رزمندگان کرمان در عملیات بیت المقدس در قالب تیپ ثارالله حضور داشتند. متن ذیل خاطراتی از حضور این رزمندگان در آزادسازی خرمشهر است:
تیپ ثارالله در عملیات بیت المقدس
تیپ ثارا… ابتدا قرار بود تحت امر یکی از قرارگاههای نصر یا فتح برای عبور از کارون آماده شود. حاج قاسم سلیمانی پس از دریافت دستور شفاهی از فرمانده کل سپاه، رزمندگان، امکانات و تجهیزات تیپ را به دارخوین برد، اما چند روز بعد، مأموریت تغییر کرد.
تیپ ۴۱ ثارا… تحت امر قرارگاه قدس قرار گرفت تا ضمن عبور از کرخه کور به مواضع دشمن در جنوب این رودخانه حمله کند.
از بیست فروردین تا اول اردیبهشت رزمندگان تیپ ثارا… در یکی دو بلوک ساختمانی در پادگان دشت آزادگان مستقر شدند. با رسیدن نیروهای تازه نفس از استانهای کرمان؛ هرمزگان و سیستان و بلوچستان، گردانها سازماندهی شدند. گردانهای شهید باهنر به فرماندهی علی اکبر خوشی، شهید بهشتی به فرماندهی محمدمشایخی، امام محمدباقر(ع) به فرماندهی رضا عسکری، شهدای فتح المبین به فرماندهی حمید ایرانمنش و ولی عصر(عج) به فرماندهی خانعلی سیرفر تشکیل شدند.در حالیکه آموزش گردانها در پادگان دشت آزادگان دنبال میشد، واحد اطلاعات و عملیات تیپ ثارا… بعد از ابلاغ مأموریت، شناسایی معابر وصولی به دشمن را در دستور کار قرار داد. منطقه عملیاتی تیپ ثارا… به طول پنج کیلومتر در جنوب کرخه کور ما بین روستای کوهه تا سیدجابر تعیین شد. نفرات واحد اطلاعات تیپ ثارا… پس از ده روز کار شبانه روزی طاقت فرسا و تحمل سختیها و ناملایمات بسیار، دو معبر برای رسیدن به دشمن انتخاب کردند، معبر کوهه به فاصلهی تقریبی ۲۷۰۰ متر از دشمن و معبر سیدجابر در ۸۰۰ متری دشمن. تیپ ثارالله در این عملیات با تیپ ۵۸ ذوالفقار ادغام میشد.
ابلاغ ماموریت گردانهای تیپ ثارالله توسط حاج قاسم سلیمانی
بعدازظهر روز ۶/۲/۱۳۶۱ حاج قاسم سلیمانی در قرارگاه تاکتیکی تیپ ثارالله، ضمن تشریح مانور تیپ ادغامی، ماموریت گردانها را ابلاغ کرد. روز پنج شنبه ۹ اردیبهشت ماه رزمندگان تیپ ثارالله آماده حضور در عملیات بودند .در حالی تیپ ثارالله آماده انجام عملیات بود که سلاح سنگین در اختیار نداشت. ساعت ۲۱۰۰ پنج شنبه ۹ / ۲ / ۱۳۶۱ رزمندگان گردانهای ادغامی آماده حرکت بودند.
دستور حمله توسط حاج قاسم سلیمانی صادر شد
حاج قاسم سلیمانی پس از دریافت پیام گردانهای شهید باهنر و شهید بهشتی، دستور حملهی متقابل به مواضع دشمن را صادر کرد.
