی" نمود لاکن مشخص نکرد که این قدرنمایی از نوع دیپلماسی لبخند ظریف خواهد بود یا از نوع کلمات محاوره ای "علی اکبر ترکان" و همچنین خطابشان کدام طرف خواهد بود ، گلوله باران منتقدان که نباید جلوی برجام به هر قیمتی را بگیرند و مانع جلوی آن ایجاد کنند یا طرف آمریکایی و اینکه مرحله به مرحله پاسخ امریکا را به روش انقلابیون خواهد داد؟
6- با توجه به عملکردهای ضعیف دولت یازدهم در عرصه های سیاسی و خصوصا اقتصادی قطعا دامنه انتقادات به دولت در صورت استمرار شرایط دولت یازدهم در دولت دوازدهم گسترش خواهد یافت لذا حسن روحانی و تیم مشاورانش تلاش خواهند کرد تا همچنان عنصر خارجی و مطلوبیت های آن و مزیت های گسترش ارتباطات با دنیای خارج را آن قدر در افکار عمومی داخل برجسته کنند، تا غیر مستقیم نوعی فشار داخلی علیه نهادها و منتقدانی که روحانی پیش روی خود تعریف می کند، فراهم شود. به عبارت دیگر، دولت روحانی توانمندسازی بخش هایی از داخل کشور با کمک عنصر خارجی را جهت رویارویی با بخش های دیگری از داخل کشور دنبال می کند و همین سیاست می تواند اهرم فشار آمریکا و شرط همراهی غرب با دولت تدبیر و امید تلقی گردد تا بعد از فعالیتهای هسته ای نسبت به تغییر رفتار ایران در ابعاد نظامی و منطقه ای و بین المللی اقدام کند خصوصا زمانی به این ادعا نزدیک می شویم که آقایان دولتی ها از برجام ها در حوزه های مختلف سخن می کویند و این امر ممکن نیست مگر اینکه یک طرف آن آمریکا باشد و با اوضاع جدیدی که در مواضع و رفتارهای ترامپ و دولت وی پیش آمده است در نتیجه مواظبت بر نحوه و شیوه عمل دولت دوازدهم توسط ارکان نظارتی نظام از اهم واجبات خواهد بود.
7- رأی انتخابات دوره دوازدهم روحانی با رأی 1392 بیش از 6 درصد یا حدود 5 میلیون نفر تفاوت و افزایش داشت و برای این پنج درصد چهها که نکرد. او وقتی مشاهده کرد که عمل چهار ساله رأی را به 51 درصد قبلی هم نمیرسد از برائت از اعدام منافقین تا به کارگیری بیت امام، از بیبیسی فارسی تا آمدنیوز، از ظریف تا خاتمی و از تدلیس تا حمله به نهادهای دیگر، از چنگاندازی به صورت نظام تا تهدید وحدت ملی، از تولید دهها مسئله حقوق بشری برای تشدید تحریمهای غیرهستهای تا بیرون کشیدن هاشمی از قبر و... در دستور کار قرار داد. روحانی الگوی خوبی برای رقابت ارائه کرد اما نه در چارچوب مردمسالاری دینی که در قالب دموکراسی غربی و همین روش ها بود که دولت ترامپ را به طمع توانایی در ایجاد فشار بر دولت و کسب حداکثر امتیازات که همانا مهمترین آنها نفوذ به سازمان نظامی – دفاعی ایران است انداخت زیرا وی را در فکر و عمل با فرهنگ انتخاباتی و سیاسی غرب هماهنگ دید در نتیجه اعمال فشار و نفوذ در دستور کارش قرار گرفت زیرا کیست که نداند آمریکا نه از نظر اقتصادی و نه از نظر نظامی و سیاسی و جامعه شناسی توانایی جنگ گسترده و حتی شدیدتر از جنگ در عراق و افغانستان را ندارد.
1- تجربه برجام نشان داد که در عالم سیاست مال خود کردن دستاوردهای حتی به ظاهر موفق هم مانند برجام نمی تواند تمام مزایای آنرا به وی برساند شانه های وی و دولتش تاب تحمل حمل این همه مزایا! یا معایب و شکست برجام را ندارد لذا اگر می بینیم که در اقدامت آمریکا در به شکست کشاندن برجام برای روحانی سنگین تمام خواهد شد در نتیجه وی ابتدا مجلس را ام القرای قانونگذاری برای مقابله با آمریکا معرفی کرد در حالی که در جریان مذاکرات برجام را محرمانه خواند و داد مجلسیان را از بی اطلاعی اقدامات دولت در حین مذاکرات در آورد. اذا در دوره جدید و با توجه به ترکیب سیاسی مجلس و روابط نزدیک وی با علی لاریجانی بعید بنظر می آید که آن روش ادامه پیدا کند.
2- دولت دوازدهم آخرین دوره حضور روحانی در قوه مجریه است و حسب ظاهر شاید بخواهد برای همیشه خود را از سایه منت گذاریها و سهم خواهی های اصلاح طلبان خارج سازد در نتیجه وی بیشتر به جناح علی لاریجانی و همفکرانش نزدیک شده و فاصله خود را با اصلاح طلبان اصلاح و زیادتر خواهد کرد که بگونه ای که حتی اگر دو جناح اعتدالیون و اصلاح طلبان را یک جریان واحد تلقی کنیم لاکن چشم انداز نه چندان دوری از مواضع و سخنان اصلاح طلبان و اعتدایون از هم اکنون ساز جدایی و افتراق بگوش می رسدزیرا همانطوریکه در سطور بالا اشاره شد هم دوره دوم ریاست روحانی بر قوه مجریه بوده و هم اصلاح طلبان خود را در شرایطی می بینند که می توانند برای انتخابات 1400 از هم اکنون سرمایه های انسانی خود را آماده سازی کنند لذا انتظار بی اعتنایی به اصلاح طلبان از سوی روحانی و آغاز انتقاد از روحانی از سوی اصلاح طلبان می تواندسرآغازی این جدایی ها باشد و در نتیجه شاید این سخن روحانی که حضور اصولگرایان در کابینه دور از انتظار نیست را می توان به این معنی تفسیر کرد که روحانی قصد دارد تا خود را به معنای واقعی در میانه دو جریان قرار داد و در آینده سیاسی خویش ضرب المثال "یکی به میخ یکی به نعل" را سر لوحه فعالیتهایش قرار دهد خصوصا حال که هاشمی رفسنجانی رحلت کرده است و دیگر کسی در حد و اندازه او وجود ندارد که وی بتواند در سایه او به حیات سیاسی خویش استمرار بخشد.
* رضا احمد زاده