به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" با اندکی تامل بر علل نامگذاری امسال توسط مقام معظم رهبری با عنوان اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی میتوان به اهمیت بازنگری در شیوه ها و مواجهه با مفاسد اقتصادی پی برد.
اداره غله و خدمات بزرگانی از این حیث که عهده دار ذخیره سازی و برنامه ریزی بمنظور تامین قوت لایموت اقشار مختلف مردم بوده در جایگاه بسیار استراتژیک در بین ادارات برخوردار بوده و در این مجال میتوان نگاهی گذرا بر عملکرد آن اداره در چند سال گذشته داشت :
بر اساس مستندات موجود و رصد مراجع قضایی استان گلستان در بین کلیه استانهای کشور در مبحث گندم با بالاترین مشکلات روبرو بوده و به تعبیری رکورد دار موضوع کسری گندم در کشور میباشد !!!
در پاسخ به چرایی حدوث این نتیجه و تامل بر کارنامه چندین ساله اداره غله از آغاز تاکنون اولین سوال که بر ذهن هر مخاطبی نقش میبندد تاریخچه ظهور موضوع کسری گندم در این اداره از چه زمان بوده و نحوه برخورد با این معضل و موضوع در موقعیت کنونی با گذشته چه تفاوتهایی پیدا کرده است ؟؟!
آنکه سیاستگذاری ها در بزنگاههای مختلف توسط کدامین مراجع و با رسیدن به کدامین نقطه هدف اتخاذ میشود و آیا مراجع تصمیم گیرنده و تصمیم ساز هرگز بصورت میدانی عملکرد زیرمجموعه کاری خود را رصد میکنند ؟!!
راقم سطور سخن کوتاه کرده و به اختصار اشاراتی را بر آنان که چشم بر حقیقت نبسته اند معروض میدارم ...
انسان بذات و از روز نخست آن زمان که پای بر این دنیا نهاد پاک آفریده شد اما بر اثر حب دنیا و هوای نفس مرتکب اشتباهاتی شده این خطاها و لغزشها معطوف بدوران خاصی نبوده و در هر دوره به فراخور اقتضاعات آن لغزشها از بعد کمی و کیفی متفاوت بوده اند..
در برخی محافل رسمی و غیر رسمی اوضاع کنونی غله را ناشی از مدیریت ناکارامد سالهای پیش میدانند و آیا این نگاه توجیح کردن و پاک کردن صورت مسایل نیست ؟!
و آیا در سالهای دور گذشته که مدعیان و منتقدان فعلی بر راس هرم تصمیمگیری بودند کسری گندمی وجود نداشت ؟!
براستی نقطه آغاز پیگیری مطالبات دولت با موضوع کسری گندم از چه تاریخی و با چه هدفی کلید خورد ؟!!
نگارنده صحت پاسخ تمام سوالات مطرح شده را به ذهن مخاطبان محترم پس از بررسی میدانی وامیگذارد ..
در گام نخست بهتر آن است تا تعداد کارخانجات و سیلوها و تاریخ تاسیس و بهره برداری آنها چگونگی تهاتر مالی آنها با غله مورد بررسی قرار گیرد خواهید دید که قدمت بسیاری از این کارخانجات به چند دهه پیش برمیگردد و طی این سالها مدیری واحد داشته اند پس چگونه مدیران کارخانجات کار آمد و سالم دیروز !!! بدهکاران و خیانتکاران به گندم و بیت المال امروز شدند !!؟
قصه از کجا شروع شد !!!؟...
با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد و تغییر مدیرکل غله استان گلستان و عزل برخی از منتقدین امروز و مسوولین دیروز سناریوی فوق الذکر کلید خورد ...
هیاتی به انبارگردانی کارخانجات و سیلوها رفت و آنچه محصول این انبارگردانی سالانه بود کسری گندم در سطح وسیع بود !!
پس از مذاکرات فراوان اداره غله و مدیر ارشد آن ره به جایی نبردند و پرونده ها هر یک با طرح اتهامی اشتباه به مراجع قضایی ارجاع شد..
و ماحصل ایراد اتهام بدون مطالعه شکست پی در پی در پرونده های مطروحه بود ..