حاج قاسم سلیمانی: به کلیه واحدهای تابعه. بسم الله الرحمن الرحیم. ولا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم. یاعلی(ع) یا علی(ع) یا علی(ع)
پس از اعلام رمز عملیات، نفرات گروهان های سوم و چهارم از گردان شهید باهنر که پشت سیم خاردار توپی قبل از خاکریز اول دشمن، انتظار میکشیدند، آمادهی حمله شدند. به دستور معاون گردان اصغر ایرانمنش، افراد واحد تخریب، اژدر بنگال را زیر سیمها گذاشتند. چاشنی اژدر بنگال در تاریکی شب و در مسیر از جیب یکی از تخریب چیها افتاده بود.ساعت ۳۰ دقیقهی بامداد، در حالیکه تیربارهای دشمن، بر روی رزمندگان دو گروهان از گردان شهید بهشتی که در میدان مین گرفتار شده بودند، شلیک میکردند و دو گروهان از رزمندگان گردان شهید باهنر همراه اصغر ایرانمنش پشت خاکریز دشمن انتظار انفجار اژدر بنگال را میکشیدند، قرارگاه کربلا از آغاز عملیات خبر داد.عاقبت، اژدربنگال با شلیک آر پی جی و نارنجک منفجر شد و رزمندگان گروهانهای سوم و چهارم، بعد از عبور از خاکریز ، به سنگرهای دشمن حمله کردند .
ساعت ۱ بامداد روز دهم اردیبهشت، بهرام سعیدی و همراهانش همچنان در میدان مین زمینگیر بودند که سه گروهان ادغامی از گردان شهید بهشتی که به سوی خاکریز سمت چپ سیدجابر میرفتند، با نیروهای دشمن درگیر شدند. رزمندگان گردان شهید بهشتی که به سوی خاکریز چپ سیدجابر حمله کرده بودند، بعد از مدتی درگیری با دشمن، نخستین خاکریز را تصرف کردند. در حالیکه بهرام سعیدی همچنان در میدان مین گرفتار بود.ساعت ۰۱:۴۰ علی اکبر خوشی، بعد از پاکسازی سمت راست خاکریز نخست، به خاکریز دوم دشمن رسید.
بچهها همه دارند جاروب میکنند
دقایقی قبل از ساعت ۲ بامداد روز دهم اردیبهشت، حسین کلاه کج در پاسخ به بی سیم قرارگاه قدس که آخرین وضعیت را پرسیده بود، گفت : «وضعمان خوب است. بچهها همه دارند جاروب میکنند. »دقایقی بعد، ظاهراً تک تیپ بیت المقدس، از دور افتاد و با مقاومت دشمن، آنها نتوانستند با تیپ ثارالله الحاق کنند. در نتیجه جناح چپ گردان شهید باهنر که در عمق پیشروی کرده بود، باز ماند. ساعت ۰۳:۲۵ علی اکبر خوشی در تماس با حاج قاسم سلیمانی به وی اطلاع داد که تیپ بیت المقدس جناح چپ گردان را تامین نکرده است.
بهرام سعیدی و نیروهایش از میدان مین خلاص شدند
بهرام سعیدی که دقایقی قبل از آغاز تک، در میدان مین دشمن گرفتار شده بود، سرانجام کمی قبل از ساعت ۰۳:۰۰ از میدان مین بیرون آمد. نبرد در سیدجابر به شدت ادامه داشت. نفرات گروهان یکم ادغامی از گردان شهید بهشتی نخستین خاکریز و دقایقی بعد، دومین خاکریز از مجموعه خاکریز عصا را گرفتند. این افراد وقتی پشت خاکریز دوم رسیدند، خود را میان انبوه نیروهای دشمن دیدند. دستورهای مکرر سلیمانی به فرمانده گردان برای در هم شکستن مقاومت دشمن در خاکریز عصا به جایی نرسید.
