دلیل بی بصیرتی و سقوط خواص چیست؟

به گزارش پایگاه عدالت خواهان"«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلى‏ حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلى‏ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبينُ»[1]

(بعضی از مردم خدا را تنها با زبان می پرستند ( و ایمان قلبیشان بسیار ضعیف است ) همین که ( دنیا به آنها رو کند و نفع و ) خیری به آنان برسد ، حالت اطمینان پیدا می کنند اما اگر مصیبتی برای امتحان به آنها برسد ، دگرگون می شوند ( و به کفر رومی آورند ) ! ( به این ترتیب ) هم دنیا را از دست داده اند ، و هم آخرت را و این همان خسران و زیان آشکار است!)

  در این یادداشت می خواهیم با هدف جلوگیری از سقوط دیگر خواص در منجلاب شک و تردید ، که سرچشمه و مادر همه ی بی بصیرتی ها ، شک و تردید و عدم معرفت و ایمان ضعیف است  ،و همچنین به منظور بصیرت افزایی و بی اثر نمودن سخنان و اظهارنظرهای ناصواب  آن دسته از خواص بی بصیرتی که در جهل مرکب به سر می برند ، و از بی بصیرتی و جهالت و گمراهی خود بی خبرند ، یعنی نمی دانند که نمی دانند ؛ و ایضاً درباره ی علل و عواملی که باعث بی بصیرتی این گروه از خواص شده نکاتی را متذکر شویم .

نگارنده بر این باور است ، که خواص بی بصیرتی که امروز در جامعه ما حضور دارند و یا انقلابیون خسته و فرسوده موجود در سطح کشور ، از جمله افرادی هستند که ، از همان روزهای آغازین نهضت اسلامی و اوج مبارزات ملت مسلمان ایران و امام بت شکن خود حضرت روح الله ( س ) بر علیه رژیم ستم شاهی ، در حقانیت نهضت و درستی حرکت امت و امام امت ، شک و تردید داشتند . اما چون منافع و مطامع خود را در همراهی و سکوت و عدم اظهارنظر ( بر زبان نیاوردن نیات قلبی خود )  می دیدند ، به امید تحصیل فرصتی مناسب ، ناچاراً تظاهر به همراهی می کردند . بهترین سند بر تأیید این ادعا رویکرد عملی و مواضع اتخاذی و اقاریر و اظهارات سردسته برخی از خواص بی بصیرت ، پس از ارتحال ملکوتی بنیان گذار جمهوری اسلامی و رهبر کبیر انقلاب اسلامی است . طوری که بارها اقرار و اذعان داشته اند که ما از همان ابتدا نسبت به اصل ولایت فقیه و بعضی دیگر از اصول قانون اساسی و حتی اسلامیت جمهوری اسلامی تردید داشته اند .

 آری ، دل اینگونه خواص بی بصیرت و ضد انقلاب های انقلابی نما ، از همان ابتدا به بیماری شک و تردید مبتلا بوده و متأسفانه در گذر زمان نیز به خود نیامده و هیچ تدبیری برای درمان این بیماری و علاج بی بصیرتی خود نیندیشیده اند . بدون تردید و بطور متیقن ، این بیماری شک و تردید ، محصول عدم معرفت و شناخت و نهایتاً ضعف ایمان است .

شهید مجاهد ، حضرت آیت الله سید عبدالحسین دستغیب ( ره ) ، در کتاب ارزشمند و بی نظیر قلب سلیم آورده است : « نشانه سلامتی دل انسانی ، آن است که در ثبوت حق و درستی آن و نیستی باطل و نادرستی آن کاملاً عالم و مطمئن باشد .  چنانچه نشانه بیماری آن ، تردید و حیرت در حقانیت حق و بطلان باطل است .

براستی دلی که از نور دانش و معرفت حق ، وایمان و اطمینان به او خالی باشد ، از عالم انسانیت دور افتاده و از زندگی پاکیزه بی بهره و به زندگی پست حیوانی زیست می کند . مثل چنین بیماری  به مانند کوری است که آنچه نزدش موجود است ، چون نمی بیند ، در آن تردید و شک دارد .

کسی که فطرت و وجدانش و برهان و عقلش به آن شاهد و گواه است ، اگر در آن شک کند ، حتماً چشم و دلش کور و از نعمت بصیرت بی بهره است . و مهم ترین وظیفه اش به حکم شرع و عقل ، این است که در چاره بیماری شکش بکوشد . » [2]

حضرت امام العارفین ، امیر قلم و بیان، امیرالمومنین علی ( ع ) می فرماید :« لا ترتابوافتشکوا ولا تشکوا فتکفروا»[3]( یعنی ، تردید به خود راه ندهید تا به شک افتید و شک نکنید تاکافر شوید)

«وَ أَمَّا الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ کافِرُونَ»[4]

(و امّا آنها که در دلهایشان بیماری است ، پلیدی بر پلیدیشان افزوده و از دنیا رفتند در حالی که کافر بودند.)

حضرت امام خمینی ( ره ) و مقام عظمای ولایت  حضرت امام خامنه ای ( مدظله العالی ) در بیشتر سخنرانی هایشان ، خواص جامعه را مخاطبین خود قرار داده اند و اتفاقاً هرگاه گلایه ای هم بوده متوجه خواص بوده است . اما همانطوری که خداوند سبحان در آیه ای که ذکر شد ( 125 سوره توبه ) فرموده اند ،پس از هر سخنرانی مقام معظم رهبری ، برخی از خواص که از مخاطبین خاص بیانات رهبری بوده اند ، به عوض اینکه مطابق رهنمودهای آن رهبر فرزانه عمل کنند و خود را با ولایت مداران و حق پویان همراه نمایند ، و از تکرار اشتباهات گذشته دست بردارند ، متأسفانه گمراه تر و خصمانه تر از قبل عمل می کنند . و بنا به فرمایش امام جعفر صادق ( ع ) ، که در تفسیر آیه مذکور فرموده اند : « شکاً الی شکهم .» یعنی شکی بر شک آنها افزوده می شود . به جای هدایت و عبرت آموزی بر جهالت خود می افزایند .

آنکس که نداند و نداند که نداند    در جهل مرکب ابدالدهر بماند

امروز خطر این خواص بی بصیرت ، که دل آنها به بیماری مزمن شک و تردید مبتلا است ، از هر نوع خطر داخلی و خارجی دیگری که جامعه و انقلاب اسلامی ما را تهدید می کند ، بیشتر است . چرا که تلاش می کنند این بیماری خود را به عوام نیز منتقل کنند . ان شاالله هرگز موفق نخواهند شد .

باران که در لطافت طبعش خلاف نیست         در باغ لاله روید و در شوره زار خس