به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" به نقل از «فارس من» بستر مناسبی برای فهم داغترین موضوعات افکار عمومی است. سامانهای که حالا بیش از ۳ میلیون سردبیر فعال و دغدغهمند دارد. مرور این مطالبات برای نامزدهای احتمالی ریاست این جمهوری ضروریتر از نانِ شب است: برای درک هرچه مناسبتر انتظارات؛ برای خدمتگزاری تمامقد به مردم. این گزارش مرور برخی از داغترین خواستهها از کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری است.
۱| پرهیز از دوقطبیسازی؛ مردم: انتخابات صحنه «رفراندوم مذاکره» نیست!
یک ترفند قدیمی؛ دوقطبیهای کاذب انتخاباتی گاهی جواب میدهد. روش نهچندان شرافتمندانهای که برخی نامزدها برای برانگیختن احساسات و کسب آرای مردم انجام میدهند. دوقطبیسازی در رقابتهای انتخابات؛ عمیقتر کردن هرچه بیشتر شکافهای اجتماعی؛ قرار دادن مردم در برابر همدیگر. مثلاً خود را طرفدار آزادیهای اجتماعی و نشاط جوانان معرفی کرده و کاندیدای مقابل را مسؤل دیوار کشیدن در خیابان!
چنین روشهایی البته که برای کوتاهمدت ممکن است برای کاندیدای مورداشاره «رأی» داشته باشد، در آینده اما میتواند مسؤل بسیاری از مشکلات و تبعات اجتماعی شود. برای همین مطالبه مردم از نامزدهای احتمالی انتخابات پیشرو پرهیز از دوقطبیسازی و تقسیمبندی جامعه است. مطالبه آنها در فارس من با عنوان «فریب دوقطبیهای انتخاباتی را نمیخوریم» ثبت شده است.
در بخشی از این پویش آمده: «یکی از روشهای ناجوانمردانه رأی آوردن برخی طیفهای سیاسی ساختن دوقطبی بین مردم است که با انحراف افکار عمومی حجم انتقادها را از خود کم و بیتدبیریهای خود را پنهان میکنند. ما مردم ولی دیگر پخته شده و تجربه این دوقطبیها و حرفهای توخالی زیبا را بسیار داریم. برای انتخاب رئیسجمهور نه به حرف و وعده بلکه به عملکرد فرد در سالهای اخیر رأی خواهیم داد.»
یکی از دوقطبیهای محتمل در انتخابات ۱۴۰۰ اما دوقطبی «مذاکره» است؛ دولت مستقر علاقهی وافر دارد مباحثات انتخاباتی را حول آن شکل دهد. به این ترتیب نامزد منتسب به این جریان خود را قهرمان مذاکره و ارتقای معیشت مردم با رفع تحریم معرفی میکند. جناح مقابل هم لابد جنگطلب! و مخالف گفتوگو. برخی ناظران معتقدند آغاز مذاکرات هستهای در وین و طولانی کردن آن بیارتباط با برخی انگیزههای سیاسی برای شکلگیری این دوقطبی نیست.
موضوعی که دقیقاً مطالبه مردم هم هست؛ آنها هم با تشکیل یک پویش در «فارسمن» خواستار توقف موقت مذاکرات وین و استمرار آن بعد از انتخابات ۲۸ خرداد شدند. چرا؟ برای از بین بردن هرگونه حرفوحدیث؛ برای اینکه نباید اجازه داد صحنه سیاست داخلی متأثر از موضوعات بینالملل شود. باری جلوگیری از هرگونه شکاف اجتماعی، یا دوقطبیسازی پیرامون مذاکره. مذاکرهای که البته باید در چهارچوب تاموتمام منافع ملی دنبال شود.
مسؤلیت مردم حسابی سنگین است. گذشته از وظیفه شخصیتهای سیاسی، افکار عمومی باید مراقبت کند مبادا فضای دوقطبی در انتخابات حاصل شود. بویژه دوقطبیهایی که رسماً مغایر مصالح ملی است؛ مثلاً دوقطبی مذاکره. انتخابات را نباید با «رفراندوم مذاکره» اشتباه گرفت!
۲| تشکیل سامانه ثبت و پیگیری وعدههای انتخاباتی
وعده کم نیست؛ دمِ انتخابات نامزدهای جریانهای مختلف سیاسی بدنبال کسب آرای مردمند. برای همین ممکن است بههر دستاویزی متوسل شوند. از جمله وعدههای رنگارنگ! مطالبی که گاه از اختیار رئیسجمهور خارج است. یا برای حل و فصل آن سالها تلاش و برنامهریزی نیاز است. کنتور هم که ندارد! بعد از انتخابات کسی پیگیر وعدههای مطروحه در رقابتهای انتخاباتی نیست.