استمداد حاج قاسم سلیمانی از حمید ایرانمنش
حاج قاسم سلیمانی در تماس تلفنی با حمید ایرانمنش، از وی خواست با یک گروهان از نفرات گردانش، با بهرام سعیدی به دشمن حمله کند.نیروهایی از گردان شهید باهنر که در عمق پیشروی کرده بودند، از همه طرف به محاصره در آمدند. قاسم سلیمانی بلافاصله با سرگرد صادقی تماس گرفت و از او خواست سمت راست گردان شهید باهنر را تامین کند. با سخت شدن اوضاع در محور کوهه، حاج قاسم سلیمانی از حمید عرب نژاد خواست با یک گروهان از رزمندگان گردان شهید رجایی خودش را به گردان شهید باهنر برساند و به کمک خوشی، خط را تثبیت کند. وی سپس به اتفاق یک بیسیمچی قرارگاه تاکتیکی تیپ ادغامی را ترک کرد تا از نزدیک بر عملکرد گردان ها نظارت کند.وی احتمال میداد رزمندگان گردان شهید باهنر که از نخستین ساعات بامداد روز دهم اردیبهشت با دشمن جنگیده بودند بر اثر خستگی، نتوانند پاتکهای دشمن را پاسخ دهند، بنابراین از سرهنگ علییاری خواست، یک گروهان تازه نفس از گردان ادغامی امام محمدباقر(ع) به کمک خوشی و عرب نژاد بفرستد.سرهنگ علییاری بلافاصله به سرگرد مهتاش فرمانده گردان چهار، دستور داد، یکی از گروهانها را به کوهه اعزام کند، در همان حال، درگیری در خاکریز عصا به شدت ادامه داشت.
حمید ایرانمنش در حال پیشروی به شهادت رسید
حمید ایرانمنش در ادامهی پیشروی، به شهادت رسید و علی اکبر خوشی تا آخرین لحظهای که در خط کوهه حضور داشت، هرگز اثری از نیروهای کمکی ندید.با روشن شدن هوا، وضع برای رزمندگانی از گردان ادغامی شهید باهنر که در عمق مواضع دشمن محاصره شده بودند، سخت تر شد.
کمکهایی که هرگز به دست رزمندگان نرسید
حمید عسکری و همکارانش در واحد لجستیک تیپ ثارالله، خودروهای حامل مهمات و آب و سایر مواد خوراکی را یکی پس از دیگری به منطقه اعزام میکردند. خودروها تا آخرین نقطه که امکان تردد وجود داشت، میرفتند و محمولههای خود را تخلیه میکردند، اما این اقلام هرگز به دست رزمندگان نمیرسید، در خوشبینانه ترین حالت، بخشی از مهمات و آذوقه ی ارسالی به خط میرسید. خستگی، گرمازدگی، نرسیدن مهمات و آب، نبود هماهنگی و همکاری میان نیروهای ادغامی، مقاومت و سرسختی دشمن و وضعیت جغرافیایی منطقه، دست به دست هم داد تا اوضاع به نفع عراقیها و به ضرر قوای خودی تغییر کند. دقایقی بعد، دشمن ارتباط خاکریزهای اول و دوم را کاملا قطع کرد. تعدادی از نفرات گروهان های همراه محمدرضا حسنی، قبل از این، عقب آمده بودند، بقیه دو راه پیش رو داشتند. شهادت یا اسارت.راه سومی هم بود. رسیدن قوای کمکی که هرگز عملی نشد.در همان حال، توصیه های سلیمانی برای حفظ خاکریز دوم و تثبیت خاکریز اول همچنان ادامه داشت.
دستور عقب نشینی و مخالفت حاج قاسم سلیمانی
با توجه به شرایط میدان نبرد و بازماندن جناحین تیپ ادغامی، قرارگاه قدس از قاسم سلیمانی خواست، نیروهایش را عقب بکشد. سلیمانی با این تصمیم مخالفت کرد.ساعت ۱۲:۳۰ تانکهای عراقی میان خاکریزهای دوم و اول مانور میدادند. در همان حال، تانکها از سمت چپ نیز به خاکریز اول چسبیدند و درخواستهای مکرر علیاکبر خوشی برای اعزام چرخ بالهای توپدار به جایی نرسید. ساعت ۱۲:۵۵ دشمن نفرات گردان شهید بهشتی را دور زد. اینک این افراد، علاوه بر روبرو، از چپ و راست و پشت سر هم تهدید میشدند.