آنکه آیا مطرح ساختن عنوان ایراد اتهام مورد نظر دارای اوصاف و ویژگیهای قانونی لازم میباشد !!؟ خود مبحثی جداست که هیچ یک از مراجع نظارتی به آن نپرداخته و پاسخی قانع کننده و استدلالی موجه برای این انتخاب ندارند !!؟
آنکه اداره غله گلستان از تمام پتانسیلهای موجود خود اعم از اعمال فشار و کمک گرفتن از دستگاههای... استفاده کرد و اما چرا ره به جایی نبرد شاید ناشی از استفاده نادرست از پتانسیلها و اشتباه اساسی در انتخاب عنوان اتهامی مورد بحث داشته که مغفول مانده است !!؟
خواستگاه اداره غله با عنوان حافظ بیت المال چه بوده و چه توجیهی برای این ساده انگاری و انتخاب نادرست دارد وقتی در قریب به نود درصد پرونده ها دعوای مطروحه را رد کرده و متهم را تبریه میکردند...!!؟
کسری گندم از گذشته تا حال طبق مستندات وجود داشته و اما چرایی آن که با چه توجیه در گذشته این اداره از ارجاع پرونده کسورات به مراجع قضایی خودداری میکرد را میبایست در سیاست و عملکرد صاحب منصبان آن موقع جست؟ آنجا که کدخدای دیروز در منصب ریاست حراست آن اداره کل شاهد بروز این تخلفات بوده و اندیشه و عملکرد خود را قانون دانسته و با کدخدا منشی به حل و فصل موضوع با صلاحدید خود میپرداخت !!؟
با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد عزل شد و تاب این معزولیت و جدایی از کرسی را نداشت مرخصی چند ساله ای گرفت ادامه تحصیل داد و با تجدید قوا و استفاده از رانت لازم در قامت یک کارشناس بر منصبی که هیچ آشنایی و تجربه کاری نداشت نشست
و پس روی کار آمدن دوباره و مشاوره وی به اداره غله بر سر بیت المال و قوت لایموت مردم آن رفت که میبینید و مشهود است..
از سوابق و عملکرد گذشته کدخدا که خود مبحثی طولانیست و میطلبد در مجالی دیگر بیان شود بگذریم امید که مدیریت محترم غله بازنگری در استراتژی و عملکرد را بمنظور حفاظت درست از بیت المال داشته باشد..
رضا
اقای افشار در حال حاضر در اداره غله کاره ا ی نیست. از ریاحی سوال شوداین چه بساطیست در اداره غله از موقعی که امده را انداخته است.چرا دادستان کاری نمیکند.
الاف
آقای افشارسرپرست محترم حتما این مطلب را بخوان برادر پست دادن به این فرد خیانت است به انقلاب التماس دعا
صبحی
سلام آقای خادملو آرزو و تصور برخورد قاطع و قانونی با افرادی از این دست در اداره کل غله به خیال باطل تبدیل شده !!!
مسوول سابق حراست ( الف- م ) که اوصاف آن را بیان کردید تخلفاتش تنها به این موارد خلاصه نشده و از آن زمان که پای در این وادی با عنوان انباردار سیلوی گالیکش گذاشت چه کرد و چه بر سر بیت المال گذشت !
تا آنجا که با استفاده از رانت سیاسی حامیانش درست هنگامی که قرار بود جایگاه شغلی خود را تحویل داده و در مسوولیتی دیگر ایفای نقش کند صراحتا در جمله ای گفت حاضر به انبارگردانی نبوده و تنها بر اساس مطالب مندرج در دفتر موجودی انبار را تحویل میدهد و نتیجه آن شد که کارمند جایگزین در سال بعد پس از انبارگردانی سالانه با کسری قابل توجهی روبرو شد !!!
آن کارمند که نه رانتی داشت و حامی ای جز خداوند مورد مواخذه قرار گرفت و کارش به اتاق 8 در تهران افتاد تا پاسخگوی عملکرد و کسری حادث شده باشد ...!!!
آن زمان که با عنوان مسوول کنترل کالا بود ازنوسانات دستگاه توزین بهره برد ( نوسان باسکول سیلو ) و چگونه به تاراج بیت المال پرداخت ...!!!
سود حاصل از سرک ها در جیب چه کسانی رفت ؟؟؟ و آیا پس از رصد و بررسی اسناد توزین در آن زمان میتوان حتی نسخه واحدی دال بر وجود سرک در آن سیلو یافت ؟!! آنجا که شاهدان عینی و همکارانش اقرار بر وجود سرک نمودند و اما دریغ از گزارش سرک به مرکز ...