مخاطبان فارس من پیشنهاد میکنند برای این وعدهها «ضمانت اجرا» در نظر گرفت؛ مثلاً با تشکیل یک سامانه برای ثبت آنها: «ستادی در خبرگزاری فارس تشکیل شود تا با دقت تمام وعدههای انتخاباتی کاندیداها را رصد کرده و بهطور مداوم به صورت تیتروار به همراه سند در سایت خبرگزاری به روز شود. بعد از آن به صورت موردی و تکبهتک پیگیری آن وعدهها را انجام و نتیجه هر وعده داده شده را به صورت کاملاً دقیقا در خبرگزاری نشر دهد.»
گروه دیگر حتی معتقدند باید با نامزدهای انتخاباتی در صورت تخطی از وعدههای دوران انتخابات «برخورد» کرد! آنها نوشتهاند: «لطفاً پیگیر تصویب قانونی باشید که همچون اکثر کشورهای پیشرفته تمامی وعدههای انتخاباتی مسئولین ثبت و ضبط شوند و در صورت تخظی از وعدههایشان در همان سال ابتدا استیضاح و برکنار شوند تا ۸ سال کشور را اسیر وعدههای توخالی نکنند.»
همین ایدهها، پویشهای ثبتشده و پرامضای فارس من بهرحال نشان از بلوغ سیاسی مردم است. مردمی که نشان دادند نمیخواهند خام وعدههای پوشالی شوند.
۳| ممنوعیت حمایت سلبریتیها از نامزدهای انتخاباتی
تجربه شده است؛ آقایان سلبریتی عمدتاً از سطح بالایی از تحلیل سیاسی برخوردار نیستند. ورود آنها به صحنه انتخابات و حمایت از کاندیداهای مختلف عموماً به نفع مردم نیست. مرور آخرین تحرکات آنها در انتخابات قبلی و حمایت از کاندیداتوری «حسن روحانی» برای هفت نسل کافی است! بامزه اینکه کمترین مسؤلیتی در قبال تبلیغات انجامشده هم ندارند. انگار نه انگار که «تدبیر و امید» آشی بود که آنها برای مردم ایران پختند!
مطالبه قاطع مردم مقابله با ورود سلبریتیها به کارزار رقابتهای انتخاباتی است؛ در پویش آنها آمده است: «برای برگزاری یک انتخابات عاقلانه و مدبرانه، لزوم ممنوعیت و برخورد جدی حتی در حد اشاره به سلبرتیها ضروری است، باید با این امر برخورد قاطع شود، بازدارنده باشد و هیچ سلبریتی جرأت تخلف در امر انتخابات را نداشته باشد و از این طریق اذهان مردم را با بازیگری و موسیقی فریب ندهند.خواهشمندیم پیگیری فرمایید.»
۴| مطالبه بررسی برنامههای نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری
به حرف نیست؛ برنامه داشتن از اولیات یک کاندیدای تراز برای انتخابات ریاستجمهوری است. برنامهای که ابتدا دردها و مشکلات اقشار مختلف جامعه ایرانی را احصا کرده و برای آنها برنامه معتبر داشته باشد. برنامهای که از دیدگاه کارشناسان و متخصصان امر بررسی شده و قابل اجرایی شدن هم باشد. برای همین «مدرسه حکمرانی شهید بهشتی» پای کار آمده است؛ یک مجموعه آکادمیک که برای بررسی برنامههای نامزدها اعلام آمادگی کرده است.
پویش آنها ۲۲ فروردین در فارس من شکل گرفت؛ پویشی که از نامزدهای مختلف میخواست بدور از هیجانات سیاسی برنامههای عملیاتی خود را برای ارزیابی عرضه کنند. در کمپین آنها آمده است: «مدرسه حکمرانی شهید بهشتی در نظر دارد در فضای علمی و به دور از هیجانات کاذب، با دعوت از نخبگان و نامزدها ضمن بررسی چالشهای پیش روی کشور برنامههای پیشنهادی ایشان را برای دولت آینده مورد بحث و بررسی کارشناسی قرار دهد.»
البته که عالی است! شاید بررسی دهها عنوان برنامه آنهم در حوزههای تخصصی از حوصله عمده مردم خارج باشد. لکن مجموعههای معتبری مثل مدرسه حکمرانی شهید بهشتی میتوانند بهنمایندگی از مردم این برنامهها را بررسی و برای یاری به انتخاب هرچه بهتر گزارش کنند. فارس من پیگیر ماجرا خواهد بود.
کمتر از ۲ ماه به انتخابات ریاستجمهوری باقی است؛ انتخاباتی که عملاً تعیینکننده مقدرات معیشت و اجتماع ایرانی دستکم برای چهار سال آینده است. یک انتخاب مناسب میتواند بنحو نمایانی اوضاع نابهسامان کشور را بهبود بخشد. امیدواریم؛ «فارس من» تا انتخابات همراه شماست.