علیاکبر خوشی به شدت مجروح شد
کمی قبل از اذان مغرب، علی اکبر خوشی به شدت مجروح شد. به این ترتیب خاکریزهای تصرف شده در محور سیدجابر، یکبار دیگر به دست دشمن افتاد.کمی بعد قاسم سلیمانی به خانعلی سیرفر دستور داد با افراد باقی مانده از گردان ولی عصر(عج)، پشت سر تهامی حرکت کند. مأموریت این افراد عبور از خاکریز و ضربه زدن به نیروها و تانکهای دشمن بین خاکریزهای اول و دوم و در صورت امکان گرفتن مجدد خاکریز دوم بود.
دستور حمله صادر شد
بعد از رسیدن تهامی به نزدیک دشمن، قاسم سلیمانی بی آنکه معطل دو گردان دیگر بماند، در ساعت ۰۲:۰۰ روز ۱۱/۲/۱۳۶۱ دستور حمله را صادر کرد. کمی بعد، تک گردان تهامی آغاز شد. رزمندگان گردان تهامی در تاریکی شب به عراقیها حمله کردند. با آغاز درگیری رزمندگان تیپ ثارالله با دشمن، سلیمانی با قرارگاه قدس تماس گرفت تا از پیشروی نیروهای تیپ نور و تیپ بیت المقدس مطمئن شود.آن شب، افراد حسین کلاه کج نتوانستند خط دشمن را بشکنند و جناح راست رزمندگان تیپ ثارالله خالی ماند. نفرات گردان مشکینی بدون اطلاع از این موضوع به سمت راست پیشروی کردند. با توجه به تجربه روز قبل، قاسم سلیمانی از تهامی خواست که بعد از انهدام دشمن، پشت خاکریز اول برگردد و به کمک حمید عرب نژاد خط محکم پدافندی ایجاد کنند.با مجروح شدن تهامی و سیرفر و شهادت حمید عرب نژاد، هیچ یک از اهداف قاسم سلیمانی برآورده نشد. چون نفرات تیپ نور پا به پای افراد تهامی پیشروی نکرده بودند. بعد از شهادت حمید عرب نژاد، نیروهای حاضر در کوهه که سرپرستی نداشتند، متفرق شدند. ساعت ۰۶:۳۰ روز یازدهم اردیبهشت، پاتک دشمن به مواضع نفرات تیپ ادغامی آغاز شد. کار برای معدود افراد باقی مانده سخت بود.پس از در خواست های مکرر بیسیمچیها برای عقب نشینی، ساعت ۰۷:۰۰ قاسم سلیمانی با تغییر موضع نفرات باقی مانده موافقت کرد. به این ترتیب فقط تعداد کمی از نفرات تیپ ثارا… در خاکریز ماندند. معاون عملیاتی تیپ ۴۱ عبدالحسین رحیمی به کمک این افراد، پاتک نخست دشمن را دفع کرد.
شرایط بسیار سخت شد
شرایط در لحظاتی چنان سخت شد که فرستادهی ویژه ی قاسم سلیمانی نیز پیشنهاد تخلیهی خط را داد. بعد از مجروح شدن تهامی، باقی مانده افراد گردان مشکینی، بدون فرمانده و سرپرست در منطقه سرگردان مانده بودند. این افراد به دلیل ناآشنایی با خط، حتی نمیدانستند کجا هستند و نمیتوانستند عقب نشینی کنند.
وعدهای که حاج قاسم سلیمانی داد و عملی نشد
ساعت ۱۱:۴۵ عبدالحسین رحیمی و تعداد انگشت شماری از همراهانش همچنان در خاکریز کوهه مقاومت میکردند. تانکهای عراقی پشت خاکریز رسیده بودند، قرارگاه تیپ ادغامی تقاضای اعزام چرخ بالهای توپدار کرده بود. قاسم سلیمانی در تماس با رحیمی، وعده داد که بزودی چرخ بالها از راه میرسند. وی وقتی آخرین بار با افسر رابط هوانیروز تماس گرفت، معلوم شد بی جهت به رحیمی وعده داده است.
فریب مخابراتی در دستور کار قرار گرفت
نیمه شب ۱۴/۲/۱۳۶۱ قرارگاه قدس طرح فریب مخابراتی را در دستور کار تیپهای تابعه قرار داد.روز هیجدهم اردیبهشت، دشمن مواضع خود را در مناطق طراح، سیدجابر و فرسیه تخلیه کرد و با قطع تماس با قرارگاه قدس به یک عقب نشینی اختیاری دست زد.
پس از عقب نشینی دشمن، قرارگاه قدس ماموریت یافت تا با پیشروی در منطقه، ضمن تماس مجدد با دشمن، با رسیدن به خط مرزهای بین المللی در منطقه محوله پدافند کند. در اجرای این دستور، قرارگاه قدس در سازمان رزم قرارگاههای فرعی خود تغییراتی داد. و از ساعت ۰۶:۰۰ روز ۱۹/۲/۱۳۶۱ در چهار محور پیشروی را آغاز کرد. پس از ابلاغ مأموریت، رزمندگان تیپ ثارالله به کوشک منتقل شدند. تیپ مأموریت داشت جادهی اهواز – خرمشهر را در مقابل پاتکهای عراق حفظ کند.نخست گردان ابوالفضل(ع) به فرماندهی اصغر ایرانمنش تشکیل شد. ایرانمنش با سازماندهی رزمندگان باقی مانده از گردان شهیدباهنر و گردانهای شهید بهشتی، ولی عصر، شهدای فتحالمبین و امام محمدباقر(ع) گردان ابوالفضل(ع) را تشکیل داد. وی در این گردان از همکاری افرادی هم چون حسین محمودی، علی عابدینی و خانعلی سیرفر بهره برد.گردانهای خونین شهر ۱ و خونین شهر ۲ به فرماندهی محمد حسین فتحعلی شاهی و دادالله برزخ نیز تشکیل شدند . رزمندگان تازه نفسی که از استانهای کرمان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان میرسیدند، امکان تشکیل این دو گردان را فراهم کردند. در این فاصله، اولین عملیات برای آزادسازی خرمشهر آغاز شد. طبق دستور قرارگاه کربلا، روز ۲۰ اردیبهشت سه گردان از رزمندگان تیپ ثارالله به قرارگاه نصر مامور شدند تا تیپ محمدرسول الله(ص) را در حمله به شلمچه یاری کنند.
وقتی کار بر رزمندگان تیپ ثارالله سخت شد
کار وقتی بر رزمندگان تیپ ثارالله سخت شد که چند فروند چرخ بال عراقی هم وارد صحنه نبرد شدند. در حالیکه در خط خودی سلاح قابل توجهی که به کار مقابله با چرخ بالها بیاید وجود نداشت، فرمانده تیپ ثارالله از قرارگاه قدس خواست تا چرخ بالهای هوانیروز را به منطقهی نبرد گسیل کنند.ناگهان ، هوا تغییر کرد. ابری از سنجاقک تانکهای عراقی را در بر گرفت. سپس در حالی که دشمن برای لحظاتی دچار سردرگمی شده بود، آر پی جی زنها به سوی تانکها یورش بردند و شکست سختی به عراقیها تحمیل کردند.بعد از شکست دشمن، تانکهای عراقی پشت خط دژ آرایش گرفتند و این فرصت را به رزمندگان تیپ ثارالله دادند تا با حمله به آنها، چند دستگاه تانک و نفربر دیگر را به آتش بکشند.
سومین تلاش آفندی با رمز یا محمد ابن عبدالله آغاز شد
ساعت ۲۲:۳۰ روز اول خرداد سال ۱۳۶۱ سومین تلاش آفندی قرارگاه کربلا به منظور آزادسازی خرمشهر با رمز بسم الله قاصم الجبارین یا محمد بن عبدا…(ص) آغاز شد.گردان های ابوالفضل(ع)، خونین شهر۱، خونین شهر ۲ و گردان شهید رجایی که از سپاه منطقه سه کشوری شامل استان های گیلان و مازندران به تیپ ثارالله مأمور شده بود و دو گروهان از تیپ تکاور ۵۸ ذوالفقار برای حمله به دشمن آماده شدند. گردان ۲۵۲ سوار زرهی از تیپ ۲ زنجان نیز آماده شد تا پس از گرفتن دژ، پشت آن موضع پدافندی بگیرد. دو گروهان از نفرات تیپ ذوالفقار، گروهانهای ابوالفضل(ع) و رکن الدینی را همراهی میکردند. اصغر ایرانمنش فرمانده گردان ابوالفضل(ع) سه گروهان برای این عملیات سازماندهی کرده بود. گروهان شهید رجایی که خط شکن بود، گروهان شهید مطهری که پشتیبانی بود و گروهان فتح کربلا که پدافند جناح راست را بعهده داشت.
حضور حاج قاسم سلیمانی در قرارگاه تاکتیکی برای هدایت عملیات
رزمندگان گردان خونین شهر ۲ به فرماندهی دادالله برزخ، با سه گروهان آماده حضور در عملیات بودند. بعد از نماز و دعای توسل، رزمندگان گردانها شام خوردند و سپس، دقایقی قبل از ساعت ۲۱ سوار بر چندین دستگاه خودرو به سوی خاکریز خودی حرکت کردند و بعد از عبور از خاکریز به سوی دشمن رفتند. آنگاه حاج قاسم سلیمانی به قرارگاه تاکتیکی سیار رفت تا عملیات را هدایت کند.جبهه عراقی ها کاملاً آرام بود. به نظر میرسید دشمن انتظار حمله رزمندگان تیپ ثارالله را ندارد. با وجود این، تک این رزمندگان در وقت مقرر شروع نشد. افراد شناسایی، پیشاپیش نفرات گروهانهای خطشکن در سکوت و تاریکی شب راهپیمایی میکردند. هر از گاهی منوری آسمان و زمین را برای مدتی روشن میکرد. رزمندگان گروهان خط شکن گردان ابوالفضل(ع) بی آنکه به مشکلی برخورد کنند، نزدیک مواضع دشمن رسیدند. عراقیها خاکریز و سنگر تیربار نداشتند. تانکها در سنگرهای پشت دژ صف کشیده بودند. در آن ساعت دو گروهان از رزمندگان گردان شهید رجایی به فاصلهی کمتر از صد متری دشمن رسیده بودند. دادالله برزخ و افرادش پشت سر عناصر شناسایی پیشروی میکردند.
بچهها در تاریکی وارد میدان مین شدند
اینک صدای نگهبانهای عراقی به وضوح شنیده میشد. کمی بعد یکی از نگهبانها، برابر روش معمول، منوری شلیک کرد و رزمندگان خودی را دید. تانکهای دشمن نفرات گروهان ابوالفضل(ع) را زیر آتش گرفتند. این افراد که بدون جانپناه هدف سلاحهای دشمن قرار گرفته بودند، در اطراف پراکنده شدند. هیچ یک از رزمندگان گروهان نمیدانستند که در چند متری آنها میدان مین است و در تاریکی شب وارد میدان مین شدند. مینها یکی پس از دیگری منفجر شد و تعدادی از اعضای گروهان را به خاک و خون کشید. ثانیه هایی بعد، محمد مختارآبادی فرمانده گروهان، شهید شد.
مقاومت دشمن در هم شکست
با یورش رزمندگان تیپ ثارالله به تانکهای دشمن و شلیک پی در پی آرپیجی و فریادهای الله اکبر و انفجار نارنجکها و آتش سلاحهای سبک، مقاومت عراقیها در هم شکست. خدمهی تانکها که فرصت دور زدن و عقبنشینی نداشتند، با شتاب، از تانکها بیرون پریدند و از مقابل نفرات گردانهای خودی فرار کردند.حاج قاسم سلیمانی دستور تعقیب دشمن را صادر کرد. سپس از تیپ ۲ زنجان خواست که تانکهایش را به سوی جناح راست حرکت دهد، سرانجام به دادالله برزخ که تا ساعت ۳ بامداد با تانکهای دشمن درگیر نشده بود، فرمان داد تا به کمک ایرانمنش برود. بعد از فرار دشمن، از آن جا که برای رزمندگان تیپ ثارالله امکان عقب کشیدن تانکها و نفربرهای سالم به جای مانده، عملاً وجود نداشت، این افراد، ناچار تانکها و نفربرها را با نارنجک از کار انداختند.
تداوم نبرد رزمندگان تیپ ثارالله با دشمن
نبرد رزمندگان تیپ ثارالله با دشمن تا ساعت ها بصورت پراکنده ادامه داشت. در این مدت، نفرات گردانهای خودی، افراد دشمن را که با استفاده از تاریکی شب در پستی و بلندیهای زمین پنهان شده بودند، یکی یکی از پای در آوردند. عملکرد آن شب گردانهای تیپ ثارا… و گردان شهیدرجایی هزینهی سنگینی روی دست ارتش ارتش صدام گذاشت، اما این پایان عملیات نبود. هنوز واحد تعاون تیپ ثارالله پیکر محمدمختار آبادی فرمانده گروهان ابوالفضل(ع) و افرادش را از میدان مین تخلیه نکرده بود که پاتک دشمن شروع شد.
عراقیها ابتدا حملهی خود را متوجهی شکاف باز بین دو گردان شهید رجایی و ابوالفضل(ع) کردند. گرچه رزمندگان دو گردان، کمی قبل از ساعت پنج بامداد از الحاق با هم خبر داده بودند ولی حقیقت این بود که رخنهای میان دو گردان وجود داشت.گلولهی مستقیم تانک، دو دستگاه خودروی حامل مهمات گردان ابوالفضل(ع) را به آتش کشید. تانکها با شلیک اولین تفنگ ۱۰۶ متوقف شدند و از راه دور، نیروهای خودی را هدف قرار دادند.آرپیجیزنها به استقبال تانکها رفتند و هنوز آفتاب روز دوم خرداد ماه پهن نشده بود که تانکها عقب نشستند. پاتک دشمن به مواضع گردان خونین شهر یک هم با دفاع رزمندگان این گردان بی نتیجه ماند. همزمان با حمله تانکهای عراقی به شکاف خالی بین گردانهای ابوالفضل(ع) و شهید رجایی، دستهای تانک دیگر به سوی نفرات گردان خونین شهر یک تک کردند. با نزدیک شدن تانکها، فرصت مناسب برای مقابله به دست آمد. نهایتاً کار به جنگ نارنجک با تانک کشید.آن روز تانکهای عراقی به مواضع رزمندگان گردان خونین شهر ۲ حمله نکردند. اما این رزمندگان با دستهای از تانکها که از صحنه نبرد میگریختند، روبرو شدند.دادالله برزخ پس از آنکه نتوانست تانکهای دشمن را پیدا کند به دستور حاج قاسم سلیمانی پشت جاده برگشت. بعد از روشن شدن هوا، رزمندگان گردان، با دستهای از تانکها که به سرعت عقب نشینی میکردند روبرو شدند. در نتیجه این رویارویی تعدادی تانک منهدم و به گردان خونین شهر ۲ تلفات سنگینی وارد شد .